12روز، 12امتیاز
تیم ایران با 4 برد و صدرنشینی مقتدرانه به کابوس حذف از جامجهانی پایان داد
بهروز رسایلی
سرانجام کابوس حذف فوری از نخستین مرحله مقدماتی جامجهانی به پایان رسید. چنین حذفی میتوانست بسیار ناگوار و دور از شأن فوتبال ایران باشد، اما ملیپوشان کشورمان با کسب پیروزی یک بر صفر برابر عراق کار را تمام کردند و بهعنوان تیم صدرنشین راهی مرحله بعدی مسابقات انتخابی شدند. از این تورنمنت فشرده، چند نکته به جا مانده است.
آخ که عجیب 12 روزی بود. کرونا باعث شد بین مسابقات مرحله اول انتخابی جامجهانی چیزی حدود 20ماه فاصله بیفتد. 23آبان98 بود که در بازی رفت به عراق باختیم و وضعمان حسابی خراب شد. در تمام طول این مدت احساس میکردیم از این مرحله اوت خواهیم شد و بعد از 2صعود پیاپی به جامجهانی، حالا حتی به مرحله دوم انتخابی هم نمیرسیم. این وسط اهدای میزبانی متمرکز به بحرین هم امیدمان را کمتر کرد. هوا گرم بود، حریف کینه داشت، زمین خراب بود و فرصتی برای آمادهسازی وجود نداشت. با این همه اما بچههای تیم ملی طی 12روز حضور متمرکز در منامه، هر 4دیدارشان را بردند و به مرحله بعد صعود کردند. مخصوصا پیروزی در فینال اول و آخر برابر بحرین و عراق بسیار دلچسب بود. بحرین 3 تایی شد و اگر نیمه دوم بچهها دقت میکردند، عراق هم میتوانست حداقل همین مقدار گل بخورد. 12روز انتظار، 12امتیاز برای تیم ملی کشورمان به ارمغان آورد تا یوزها سربلند و پرروحیه به دور بعد برسند و منتظر قرعهکشی سوم تیر باشند.
برنده بزرگ اردوی منامه، بدون تردید دراگان اسکوچیچ بود. او در شرایطی سرمربی تیم ملی شد که رزومه قابل دفاعی نداشت. کار از انتقاد نسبت به این انتخاب گذشته بود و یک عده رسما در حال «تمسخر» حضور دراگان روی نیمکت تیم اول ایران بودند. با این همه مربی کروات واقعا کار بزرگی انجام داد و توانست گره کور صعود ایران را باز کند. اسکوچیچ هر 4بازی رسمی و حیاتی تیم ملی را با پیروزی پشت سر گذاشت و پیش از آن نیز 3 برد در مسابقات دوستانه بهدست آورده بود. او سرمست از این موفقیت، عدد7 را به دوربینهای تلویزیونی نشان داد و حالا احتمالا این کارنامه، منجر به بقای آقای مربی روی نیمکت تیم ملی خواهد شد.
سردار آزمون حالا دوستداشتنیتر از هر زمان دیگری شده است. شاید تا پیش از این، او به اندازه موفقیتهای فنیاش پایگاه اجتماعی نداشت و خیلیها از سردار بهخاطر برخی رفتارهای ناپختهاش انتقاد داشتند، اما آزمون در منامه یک نسخه دیگر رو کرد. او سختکوش، پرتلاش، واقعبین و بدون غرولند ظاهر شد و 3گل حیاتی هم برای ما به ثمر رساند؛ 2تا مقابل بحرین و یکی هم در مصاف با عراق. تغییر نگاهها به سردار کاملا محسوس است و این بازیکن با تواناییهایی که دارد، درصورت حفظ این رفتار بالغانه میتواند جایگاهی ممتاز در فوتبال ایران کسب کند.
مهدی طارمی هم حالا به یک بازیکن کلیدی و بسیار مهم در تیم ملی تبدیل شده؛ همانی که انتظارش را داشتیم. حتی تک تصمیمها و لمس توپهای جزئی او هم به کمک تیم ملی میآید. طارمی و آزمون، زوج چند10میلیون دلاری فوتبال ایران هستند که روزبهروز هم هماهنگی بیشتری پیدا میکنند. آنها در میدانهای خیلی بزرگتری باید برای تیم کشورمان بدرخشند. فعلا که گره اول باز شد و سهم آنها کم نبود.
از خوبها گفتیم و حالا با پایان مسابقات میتوان کمی راحتتر در مورد بازیکنانی که چندان انتظارات را برآورده نکردند هم حرف زد. سرلیست این دوستان، علیرضا جهانبخش است؛ ستاره محجوب و بسیار دوستداشتنی کشورمان که خیلی هم تلاش میکند، اما به وضوح پیداست که دوران افت را پشت سر میگذارد. پیش از این مسابقات از او مصاحبهای منتشر شده بود با این مضمون که: «حتی یک ذره هم افت نکردم»، اما نمایشهای علیرضا درون زمین خلاف این ادعا را نشان میدهد. نیمکتنشینیهای طولانی در برایتون تأثیر خودش را روی عملکرد این بازیکن گذاشته است. نفر بعدی هم صادق محرمی است. دراگان اسکوچیچ، رامین رضاییان و وریا غفوری را به تیم ملی دعوت نکرد و دانیال اسماعیلیفرد و سیامک نعمتی را بازی نداد تا محرمی مهره فیکس تیم ملی در این پست باشد؛ اما آیا نمایشهای صادق قانعکننده بود؟ آیا فوتبال او نسبت به 3سال گذشته که از لیگ ایران راهی اروپا شد، پیشرفت کرده؟ جواب دادن به این سؤالات کمی سخت است!