تابستان داغ دولت آینده را به چالش خواهد کشید
کامل دلپسند ـ جامعهشناس
تابستان داغ، مشکلاتی همچون خشکسالی، قطع برق و... را برای جامعه رقم زده است. بدون شک این مسائل از یک سو دامنگیر دولت جدید خواهد شد و از سوی دیگر سمت و سوی مطالبات مردمی را تغییر خواهد داد.
با گذشت 4دهه از انقلاب، سرمایهگذاریهای زیربنایی زیادی رقم خورد و اقدامات بسیاری در حوزه سدسازی، تولید برق، صادرات برق - که عمدتا بدون پشتوانه کافی تحقیقاتی بودند- اجرا شدند. در واقع باید گفت که مشکلاتی که اکنون کشور را بهدلیل تغییرات آب و هوایی و افزایش دما با خود درگیر کرده است، ماحصل سالها تصمیمگیری، اجرا و پیادهساختن طرحهایی است که بهطور کلی بدون درنظر گرفتن اصول توسعه، برنامهریزیهای منطقهای و نیاز آیندگان رخ داده است.
آنچه در ایران بهعنوان پروژههای سدسازی، تولید برق و... اجرا شدند، پروژههایی بودند که بدون درنظر گرفتن تأثیرات اجتماعی پیگیری شدند. بهطور کلی حوزه آب و برق در دسته مواردی قرار دارند که بهشدت در آنها ضعف مطالعاتی کارگزارها رویت میشود؛ کارگزارهایی که قرار است تفکرات آنها مبنای تصمیمگیری شود؛ در واقع باید گفت که ما مطالعات خوبی در مورد اثرات و پیشبینی در حوزه آب، محیطزیست و نیازهای مبرم شرایط ژئوپلتیک جامعه ایرانی داریم اما متأسفانه کارگزاران در دولتهای مختلف توجه چندانی به مطالعات انجامشده، ندارند؛ چرا که شبکه وسیعی از کارگزاران برای نشاندادن عملکرد خود در حوزههای مختلف بهخصوص سدسازی، تنها به موضوع به جای گذاشتن یک پرونده کاری پربار از پروژههای مختلف توجه میکنند. نباید فراموش کرد که انجام پروژههای مرتبط با وضعیت خشکسالی تنها محدود به ایران نیست و کشورهای همسایه ایران نیز پروژههای عظیم سدسازی را پیگیری کردهاند. در واقع باید گفت که شرایط دشوار پیشروی مردم و دولت در این تابستان داغ ماحصل تمام آن نگرشهایی است که بدون توجه به خشکسالی و آینده ایران شکل گرفتهاند. دولتمردان و جامعه امروز ما در حال بهرهبرداری از تمام تصمیمات اشتباهی هستند که در دهههای گذشته در حوزه آب و محیطزیست گرفته شده بود.
براساس این توضیحات باید قبول کرد که هر دولت - فارغ از جناحبندی سیاسی- زمانی که زمام امور را بهدست بگیرد باید با چالش خشکسالی، کمبود آب و... دست و پنجه نرم کند. این روند معیوب بهصورت مقطعی و در کوتاهمدت قابل رفع نیستند. اگر دولتی بدون پشتوانه دانشمدار امور را بهدست بگیرد با مشکلات گستردهتری مواجه خواهد شد.
فراتر از این بحث باید گفت که ما بهدلیل فرهنگ رفتاری که در جامعه ایرانی با آن مواجه هستیم در حوزه مصرف آب جدا از ضعف ساختاری نظام مدیران، دچار ضعف فرهنگی نیز هستیم. هر فردی در جامعه ایرانی، خود را مالک آب و برق مصرفی میداند و در مسیر مصرف برای خود محدودیتی قائل نیست. هر چند تبلیغات تلویزیونی سالها تلاش کرد تا مصرف بهینه آب و برق را به سبک زندگی ایرانیها اضافه کند اما این تلاش چندان اثرگذار نبود.
استفاده از آب و برق در جامعه ایرانی با منافع شخصی گره خورده است و اتفاقی مانند استخراج رمز ارزها نیز شرایط را بیش از پیش بحرانی کرده است. در واقع این اتفاق – استخراج رمزارزها- را باید به فهرست بحرانهای مرتبط با خشکسالی و کمآبی دولت بعد اضافه کرد؛ چرا که این مشکل جدید در حوزه تأمین انرژی در فصل بهار و در زمانی که هنوز گرما به اوج نرسیده است، بهعنوان عامل یک بحران جدی در کشور معرفی شد و بدون شک در تابستان داغی که پیشرو داریم، دولت جدید را به چالش خواهد کشید.
در این میان نباید فراموش کرد که این تغییرات آب و هوایی تأثیر مهمی در تغییر رفتار اجتماعی مردم به جای خواهد گذاشت و همچنین سوءمدیریت مسئولان مربوطه در مسیر کنترل خشکسالی، کمبود آب و برق و... ضربه سهمگینی به اعتماد اجتماعی مردم وارد خواهد کرد، ممکن است این ذهنیت میان مردم رواج پیدا کند که افراد دانا و بااطلاع در مرکز تصمیمگیری قرار ندارند.
بنابراین در شرایط فعلی بیش از هر چیزی نیازمند به حضور کارگزاران عاقل، کارآمد و بهرهور هستیم که انتظارات مردم در سطح نیازهای اولیه مانند تأمین آب و برق را تأمین کنند و اگر این نیازهای اولیه تأمین نشوند، بدون شک بخش عمدهای از نارضایتی جمعی جامعه امروز روند صعودی بهخود خواهد گرفت و شرایط برای فعالیت دولت بعدی سختتر خواهد شد.
اگر با نگاهی واقعنگر به مشکلات تغییرات آب و هوایی ایران و افزایش دما بپردازیم، باید قبول کنیم که دولت آینده با چالشهای جدی در این حوزه مواجه خواهد بود. آنچه بهعنوان نیازهای اولیه مردم در حوزه حاملهای انرژی مطرح میشود، بازتاب عملکرد و نوع نگاه مدیریتی دولتهاست. هر چند مردم در مشکلات مربوط به حاملهای انرژی نقش مهمی برعهده دارند اما نباید تمام ضعفها و مشکلات را بر دوش مردم قرار داد و تنها از آنها درخواست کرد که با مصرف بهینه در مسیر حل مشکل گام بردارند بلکه وظیفه اصلی بر عهده سیاستگذاران و دولتمردان است که بهصورت جدی برای تهیه زیرساختهای فنی و فرهنگسازی برنامهریزی کنند.
جامعه ما آنقدر درگیر زد و بندهای سیاسی است که به مصائب ایجادشده به واسطه خشکسالی و افزایش دمای بیسابقه ایران توجه چندانی نمیشود و حتی مطالبهگری از دولتها در این حوزه به حاشیه رانده شده است.