تمرکززدایی از برجام برای بهبود وضعیت منطقه
حضور گروههای تروریستی در منطقه و درگیری گاه و بیگاه کشورهای اطراف ایران از چالشهای دولت آینده ایران است
سمیرا مصطفینژاد ـ روزنامهنگار
کشورهای همسایه ایران و کشورهای منطقه در آستانه انتخابات ریاستجمهوری با مشکلات جدی و پرخطری دست به گریبان شدهاند. رژیم صهیونیستی اگرچه بهصورت موقت از 31اردیبهشتماه دست از بمباران غزه برداشت و وارد آتشبس با نیروهای حماس شد، اما تنشهای این منطقه هرلحظه درحال اوجگرفتن است. انتشار خبر خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان تا سپتامبر سال میلادی جاری باعث شده که طالبان حملات جدیتر و گستردهتری را در این کشور و حتی در مرزهای پاکستان اجرا کند و در عراق، حملات جسته و گریخته نیروهای داعش درحال افزایش است. بحرانیشدن وضعیت در کشورهای منطقه میتواند برای رئیس دولت جدید به چالشی آنی و فوری تبدیل شود که به محض آغاز دوره ریاستش نیاز به رسیدگی به این چالش از طریق بهبود وضعیت سیاست خارجی را داشته باشد، در شرایطی که بهگفته نصرتالله تاجیک، کارشناس و تحلیلگر مسائل منطقه، تمرکز بیش از حد سیاست خارجی ایران بر موضوع برجام و تحریمها منجر به ضعف و عقبماندگی این سیاست شده است.
سیاست خارجی از نفسافتاده ایران
این دیپلمات سابق معتقد است که ایران درحال حاضر دچار انباشتگی مطالبات در سیاست خارجی است؛ مخصوصا طی 8سال گذشته و 8سال پیشتر از آن در دوران دولت مهرورز محافظهکاران که سیاست خارجی را به شوخی گرفته بودند. این انباشتگی دلایل متعددی دارد که یکی از آنها روندی است که کشور در زمینه مسائل برجام با آن مواجه شده است؛ روندی که بر سایر مسائل هم سایه افکنده است. مجموعه این مسائل توان سیاست خارجی کشور را گرفته، نوزایی آن را از بین برده و تمرکز آن را از حل و فصل مشکلات بینالمللی کشور، روابط دوجانبه، مسائل منطقهای یا پیوند با قدرتهای سایر مناطق برداشته است. به این ترتیب تمرکز بیش از اندازه بر برجام آن زایندگی و توفندگی که سیاست خارجی ایران در دهه 60، تاحدی در دهه 70و به نوعی در نیمهاول دهه 80داشت، را تقریبا از بین برد. این انباشتگی امروز باعث آن شدهاند که رئیسجمهور و دولت آینده با معضلات زیادی مواجه باشد.
بهگفته این تحلیلگر مسائل منطقهای، هجمههای داخلی معضل دیگری است که سیاست خارجی کشور را سترون کرده و از کارکرد اصلی خود انداخته است. تاجیک میگوید: در هیچ دورهای چنین به سیاست خارجی ایران تاخته نشده است. این روش ضدملی، سیاست خارجی را از نفس انداخته و آلوده به سیاست داخلی کرده است. سیاست خارجی از کانالهای دیپلماتیک اجرایی میشود که نظم و آداب و فرهنگ خود را دارد. این حق منتقدان است که منصفانه و مشفقانه سیاست خارجی، دستگاه عامل آن یعنی وزارت امور خارجه و حتی شخص وزیر را نقد کنند. اما تخریبهایی که در داخل اشخاص را هدف میگیرند، با ناتوانسازی دولتهای آینده در تامین اهداف ملی در فضای بینالمللی، گریبانگیر سیاست خارجی ما خواهد شد.
حذف توهم سلطهگربودن ایران
بهگفته این دیپلمات سابق، دولتی که در آینده ایجاد خواهد شد شاید به سختی بتواند نقش بالایی در مدیریت این وضعیت داشته باشد. با این همه، خود دولت، برنامههای دولت، رأیی که از مردم خواهد گرفت و توانی که برای اجرای برنامههایش دارد بسیار پراهمیت خواهند بود. همراهی حاکمیت و نهادهای حاکمیتی با ایدهها و رویکردهای دولت در سیاست خارجی بسیار پراهمیت است. مخصوصا در کشوری که بهدلیل نبود تحزب در گردش قدرت و عدمرعایت قواعد بازی، سایر قوا، قوه مجریه که بار اصلی اداره کشور را بر دوش دارد، رقیب خود میدانند. مهمترین نکته اما این است که آیا دولت آینده اصلا روابط و هنجارهای بینالمللی را قبول دارد؟ آیا میخواهد در مقوله چندجانبهگرایی، برنامههایش را پیش ببرد؟ زیرا ما فرصت محدودی داریم که در دوران پساترامپ با قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در شکلدهی نظم بینالمللی جدید همراهی کرده و مؤثر باشیم. همچنین باید دید آیا دولت میخواهد تحتتأثیر تحولات کنونی در سطح ملی و منطقهای و بینالمللی به قدرت سخت تکیه کند یا از قدرت نرم استفاده کند؟ آیا قائل به معادلات درون منطقهای، تعامل با دیگران و توازن منطقهای هست یا قرار است کشور به 10سال پیش بازگردد.
تاجیک میگوید: اگر فرض را بر این بگیریم که دولت تمامی ویژگیها و برنامههای ذکرشده را دارد، باز هم با حجم بزرگی از مشکلات مواجه خواهد بود که بخشی از آن ناشی از کمتوانشدن سیاست خارجی کشور و بخش دیگر آن ناشی از موقعیت منطقهای است که ما در آن هستیم. ما در منطقهای توسعهنیافته زندگی میکنیم که رقابتها در آن سمت و سوی دشمنی بهخود میگیرند؛ یعنی به جای اینکه حل مشکلات کشور به نفع همه باشد، رقبا- مخصوصا عربستان که نقش پررنگتری در سیاستهای منطقهای دارد و خود را رقیب منطقهای ایران میداند- به غلط حل مشکلات ما را به ضرر خود تلقی میکند و همین نگاه معضلات کشور را دوچندان میکند. در درجه اول دولت جدید نباید اقدامی کند که به این توهم و برداشت غلط رقبایمان- که اگر مشکلات ایران حل شود حالت هژمونیک و سلطهگر بهخود خواهد گرفت- دامن بزند. از طرف دیگر ما 15همسایه داریم که هرکدام از آنها یک نوع مزیت نسبی در حوزه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارند. برنامه دولت باید به این سمت برود که قدرت مانور ایران را برای حل و فصل مسائل کشورهای منطقه افزایش دهد تا بتواند روابط خود را با این کشورها سامان دهد و مسائلش را با این کشورها حل و فصل کند.