حسین سلطانمحمدی ـ منتقد سینما
ماه رمضان، چند مؤلفه را با خود به همراه دارد از جمله مهمانی خدا، برجستهسازی فضایل معنوی و بارزتر از همه، مبارک بودن (همانطور که از نام ماه قابلدریافت است، رمضانالمبارک). مردم در این ماه، بهطور سنتی در موعدی چون افطار و بعد آن، با هم هستند و در کنار هم. اینها بخشی از اصول کلی نهفته در این ماه است. اکنون برای اینها، نظام تصویری تلویزیون ما، که شاملیت و جامعیت کامل را دارد، چه رفتاری باید داشته باشد؟
شاخصترین مخاطبان تلویزیون، خانوادهها هستند که بهخصوص بعد از اذان مغرب، در کنار هم هستند (خواه بر سر سفره خود و خواه بر سر سفره اطعام روزه داران، که این یکی در دوساله اخیر کرونایی، منع شده است). دستمایه اصلی تلویزیون در سالهای اخیر، مجموعه تلویزیونی و برنامههایی مانند «جشن رمضان» یا «ماه عسل» و مانند آن بوده است. در گذر از 2دهه نخست پیروزی انقلاب اسلامی بهتدریج به این دستاورد رسیدیم که برای این ماه، مجموعههای ویژه تدارک دیده شود و در ترتیب پخش نیز، طوری برنامهریزی شد که با اندک فاصلهای از این شبکه به شبکه دیگر رفته و تا پاسی از شب، چه در مهمانی و چه در منزل، جویای داستانها باشیم، تقسیمبندی داستانها هم در ترکیبی از کمدی، ماورایی و خانوادگی بود. کمدیهایی جذاب، ماوراییهای بحثبرانگیز و همراه با نشستهای تخصصی درباره شیطان و جلوههای بروز آن و خانوادگیهایی نزدیک به واقعیات زندگی قشر غالب تماشاگر تلویزیونی یعنی قشر متوسط. به قدری این ترتیب و این داستانها مؤثر افتاده بود که کمکم صدای اعتراض علما را بلند کرد که حضور مردم در مساجد برای اقامه نماز جماعت، تحتتأثیر این نوع مجموعهها قرار گرفته است. اگرچه آثار ماورایی همچون «او یک فرشته بود» یا «اغماء» پای کارشناسان مذهبی را به تلویزیون باز کرد و علاوه بر بحث درباره چنین محتواهایی از نگاه قرآن و سنت، بهتدریج شاهد آن شدیم که گفتار مراجع دینی در شبکههای گوناگون و قبل از مجموعهها، جای ثابتی در کنداکتور پیدا کرد اما همان اعتراضها، با اینکه پخش شبکهها را بر آن داشت تا زمانی مشخص بعد از اذان، مجموعهها را نشان ندهند؛ این سویه را پررنگ کرد که مجموعهها به سوی جذابیت اندک سوق پیدا کرد یا به قدری در پرداخت معنویات، بدسلیقگی و غلو بروز کرد که تماشاگر جز تجربهای خاص چون «فصل پنجم» مجموعه «پایتخت» و رفتن در داستان داعش، کم کم دیدن این مجموعهها برایش اولویت نخست را پیدا نکرد. همین بازخورد، مدیران جدید را به اینجا رساند که در سالجاری، کمدی از مسیر روایتها حذف و ماوراییها نیز با هشداری برای دورنگهداشتن سنین پایین اعضای خانواده از دیدن بعضی صحنهها، رویارو شد و مشابهسازی مجموعه موفق «ستایش» هم پاسخی در خور نگیرد و یک مجموعه هم از حیطه پخش خارج شد تا عملا ضعیفترین سال تلویزیون در دو دهه اخیر را در ماهرمضان، از این نظر، شاهد باشیم. جنگهای رمضانی یا همان عناوین آشنای «شبهای رمضان» یا «ماه عسل» هم بهدلیل شیوع کرونا شکل نگرفتند و رنگ باختند و مشابهسازیهای موجود نیز انگار فقط برای ادای وظیفه اداری بوده تا محتواسازی. در جنگهای رمضان گذشته، ما دیدیم که حتی مسئولان سیاسی و شهردار تهران یا چهرههای گوناگون از اهالی فرهنگ و هنر، درگیر میشدند و موجی در جامعه ایجاد میکردند، اما الان؟! البته «ماه عسل» چون قائم به مجری انحصاری و تیم تولید آن بود، با هجرت این اندیشه برنامهساز به برنامه «عصرجدید»، عملا از دسترس خارج شد.
اما درباره یکی از وجوهات ماهرمضان که در ابتدای نوشتار به آن اشاره شد، یعنی برجستهسازی فضایل معنوی، انتظار میرفت که در همه بخشهای تلویزیون به چشم آید؛ مثلا در این ماه مؤکد شده «صومو تصحوا» (روزه بگیرید تا سالم شوید)، که کم دیدیم. از چند نکته خاص مثال بیاورم؛ هنگامی که استفاده از ماسک و پرهیز از تجمع، جدیتر توصیه شد، ما دیدیم که در بسیاری از آگهیها، این موضوع بهصورت زیرنویس میآمد که ضبط این آگهی پیش از شیوع کرونا انجام شده است. یعنی القای این نکته که محدودیتها برای سلامت ماندن، واجب است. حالا باید پرسید چرا در پخش برنامههای روزانه ختم جمعی جزءهای قرآن، این موضوع مدنظر قرار نگرفته است؟ در شبکه الکوثر که به لطف سیستمهای دیجیتال مانند شبکههای عادی در دسترس است، این برنامه پخش میشود بدون آنکه زیرنویس شود این برنامه مربوط به سالهای پیش است و به مخاطب عمدتا عرب کشورهای منطقه، نشان میدهیم که در ایران، هنوز بدون ماسک و به صورت انبوده، مینشینند و قرآن ختم میکنند. حتی در شبکههای خودمان، در حالی که حرمهای مطهر و مساجد بسته شدهاند، پخش زنده جزءخوانی قرآن در حرم مطهر حضرت معصومه(س)، حتی با حضور اندک مستمعان و همراهان و ماسک بر دهان، نقض غرض آشکار دستورات پیشگیرانه کرونایی است. به اینها بیفزایید آگهیهایی که در آن، به راحتی در روز روشن در حال خوردن هستند یا میآشامند، بدون اینکه با زیرنویسی اعلام شود که این برنامه پیش از ماهرمضان ضبط شده است. این نوع نوشتهها، معمولا بهصورت غیرمستقیم، القاگر این موضوع است که در ماهرمضان، باید امساک کرد و اگر بهدلیلی روزه نیستیم، در برابر دیگران روزهخواری نکنیم. اینها نشاندهنده ناهماهنگی در مدیریت عالی تلویزیون است.
خلاصه بحث، مدیران سالهای اخیر در تلویزیون به زعم خویش، در حال ساختارشکنی و عدمتبعیت از روال گذشته هستند و تجربه داستانها و برنامههای جدید. نتیجه؟ اگر در گذشته برنامههای تلویزیونی جریانساز بود، الان تابع رخدادهای بیرونی است و مثلا اگر هیاهوی امثال «دادستان» و «گاندو» پذیرفتنی است، در داستان «بچه مهندس» 3و الان 4، باید داستانی اجتماعی و معمولی را با مباحث امنیتی آغشته کنند یا مانند «یاور» بعدا برایمان اعلام شود که مثلا به وزیر بهداشت طعنه زدهاند. یعنی تلویزیون از خطمقدم به پشت جبهه منتقل شده است و به جای فرماندهی، فرمانبر شده است و آن هم فرمانبری از موضوعات فضای مجازی و بدون توجه به ماهیت ماهرمضان و شاملیت بیننده تلویزیونی و این برای ساختاری انحصاری و شامل نقطهضعف است.
دو شنبه 13 اردیبهشت 1400
کد مطلب :
129731
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/XDlxA
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved