سرخی درختهای سبز؛ داغترین خبر سرزمین ایران
ریحانه یاسینی ـ روزنامهنگار
درختان بلوط سر به آسمان کشیدهاند و دستهدسته کنار هم میان صخرههای کوچک سنگی در دامنه یک کوه بلندبالا، جنگل ساختهاند. اما تصویر آنها نه سبز یکدست پیوندخورده با آبی آسمان که نارنجی تند و قرمز وحشی درآمیخته با ابرهای خاکستری و سیاهی است که فقط مرگ میبارند.
برگها و شاخهها یک به یک میسوزند، روی زمین میافتند، خاکستر میشوند، به هوا میروند و جای درختهای سبز سربلند پرغرور رسیده به خورشید را، ذرهذره بیابان پر از لاشه حیوانهای زندهزنده سوخته، پرمیکند.
تصویری این چنین وهمانگیز، خیال مریض شاعرانه نیست؛ واقعیتی سهمگین است که به گواه اعداد رسمی از ابتدای سال ۱۴۰۰، ۲۷۰۰ بار در جنگلهای زاگرس ایران تکرار شدهاست. از ابتدای ۱۴۰۰ فقط در استان فارس ۱۰ هزار هکتار از اراضی جنگلها از بین رفته که خاکسترشدن یکهزار و ۵۰۰ هکتار از آن فقط در 4روز ابتدایی خرداد، رخ داده است.
در نخستین روز خرداد، ۶هکتار از تالاب حساس سولدوز نقده در آذربایجانغربی سوخت.دوم خرداد جنگلهای پارک ملی کرخه در استان خوزستان برای هجدهمین بار در سال۱۴۰۰، آتش گرفت. در همین روز، 4هکتار از مزارع کشاورزی روستای نهضتآباد کهگیلویه و بویراحمد سوخت. چهارم خرداد، ۸۰هکتار از گندمزارهای کلاله در استان گلستان آتش گرفتند. پنجم خرداد ۱۳ هکتار از مزارع دالاهو و گیلانغرب سوختند. در کل نخستین هفته خرداد، ۵۰۰ نقطه از باغهای خلخال در استان اردبیل درگیر آتشسوزی بودند که سرانجام بارش باران آنها را نجات داد.
در تمام خردادماه، آتش در تمام ایران تازید و سبزی برگها را سوزاند و خاکستر کرد اما داغ دل مام وطن در حرارت سیاست گم شد.
درماه خرداد، نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری، ۳ بار با هم در ۳ساعت از صدا و سیمای ملی کشور، به مناظره نشستند. اما از میان این هفت نفر، حتی یک نفر یک دقیقه هم حرفی از زمین و آسمان و کوه و جنگل نزد. حتی اگرچه عنوان آخرین مناظره «دغدغههای مردم» بود، اما صدا و سیما هیچ سؤالی با نام دغدغه مردم از محیطی که در آن زندگی میکنیم، از آدمهایی که قرار است تمام ایران را با تمام دارایی طبیعی آن مدیریت کنند، نپرسید. همه به جای حرفزدن از زمینی که روی آن زندگی میکنیم، در دنیای ابرهای بالای سرشان وعده دادند؛ با تمام مفاهیم انتزاعی از آزادیگرفته تا عدالت جمله ساختند اما هیچکس تصویر عینی واقعی سوزاننده در سراسر سرزمین ایران را ندید؛ سرزمینی که در سال ۱۳۰۰، ۱۸ میلیون هکتار از آن را جنگلهای سبز پوشانده بود اما در سال ۱۴۰۰، به ۱۴ میلیون هکتار رسید که بهمعنای از بینرفتن سالی ۴۰ هزار هکتار از سرسبزی آن در طول 100سال است.
گرمای بیسابقه خرداد امسال و بخش زیادی از آتشسوزی جنگلها، اثر تغییر اقلیمی است که سیاستمداران چپ و راست نه فقط در ایران بلکه در تمام جهان با آن بهعنوان یک پدیده سانتیمانتال برخورد میکنند و هیچکس آن را جدی نگرفتهاست. اما در آخرین روزهای خرداد، جنگلهایی در ایران سوختند که دلیل آن نه تغییر اقلیم جهانی بلکه نتیجه فعالیت طمعکارانه برخی سودجویان است.
جنگلهای کوه حاتم در کهگیلویه و بویراحمد را قاچاقچیان زغال به آتش کشاندند؛ کسانی که بهگفته فعالان بومی محیطزیست روی نیروهای سازمان منابع طبیعی هم اسلحه میکشند تا جلوی مهار آتش را بگیرند. مدیرکل منابع طبیعی استان خوزستان هم وجود کورههای زغال در دل جنگلها و زبانهکشیدن آتش را، تأیید میکند. نیروهای محلی در شب انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری بالاخره توانستند آتش کوه حاتم را خاموش کنند. اما آتش در دیگر قسمتهای جنگلهای بلوط زاگرس، همچنان زبانه میکشید. در آخرین روزهای خرداد، مسئولان استانی، مردم محلی و محیطبانان برای خاموشکردن آتشهای جنگلها در شرایط سخت با تهدیدهای جانی دل به حلقههای آتش زدند اما تا آخرین روز تبلیغات انتخاباتی، هیچ کاندیدایی از هیچ برنامهای برای حفظ محیطزیست ایران، حتی حرف هم نزد. اخبار، از قتل بابک خرمدین تا انتخابات ریاستجمهوری در خردادماه ۱۴۰۰، تمام وجوه زندگی ایرانیها را احاطه کرده بودند. در ماهی که گذشت، نه گریزی از حادثه بود و نه مفری برای سیاست. اما عمر کوتاه هر خبر هیجانی به سرعت تمام میشود و قدرت هر سیاستمداری هم روزی به پایان میرسد. آنچه میماند یک مام وطن داغدیده و زخمی است که سرخی درختهای سبز آن، داغترین خبر سرزمین ایران در خرداد داغ امسال بود.