کسی که گل سرخ را می شناسد
چند سطر در سوگ سعدی یوسف شاعر نامدار جهان عرب
مرتضی کاردر ـ روزنامه نگار
«چندی بعد اردیبهشت با روح و رایحهاش/ چون جهانگردی رخت برمیبندد/ و نشانههای تعجب را روی غبار پنجره جا میگذارد/ و ماندگاری را برای من به میراث مینهد.»
سعدی یوسف یکی از شاعران نامدار عراق و جهان عرب در 87سالگی درگذشت. درگذشت سعدی یوسف نهتنها نقطه پایان زندگی شاعری پس از 70سال فعالیت حرفهای است بلکه درگذشت یکی از بازماندگان نسل طلایی شاعران جهان عرب در قرن بیستم نیز است.
سعدی یوسف از نسل دوم شاعران نوگرای عراق و جهان عرب به شمار میرود که به لحاظ تاریخی پس از شاعرانی مثل بدر شاکر السیاب و نازک الملائکه قرار میگیرد. شاعری که از شعر سنتی آغاز میکند و بعد به مرور زمان، پس از آشنایی با جریانهای نوگرایانه شعر عرب به قالبهای نو روی میآورد.
او از میان شاعران جهان بیش از همه خود را تحتتأثیر ناظم حکمت و فدریکو گارسیا لورکا میدانست و در میان شاعران عرب از بدر شاکر السیاب، بلند الحیدری، عبدالوهاب البیاتی و محمد مهدی الجواهری الهام گرفته بود، اگرچه خیلی زود صدای مستقل خود را در میان شاعران عرب یافت. جایگاه سعدی یوسف در جهان عرب فراتر از شعر است و بهعنوان نویسنده، روزنامهنگار، مترجم و مبارز سیاسی شناخته میشود. او از جوانی درگیر فعالیتهای سیاسی شد. در سالهایی که جنبشهای سوسیالیستی و پان عربیسم تحتتأثیر شخصیتهایی چون جمال عبدالناصر در کشورهای عربی رونق بسیار داشت، یوسف نیز مثل بسیاری از روشنفکران و جوانان عرب تحتتأثیر جریانهای چپ قرار گرفت. اما پس از پیروزی جریانهای چپ در کشورهای عربی و تبدیل آنها به حکومتهای مستبد مغضوب شد و به زندان افتاد. بعد از عراق مهاجرت کرد و سالهای زیادی را در تبعید از کشوری به کشوری دیگر رفت، از الجزایر و لبنان تا یونان و قبرس. سرانجام در انگلستان مستقر شد و 2دهه پایانی عمر خود را آنجا گذراند، اگرچه در سالهای پس از سقوط صدام به عراق رفتوآمد میکرد.
سعدی یوسف شاعری پرکار بود. نخستین دفتر شعر خود را در 18سالگی منتشر کرد و در طول نزدیک به 70سال شاعری حرفهای نزدیک به 40دفتر از او به چاپ رسید. «ستاره و خاکستر»، «کسی که گل سرخ را میشناسد»، «بهشت فراموشیها»، «مریم میآید» و «روزنوشتههای جنوب، روزنوشتههای جنون» ازجمله دفترهای شعر اوست. اخضر بن یوسف شخصیتی است که او در شعر خود خلق کرده و بهنوعی همزاد شاعر به شمار میرود و سالها شعر به شعر و دفتر به دفتر همراه او آمده است.
یوسف، شاعری طبیعتگرا بود و کمتر شعری از او میتوان یافت که ردپای طبیعت در سطرهای آن به چشم نخورد، خاصه طبیعت بکر زادگاه او بصره در سالهایی که توسعه و تمدن امروز آن را دستخوش آسیب نکرده بود.
وجه دیگر ارزش و اهمیت سعدی یوسف بهخاطر ترجمههایی است که او از شاعران جهان به زبان عربی انجام داده است. اکتای رفعت، یانیس ریتسوس، فدریکو گارسیا لورکا، کنستانتین کاوافی، والت ویتمن و جوزپه اونگارتی ازجمله شاعران و نویسندگانیاند که او آثارشان را به عربی ترجمه کرده است.
«در حیاط بارانی سیلآسا میبارد/ 3 روز است بیمحابا میبارد/ چندان که درخت پرشاخ و برگ توت/ در بالادست باغ/ برهنه شده/ و بید مجنون
دست شسته از نوشیدن آب برکه.
نه گنجشکی/ نه زاغی/ نه سنجابی/ نه گربهای/ گاهی مرغ دریایی/ تنها/ از سوی دریا میرسد. / گویی جهان/ سرتاسر جهان/ دریاست.
به گمانت غرق شدهایم یا در حال غرق شدنیم؟/ شاید هم پر باز کنیم و پرواز کنیم.»
ـ شعری که در آغاز نوشته آمده میراث نام دارد و محمدرضا ترکی به فارسی برگردانده است.
مترجم شعر پایانی عذرا جوانمردی است.