• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
چهار شنبه 22 اردیبهشت 1400
کد مطلب : 130456
+
-

پدرخوانده فرانسیس فورد کاپولا ۱۹۷۲

یک عروسی و چهار تشییع جنازه

یک عروسی و چهار تشییع جنازه


ناهید پیشور ـ روزنامه‌نگار

 «من به آمریکا ایمان دارم»؛ پدرخوانده با این جمله بوناسرا آغاز می‌شود و خیلی زود متوجه می‌شویم که عکسش درست است. ایمانی به سرزمینی که از دختری جوان هتک حرمت می‌کنند و کاری از نظم و قانون برنمی‌آید در کار نیست. جمله بوناسرا مطلعی است برای ورود به جهان فیلم. به عروسی کانی، دختر ویتوریو دن کورلئونه.  طولانی‌ترین سکانس فیلم که نیم ‌ساعت طول می‌کشد و ما در خلال مراسمی که در حال برگزاری است با دنیای گانگسترها آشنا می‌شویم. با پدرخوانده و خانواده واعوان و انصارش. مقدمه‌ای طولانی، ولی ضروری که هم اطلاعات به تماشاگر می‌دهد و هم با بازیگران اصلی این درام گانگستری آشنایش می‌کند. کاریزمای دن کورلئونه، خشونت و شیطنت‌سانی، فراست تام، عجز جانی فانتین، متانت مایکل، ضعف فردی، وفاداری لوکا و ظرافت توأم با سادگی کیت. عروسی که تمام می‌شود ما با تمام کاراکترهای مهمانی باشکوهی که فرانسیس فورد کاپولا برایمان تدارک دیده آشنا شده‌ایم.
 «پیشنهادی بهش می‌کنم که نتونه رد کنه»؛ این مشهور‌ترین دیالوگ فیلم است؛ دیالوگی که توضیح‌دهنده شخصیت دن کورلئونه هم هست.  پدرخوانده‌ای که با اراده‌ای معطوف به قدرت در کانون محوری درام می‌درخشد. فیلم با نمایش قدرت پدرخوانده، مثل کله اسبی که در رختخواب تهیه‌کننده هالیوود گذاشته می‌شود، به‌مرور سراغ تمام شدن دوران او هم می‌رود. سکانس سوءقصد به پدرخوانده نقطه اوج مهمی برای نمایش تغییر دوران و زوال تدریجی دن کورلئونه است. 
دار و دسته‌های مافیایی علیه خانواده دن کورلئونه متحد شده‌اند و از اینجا به بعد مایکل پسر خوب خانواده وارد میدان می‌شود تا نقشی را بر عهده بگیرد که خلاف تصمیم و اراده پدر است. بعد از مجموعه‌ای از خشن‌ترین سکانس‌ها، فیلم با سکانس گلوله‌باران سانی در بزرگراه، اوج سبعیت را به نمایش می‌گذارد. خشونتی که تار و پود فیلم پدرخوانده را تشکیل می‌دهد، کاملا فاخر، نمایشی و سینمایی است. صحنه گلوله‌باران سانی، یادآور پایان‌بندی فیلم «بانی و کلاید» (آرتور پن) هم هست. بعد از عروسی، آنچه در فیلم به سهولت و فراوانی تکرار می‌شود قتل و جنایت است.
 مرگ دن کورلئونه و ظهور مایکل به‌عنوان پدرخوانده تازه، تغییر مناسبات و روزگار را هم نمایان می‌کند. تدوین موازی غسل تعمید فرزند کانی در کلیسا و حذف تمام مخالفان مایکل، دستاوردی است در زیبایی‌شناسی خشونت و ضرباهنگی که گویی یک رهبر ارکستر آن را طراحی و اجرا کرده است.
 در پایان فیلم، شاهد تاج‌گذاری مایکل به‌عنوان پدرخوانده هستیم و در نمای پایانی چهره کیت را می‌بینیم که در به رویش بسته می‌شود و تاریکی می‌آید. نماد معصومیت و عشق و زیبایی جایی در این دنیای پلید و خوفناک ندارد.
فرانسیس فورد کاپولا در پشت صحنه پدرخوانده
 

این خبر را به اشتراک بگذارید