فرصتی برای بازنگری در روندها

جلال میرزایی ـ نماینده ادوار مجلس 

 با توجه به آمار اعلام شده درباره میزان مشارکت مردم در انتخابات 28خرداد ماه، در دو انتخابات اخیر یعنی سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری و ششمین دوره شوراهای شهر و روستا شاهد کاهش اعتماد عمومی مردم نسبت به اثر‌گذاری صندوق‌های رأی بوده‌ایم. این کاهش اعتماد تنها منحصر به حاکمیت یا مثلا جریان اصلاحات نیست و طیف اصولگرا می‌تواند بگوید که این کاهش اعتماد نسبت به اصلاح‌طلبان است و اصولگرایان رأی خود را دارند و مردم دیگر به اصلاح‌طلبان اعتماد ندارند.
برخی از ما برای اینکه به آسیب‌شناسی خودمان نپردازیم و این فرصت را برای بازسازی تشکیلاتی و بازنگری گفتمانی از دست بدهیم می‌گوییم این بی‌اعتمادی به کل مجموعه نظام بوده است. اما به‌نظر می‌رسد باید این موضوع را به شکل دقیق ببینیم. میزان مشارکت یکی از شاخصه‌های اعتماد عمومی به نظام می‌تواند باشد. اگرچه مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری نسبت به انتخابات مجلس یازدهم بهتر شده بود اما این مشارکت هم جهت‌گیری‌اش شبیه انتخابات مجلس بود. در این انتخابات افرادی که شرکت کردند اکثریت جریان اصولگرایی را انتخاب کردند و به آنها رأی دادند. اما بسیاری از مردم سرخورده و ناامید، پای صندوق رأی نیامدند.
مسئله دیگر این است که افرادی که پای صندوق رأی آمدند با رأی باطله‌شان خواستند که پیامی را منتقل کنند. این موضوع هم برای نظام فرصتی است که روی این موضوع تاملی داشته باشد و دست به اصلاح برخی روندها بزند. رای‌های باطله در انتخابات ریاست‌جمهوری،  به‌عنوان یک‌نکته منفی  برای جریان اصلاح‌طلبی هم پیامی دارد چون با وجود اینکه این جریان کاندیدای حداقلی داشت اما مردم ترجیح دادند بین اصولگرایی و یک کاندیدای حداقلی مورد حمایت جریان اصلاح‌طلب، رأی سفید بدهند. رأی سفید تنها پیام برای نظام نبود بلکه پیامی برای جریان اصلاح‌طلب هم بود.
در این میان آن چیزی که به جریان اصلاح‌طلبی مربوط است اینکه پیامی که مردم و نگاهی که مردم دارند را به فرصتی برای بازنگری در برخی از سازمان‌ها و نهادهای مدنی تبدیل کنیم. منظورم سازمان‌ها و نهادهایی است که قرار بود حلقه واسط میان مردم و دولت باشند و مطالبات مردم را پیگیری کنند. اما این سازمان‌ها و نهادها در واقع اینچنین عمل نکردند و تنها ابزاری شدند تا عده خاصی برای رسیدن به قدرت از آن استفاده کنند. درنهایت اینکه در تحلیل انتخابات1400 باید تفسیر‌ها منطبق با واقعیتی از جامعه و رأی مردم باشد.