با شیوع کرونا و ازبینرفتن مشاغل، زنان در سال گذشته، 1.6برابر مردان از بازار کار خارج شدهاند
سالهای نابرابری
آوین آزادی ـ روزنامهنگار
کرونا نرخ رسمی بیکاری زنان را در یک سال، 1.4درصد افزایش داده است. اگر آمارهای رسمی منتشرشده از مرکز آمار ایران را ملاک سنجش قرار دهیم، اگر افزایش جمعیت غیرفعال زنان را در سالی که گذشت نادیده بگیریم، باز هم کرونا کارنامه اشتغال زنان را مخدوش کرده است. نرخ مشارکت اقتصادی زنان در پاییز سال99، 3.4درصد نسبت به فصل مشابه سال قبل کاهش پیدا کرده است. این یعنی زنان در پاییز کرونایی 3.4بیشتر نسبت به پاییز پیش از کرونا از ورود به بازار کار دلسرد شدهاند و از صحنه فعالیت کنار رفته یا کنار گذاشته شدهاند. این در حالی است که براساس اطلاعات مرکز آمار ایران و آمارهای ثبتی بهدستآمده از عملکرد برنامههای اشتغالزایی دستگاههای اجرایی به تفکیک زن و مرد، در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸ نرخ مشارکت زنان از ۱۲.۴درصد به ۱۵.۵درصد افزایش یافته که این یعنی برای افزایش 3.1درصد نرخ مشارکت زنان، 6سال زمان نیاز بوده و همه این تلاشهای طولانیمدت و کند انگار با یک کاهش 3.4درصدی از بین رفته است. زوال کرونا برای اشتغال زنان را شاید همین مقایسه، بیش از هر چیز دیگری بتواند نشان و توضیح دهد. همچنین براساس آخرین دادههای منتشرشده از مرکز آمار ایران در گزارش «آمارگیری از نیروی کار» در پاییز 99، نرخ اشتغال زنان (جمعیت 15ساله و بیشتر) در پاییز سال گذشته 11.8درصد بوده و 27درصد نسبت به پاییز سال 98– که این رقم 14.5اعلام شده- کاهش پیدا کرده است. اما در سالی که کشور 10ماه از آن را با ویروس چینی درگیر بوده است، سهم زنان از این آسیب، بیشتر برآورد میشود. در پاییز 1399 نسبت به پاییز 1398 جمعیت غیرفعال، افزایش 2میلیون و 181هزار نفری داشته و از 34میلیون و 410هزار نفر در پاییز 1398به 36میلیون و 591هزار نفر در پاییز گذشته رسیده است. این در حالی است که از این رقم، حدود 807هزار نفر مرد و بیش از یک میلیون و 370هزار نفر زن هستند. وضعیت نامطلوب بازار کار موجب شده است که جمعیت غیرفعال، بهویژه در میان جوانان و زنان، افزایش یابد. در واقع زنان 1.6برابر مردان در سال کرونایی از بازار کار خارج شدهاند. بهنظر میرسد که وقتی در جوامع، بحران و کسادی بازار کار رقم میخورد، زنان زودتر از مردان از این شرایط متأثر شده و به دلایل مختلف ازجمله باورهای فرهنگی، از این حوادث، آسیب میبینند و تأثیر میپذیرند و در نهایت زودتر از بازار کار خارج میشوند. اعداد، بهترین شاهدان این ادعا هستند.
قربانیان نخست پاندمی؛ زنان در مشاغل خدماتی
اگرچه براساس آمارهای مرکز آمار، نرخ بیکاری در میان زنان ایرانی حدود 17درصد است اما واقعیت اشتغال زنان را نشان نمیدهد. مشارکت اقتصادی زنان در ایران ۱۵.۳درصد است؛ یعنی اینکه ۸۵درصد از جمعیت حدود ۴۰میلیونی زنان در ایران یا کار نمیکنند (جزو جمعیت فعال نیستند)، یا کارکردنشان در آمارهای رسمی ثبت نمیشود و یا بیکار هستند.
این حقیقت همواره درباره جامعه ما صدق میکرده اما بهدنبال شیوع ویروس کرونا بخش اعظمی از مشاغل و کسبوکارها و صنوف خدماتی دچار آسیب شدند و این مسئله باعث شد تا بهدلیل رعایت پروتکلهای بهداشتی و رکود و تعطیلی بنگاهها، بیشتر نیروهای کار شاغل در این کسبوکارها با بیکاری نسبی مواجه شوند. بیشترین تأثیر کرونا بر بخشهای خدماتی بوده که در کوتاهترین زمان تحتتأثیر شوک کرونا و تداوم آن قرار گرفتند. رستورانها، هتلها، تالارهای پذیرایی، اغذیهفروشیها، آرایشگاهها، مهدکودکها، باشگاههای ورزشی و مراکز اقامتی و گردشگری که در بخش خدمات فعال بودند بهتدریج تحتتأثیر کرونا راکد یا تعطیل شدند. بررسیها نشان میدهد که زنان بیش از مردان در بخشهای خدمات مشغول فعالیت هستند و همین مسئله نیز باعث شده تا در دوران کرونا بیشتر لطمه ببینند.
نرخ بیکاری زنان تحصیلکرده؛ 70درصد
در پاییز سالی که گذشت سهم نرخ بیکاری مردان تحصیلکرده تنها 28.1درصد بوده و این در حالی است که نرخ بیکاری زنان فارغالتحصیل آموزش عالی 70.3درصد برآورد شده است؛ به این معنا که زنان تحصیلکرده 42درصد بیشتر از مردان در سال گذشته طعم بیکاری را چشیدهاند و فرصتهای شغلی بهطور نابرابری میان جنس زن و مرد تقسیم میشود و کرونا این نابرابری را تشدید کرده است.
50درصد شغلهای ازدسترفته به زنان تعلق دارد
عوامل مختلفی کار را در عرصه اقتصادی برای زنان سخت میکند. در روزگار کرونا، بهنظر میرسد زنان در گزینههای اول تعدیل کارفرماها قرار دارند. معاون وزیر کار، عیسی منصوری گفته است: «حدود ۷۰درصد از شاغلینی که بهدلیل کرونا شغل خود را از دست دادهاند، بانوان هستند».
همچنین تجارت فردا در گزارشی آسیبهای ویروس کرونا به بازار اشتغال زنان را بررسی کرده است. براساس آمارها، کرونا در یک سال اخیر باعث شده که ۵/۱میلیون شغل تلف شود که حدود یک میلیون از آنها، اشتغال زنان بوده است. در سه فصل بهار، تابستان و پاییز۹۹، بین ۵۰ تا ۶۰درصد شغلهای ازدسترفته به زنان تعلق داشته است. در فصل بهار حدود ۵۰درصد، در فصل تابستان حدود ۶۰درصد و در پاییز حدود ۷۰ تا ۷۵درصد اشتغال ازدسترفته به زنان تعلق داشته است. در این گزارش آمده است که اگر ویژگیهای شغلهای ازدسترفته را بررسی کنیم، متوجه میشویم که شغلهای ازدسترفته عموما شغلهایی بودهاند که توسط بنگاههای خرد یک تا چهارنفره بهوجود آمده بودهاند. اگر بخواهیم این موضوع را که چرا این مشاغل از بین رفته است خوب واکاوی کنیم، باید توضیح دهیم به این دلیل که عمدتا این مشاغل، ناپایدار بودهاند، در آنها درصد اشتغال تماموقت نسبت به ساختار بازار کار ما پایین بوده و زنان و افراد تحصیلکرده سهم عمدهای در آن داشتهاند. همچنین این موضوع قابل پیشبینی بود که اگر روند نزولی تولید ادامه پیدا کند و همچنان تقاضای خانوار کم شود، در آن صورت این بنگاهها دیگر نمیتوانند سرپا بمانند و این شغلها با یک شوک منفی تقاضا از بین خواهند رفت. این شوکی بود که کرونا وارد کرد و تبعات آن به واسطه سالهای سال نابرابری، دامن زنان را بیشتر گرفت.
از تغییر سبک زندگی تا افزایش اضطراب و عذاب وجدان
تا پیش از شیوع کووید-19، مادران شاغل، فرزندان خود را به مهدکودکها میسپردند و بعد از آن زمانی را برای خود داشتند که یا در آن مطالعه کنند یا به کاری بپردازند و یا سر کار بروند. حالا تقریبا کمتر مادری میتواند فرزندش را به مهد بسپارد. کرونا مهدها را تعطیل کرده و مراکز نگهداری از کودکان را به خاموشی کشانده است. در سبک تازه زندگی، زنان دورکار حالا دیگر باید در زمانی که در خانه و اصطلاحا دورکارند، هم به کارفرماهای خود پاسخگو باشند و هم از فرزند خود مراقبت کنند. از سوی دیگر خانهنشینی اجباری آنها نقشهای سنتی مثل غذاپختن، مرتبکردن خانه و... را دوباره به شکل انحصاری به آنها نسبت داده است. بررسیهای میدانی همشهری نشان میدهد که زنان در دوران پاندمی علاوه بر اینکه بین دو تا سه برابر مردان، استرس و اضطراب را تجربه کردهاند، بسیار بیشتر هم طعم بیکاری، عذاب وجدان ناشی از نداشتن وقت کافی برای فرزند محصل خود و... را چشیدهاند. این در حالی است که در جامعه مدرن هیچکدام از نقشهای زندگی مشترک به یکی از طرفین اختصاص ندارد که بتواند در نهایت موجبات عذاب وجدان آنها را فراهم کند. در نهایت اما این زناناند که سبک زندگیشان را کرونا به واسطه تفکرهای کهنه کهن بیشتر از مردان تغییر داده و به این نیمه خاموش جامعه آسیب بیشتری وارد کرده است.
شیوع پدیده کودکهمسری و پساکرونا
آنچه از تأثیرات کرونا بر زنان میبینیم و مینویسیم مربوط به همین روزگاری است که در آن زندگی میکنیم. دوران پساکووید احتمالا آسیبهای تازهای برای جهان به همراه داشته باشد که شاید دوباره در این میان سهم زنان بیشتر باشد. اما باتا در نشریه تراست نوشته است یکی دیگر از پدیدههای ویروس کرونا، افزایش پدیده کودکهمسری است؛ چرا که بسیاری از خانوادهها به دلیل بیکارشدن و از دست دادن معیشت خود، فقر را تجربه خواهند کرد در این میان، خانوادهها با هدف کاهش تعداد اعضا، تصمیم به ازدواج کودکان خود میگیرند. تبعات تشویق ازدواج دختران زیر 18سال احتمالا خود را در آیندهای نهچندان دور و نهچندان نزدیک نشان خواهد دارد. و این احتمالا تنها یکی از همه آسیبهایی است که در انتظار مردم جهان بعد از پایان پاندمی است. یکی دیگر از آسیبهای آینده میتواند از بین رفتن بخشی از تلاش جمعی زنان برای دریافت فرصت برابر حضور در جامعه در قالب امکانات، شغل و... باشد چرا که در سبک زندگی جدید بهنظر میرسد دوباره زنان قرار است با اجبار شرایط، در نقش سنتی خود فروبروند.