• دو شنبه 7 خرداد 1403
  • الإثْنَيْن 19 ذی القعده 1445
  • 2024 May 27
پنج شنبه 30 اردیبهشت 1400
کد مطلب : 131090
+
-

ترس با فوبیا چه فرقی دارد و چرا به فوبیا مبتلا می‌شویم؟

فوبیا؛ ترسی بزرگ‌تر از همه ترس‌ها

فوبیا؛ ترسی بزرگ‌تر از همه ترس‌ها

نیلوفر  ذوالفقاری

همه ما در زندگی با ترس‌های مختلفی روبه‌رو هستیم که گریزی از تجربه آنها نیست اما بعضی از ما درگیر ترس‌های غیرطبیعی و بزرگی می‌شویم که گاهی نه دلیل به وجود‌آمدن آنها را می‌دانیم و نه می‌دانیم باید با آنها چه کنیم؟ فوبیاها همین ترس‌های غیرطبیعی و عجیب هستند که دایره وسیعی دارند و بعضی از آنها شایع و بعضی هم نادر هستند. اگر شما هم جزو آن دسته افرادی هستید که در مواجهه با موقعیتی وحشت دارید، دچار اضطراب می‌شوید، قلبتان تندتر می‌زند، عرق می‌کنید و فشارتان بالا می‌رود، بد نیست بدانید روانشناسان نام مشکل شما را فوبیا گذاشته‌اند. مژگان نصیری، روانشناسی است که این هفته با ما همراه شده تا درباره این بیماری و مشکلاتی که مبتلایان به آن دارند برایمان بیشتر توضیح دهد.

ریشه در کودکی
اینکه فوبیا از کجا می‌آید شاید سوال خیلی از ما باشد. هرچند نمی‌توان یک فرمول یکسان برای این موضوع در نظر گرفت اما فوبیا در اکثر موارد ریشه در کودکی انسان‌ها دارد. افرادی که در بزرگسالی دچار هراس از یک موقعیت خاص مانند قرار گرفتن در بلندی، تاریکی، شلوغی، زیر‌آب و ... هستند، معمولا در کودکی شاهد یا درگیر اتفاقی مرتبط با این موقعیت‌ها بوده‌اند. البته در بعضی موارد هم فوبیا حاصل وقوع حادثه‌ای در بزرگسالی است، مثلا کسی که از یک سقوط، جان سالم به در برده یا شاهد سقوط کسی از ارتفاع بوده ، ممکن است ناگهان دچار ترسی شدید و بیمارگونه از ارتفاع شود، در حالی که قبلا چنین حالتی را تجربه نکرده است. اما بیشتر مبتلایان به فوبیا، در کودکی به نوعی با آنچه از آن می‌ترسند، مواجه شده‌اند و چون در آن زمان نسبت به جنبه‌های مختلف آن عامل آگاهی نداشته‌اند، آن را به صورت یک مشکل حل‌نشده در ذهن خود نگه داشته‌اند.

ترس، طبیعی است
ترس‌های مختلفی در وجود انسان‌ها هست که بسیاری از آنها موقتی است و جایی برای نگرانی درباره آنها وجود ندارد؛ مثلا بعضی از داوطلبان شرکت در کنکور دچار ترس و اضطرابی موقتی می‌شوند که تنها مختص روزهای پیش از برگزاری کنکور است و بعد از آن، کاملا از بین می‌رود. ترسیدن از قرار‌گرفتن در محیط‌های خطرناک نیز تا حدی در وجود همه افراد هست و این ترس، اگر بیش از حد شدید نباشد نه تنها طبیعی است بلکه گاهی فرد را از بروز حادثه دور می‌کند و باعث می‌شود که فرد جانب احتیاط را نگه دارد. مثلا همه افراد تا حدی از ارتفاع زیاد می‌ترسند و این باعث می‌شود که از قرار‌گرفتن در بلندی‌های خطرناک و پرتگاه‌ها خودداری کنند. این ترس‌ها ناشی از تصور بروز یک حادثه ناگوار هستند؛ مثلا ممکن است یک فرد هنگام سوارشدن به هواپیما، به یاد حوادث سقوط بیفتد و دچار نگرانی شود اما همزمان نیز به راه‌های کاهش خطر و نکات ایمنی توجه داشته باشد. در این صورت نمی‌توان رفتار او را غیرطبیعی دانست. اما این ترس فقط تا وقتی طبیعی است که در رفتار عادی فرد تاثیری نداشته باشد. مشکل از آنجا آغاز می‌شود که فرد دچار یک هراس شدید می‌شود تا حدی که حتی از تصور بودن در ارتفاع هم می‌ترسد و اضطراب می‌گیرد.

نمی‌ترسی، فوبیا داری
برای اینکه تفاوت ترس و فوبیا را بدانیم، باید تعریفی از فوبیا داشته باشیم. فوبیا، هراس شدیدی است که به فرد درباره یک خطر معلوم، بیرونی و غیرمبهم هشدار می‌دهد و این هشدار با نشانه‌های فیزیولوژیکی همراه است. واکنش فردی که دچار فوبیاست، هنگام مواجهه با موقعیتی که از آن هراس دارد آنقدر شدید است که اطرافیان به راحتی متوجه می‌شوند رفتار فرد غیرطبیعی است. رفتارهای غیرطبیعی فرد نیز کاملا ریشه‌ روانی دارد. نکته قابل‌توجه این است که از دیدگاه روانشناسی، فوبیا حسی است که فرد آن را یاد می‌گیرد؛ یعنی به خودی خود در فرد وجود ندارد بلکه عواملی فرد را نسبت به موضوع حساس و به اصطلاح، شرطی می‌کند. مثلا فوبیای خون، ترس مداوم و بارزی است که فرد به شکل افراطی و غیرمعقول نسبت به خون یا موقعیت‌هایی که ممکن است در آنها خون دیده شود از خود نشان می‌دهد. برای اینکه مرز میان ترس طبیعی و ترس بیمارگونه را تشخیص دهیم باید به حالات روانی فرد توجه کنیم. اگر احساس ترس برای مدت طولانی مثلا 2هفته یا یک ماه، به صورت مداوم ذهن فرد را درگیر خود کرده باشد به طوری که مدام تصویر آن حالت هراس‌آور را با خود مرور کند و حتی با تصور آن نیز حالش دگرگون شود، می‌توان گفت ترس او تبدیل به فوبیای شدید شده است. در این مرحله است که فرد باید حتما با مراجعه به متخصص، مورد درمان دارویی یا رفتار درمانی قرار بگیرد.

فوبیا را بپذیر
با اینکه انواع مختلفی از فوبیا شناخته شده‌ است، اما خوشبختانه راه‌های درمانی مختلفی هم برای مواجهه با این مشکل وجود دارد. بزرگ‌ترین مشکل در مواجهه با فوبیا این است که فرد هراس خود را انکار می‌کند چون تجربه به او نشان داده که حتی فکر‌کردن به ترسش نیز او را رنج می‌دهد و دچار اضطراب می‌کند. این انکار باعث می‌شود که از مراجعه به متخصص خودداری کند و با این تصور که این احساس طبیعی است، از کنار ماجرا بگذرد. نکته امیدوارکننده درباره اختلالات اضطرابی و فوبیاها این است که درمان آنها تقریبا ساده و کاملا ممکن است، بنابراین مبتلایان به این مشکلات نباید از مراجعه به متخصص خودداری کنند یا بیماری خود را غیر‌قابل درمان بدانند. این مسئله به هر حال فرد مبتلا را آزار می‌دهد چون فرد به اقتضای زندگی در محیط‌های مختلف، مجبور است با ترس خود مواجه شود و به هر صورت در موقعیت‌هایی قرار بگیرد که او را دچار وحشت می‌کند. بنابراین فرار از هراس‌های بیمارگونه برای همیشه ممکن نیست. اولین قدم در مسیر بهبود افراد مبتلا به فوبیا، پذیرش وجود این مشکل است.

این درد درمان دارد
روش‌های درمانی بسته به میزان پیشرفته‌بودن و نوع فوبیا متفاوتند. مثلا درمان فوبیای ارتفاع با استفاده از رفتار درمانی و در صورت لزوم دارو، کاملا امکان‌پذیر است. وقتی کسی با ترس شدید از ارتفاع به روانکاو مراجعه می‌کند، معمولا سعی می‌کنند ریشه ابتلا به این بیماری را کشف کنند، سپس او را کم‌کم و به مرور با موقعیتی که از آن هراس دارد مواجه می‌کنند. مثلا از او می‌خواهند ابتدا فقط از یک پله نردبان بالا برود، بعد دو پله و همین‌طور ادامه می‌دهند تا فرد خودش را در موقعیتی که باعث ترسش بوده پیدا کند. به این روش حساسیت‌زدایی منظم گفته می‌شود. فرد تا وقتی که با عامل ترسش به طور کامل مواجه نشده، با تصورات اضطراب‌آوری روبه‌رو است اما وقتی با هراس خود به طور مستقیم مواجه می‌شود، درک می‌کند که تصوراتش، خیالی واهی بوده و مشکل اساسی پشت این احساس ترس وجود نداشته است، بنابراین موفق می‌شود مشکل را در چند‌جلسه رفتار درمانی حل کند. این نکته را هم نباید فراموش کرد که حملات اضطرابی در فرد مبتلا به فوبیا، ابتدا خفیف و کوتاه‌مدت و با مشاهده علائمی مانند افزایش ضربان قلب، بالا‌رفتن فشار، عرق‌کردن و ... قابل تشخیص است. در این مرحله با آگاهی‌دادن و صحبت‌کردن می‌توان زودتر این مشکل را رفع کرد. به هر حال ترسیدن، اضطراب ایجاد می‌کند و ما امروز می‌دانیم که استرس، نگرانی و اضطراب‌، مراحل قبل از ابتلا به افسردگی هستند، بنابراین  اگر هرچه زودتر و در هر کدام از این مراحل برای رفع مشکل اقدام شود، نتیجه مطلوب‌تر و درمان ساده‌تر خواهد بود.






 

این خبر را به اشتراک بگذارید