
دومینقسمت«کنکل» درجلبرضایت مخاطب موفق نبوده است

شقایق عرفینژاد، روزنامهنگار
«کنکل» در دومین قسمتش ظاهرا چندان در جلب رضایت مخاطبش موفق نبوده است.
سریال کنکل کار رامتین لوافیپور و نخستین تجربه او در سریالسازی است؛ اولین قسمت کنکل بهطور کلی واکنشهای خوبی از تماشاگرانش دریافت کرد و بیشتر نظراتی که در شبکههای اجتماعی درباره آن نوشته شد، مثبت بود. بیشتر تماشاگرانی که در صفحههای مجازی درباره سریال نوشتهاند به حضور صابر ابر و بازی او بهعنوان دلیل اصلی تماشای سریال اشاره کردهاند. عدهای هم نوشتهاند سریال توانسته در قسمت اول جذبشان کند.
بعضی از منتقدان در فضای مجازی هم سریال را دستکم در قسمت اولش قابلقبول دانستند. آنها از کارگردانی خوب و تلاش کارگردان برای فضاسازی و رسیدن به لحنی متناسب با داستان معماییاش نوشتند و ضرباهنگ آن را بهعنوان یکی از نکتههای خوب این قسمت معرفی کردند، اما در قسمت دوم، سریال نتوانسته تماشاگرانش را مثل قسمت قبل با خود همراه کند.
مخاطبان زیادی درباره قسمت دوم این سریال در شبکههای اجتماعی نظر دادهاند که در مجموع در میان آنها تعداد نظرات منفی بسیار بیشتر است. مخاطبی نوشته: «از قسمت اول بدم نیامد، ولی قسمت دوم ماجرا را برایم عوض کرد؛ چون در مقایسه با قسمت اول عملا چیزی برای گفتن ندارد.» کاربر دیگری به مشکل فیلمنامه اشاره کرده و نوشته: «همان مشکلی که در بیشتر فیلم و سریالهای ایرانی وجود دارد، در کنکل هم هست. در 2قسمت اول مایهای که برای ساخت یکسریال لازم است، وجود ندارد.»
یکی دیگر از تماشاگران اما از داستان سریال نوشته و اینکه مورد علاقهاش است؛ چون شبیه سریالهای دیگر نیست: «قصه را دوست دارم؛ چون قتلی اتفاق نمیافتد، هلدینگی وجود ندارد، مرسدس اجارهای نمیبینیم، شهاب حسینی هم با آن گریم عجیب و غریب سریال آبان در آن نیست!» تماشاگر دیگری اما قصه را آنقدر پرکشش نمیداند که تمایلی به دیدن قسمت سوم داشته باشد.
کاربرانی هم از اینکه شخصیتها در این 2 قسمت به مخاطب معرفی نشدهاند، انتقاد کردهاند. یکی از این کاربران نوشته: «در قسمت اول هیچکدام از شخصیتها را نشناختیم، ولی چون قسمت اول بود و یک غافلگیری بزرگ در انتها داشت و مسئله دزدی مهم بود، مشکلی نبود، ولی قسمت دوم هیچچیزی به قسمت قبل اضافه نکرده است. شاید مثل سریال آبان بهتر بود 2قسمت اول با هم منتشر میشد.» دیگری هم نوشته: «بهنظرم باید از قسمت دوم وارد شناساندن شخصیتها به تماشاگر میشد. الان فقط یکسری شخصیت داریم که دربارهشان هیچی نمیدانیم. به جز ابی دستکج بقیه شخصیتها نامشخص هستند و برای سریالی که انتخابش این بوده در قسمت اول مشخص کند، دزدهای کارخانه چه کسانی هستند، شناساندن شخصیتها هم باید مهم باشد.»
نکته دیگری که مورد توجه تماشاگران قرار گرفته، بازی متفاوت صابر ابر در نقش ابی دستکج در مقایسه با کارهای قبلیاش است. او در این سریال لحن تقریبا همیشگیاش را تغییر داده و بیانش ریتم تندتری پیدا کرده و همین باعث شده برای مخاطب جالب باشد؛ ضمن اینکه نقش ابی دستکج با شخصیتی که او در سریال تاسیان دارد و همین حالا هم در حال پخش است، مقایسه شده و تفاوتهای زیادی که این دو دارند، برای تماشاگر جذاب بوده است. پدرام شریفی هم در نقش امیر بازی ارائه داده که برای مخاطب جالب است و بعضی کاربران معتقدند اگر این شخصیت در طول سریال پرداخت بیشتری داشته باشد، میتواند به یکی از شخصیتهای خاص سریالها تبدیل شود.
بخشی از تماشاگران هم نوشتهاند جایگاه اجتماعی این شخصیتها مشخص و معلوم نیست. چطور یک مدیر داخلی کارخانه (هرچند حتی همین هم مشخص نیست که شخصیت گوهری دقیقا چه سمتی در کارخانه دارد) با یک کارگر که سابقه دزدی دارد و همسر او که یک کارگر رده پایین است و منشی رئیس کارخانه با هم یک گروه تشکیل دادهاند؛ ضمن اینکه اصلا مشخص نیست کارخانه دقیقا چه چیزی تولید میکند و ماده اولیه کارخانه که این همه ارزش دارد، چیست. از طرف دیگر میزان اسکناسی که واسطه مالخر روی میز میگذارد تا بین 5نفر تقسیم شود، مورد نقد قرار گرفته است. بسیاری پرسیدهاند در وهله اول چرا در زمانی که دیگر از اسکناس استفاده نمیشود، این پول دزدی باید به شکل اسکناس بین همدستان تقسیم شود و علاوه بر آن چرا با توجه به دلار 85هزار تومانی حجم دستههای اسکناس اینقدر کم است. در نهایت این مخاطبان معتقدند سریال آینده مشخصی ندارد و نه میتوان گفت سریال بدی است و نه میتوان دیدنش را توصیه کرد.