بر و برگ/ جیغ و امید
شهنام صفاجو
ویروس، خیلی واژه عجیبی نیست و در طول تاریخ، جهانیان به شکلهای مختلف با این پدیده مواجه شدهاند. در گذشته شناخت از بیماری و منشأ ویروسی آن وجود نداشت، اما در دوره جدید حیات بشری و با پیشرفت علم پزشکی، همه ما نسبت به این موضوع آگاهی یافته و راز مقابله با آنکه به طول عمر انسان امروزی گره خورده را نیز پیدا کردهایم. پس داستان کرونا اتفاق خیلی نادر یا جدیدی نیست و فقط بهخاطر علم و آگاهی بیشتر ما اینگونه شهرت یافته است!
ترس از بیماری و توان انسان در مقابله با این واقعیت مرگآفرین، همواره نزد هنرمندان جهانی هم انعکاس داشته است. اگرچه باید کمی منتظر باشیم تا آثار مدرن هنری مرتبط با کووید-19 در مقابل دیدگان ما قرار بگیرد، اما اواخر قرن 19میلادی، 2نقاش نامی اروپایی در تقابل با رنج و بیماری، با خلق 2اثر برجسته جهانی، ترسیم متفاوتی بر بوم سپید خود داشتهاند.
ادوارد مونک نروژی که با تابلوی مشهور خود «جیغ» ( Scream ) ترس از بیماری را یادآور میشود و جورج فردریک واتس که با تابلوی الهامبخش خود «امید» ( Hope) به جنگ با ناامیدی میرود.
جیغ که 118سال پیش کشیده شده و از نخستین آثار سبک اکسپرسیونیسم محسوب میشود، متاثر از ذهنیت تلخ دوران کودکی نقاش است؛ جایی که مونک، مادر و خواهر خود را بهدلیل ابتلا به بیماری سل (که پاندمی جهانی آن دوره زمانی بود) از دست میدهد و خود نیز درگیر بیماری شدید عصبی میشود.
عناصر بصری این تابلو و فضای ترسیم شده غیرمتعارف آن، اعم از تقابل 2طیف رنگی قرمز و آبی، خطوط مورب و افقی، اضطراب، آشفتگی، دوری دو سایه نزدیک به فیگور اثر، ابرهای سرخ و تسلیم محض در برابر حقیقت، همگی حکایت از فریادی بلند از دل طبیعت دارد که تا ابد، محکوم به عصیان و سرگشتگی است.
مونک در دیگر تابلوهای نقاشی خود نظیر کودک بیمار، عشق و درد، خاکستر و پل نیز احساسات و هیجان خود را اینچنین به تصویر کشیده است.
در نقطه مقابل این نوع نگاه، جورج فردریک واتس، نقاش مشهور بریتانیایی قرار دارد. او با تابلوی امید خود که مبتنی بر سبک سمبولیسم یا نمادگرایی است و پس از مرگ دخترش در سال 1886کشیده شده (7سال قبل از تابلوی جیغ مونک)، عواطف و آرزوهای انسانی را به زبان تمثیلی عیان میسازد.
در تابلوی امید، زن جوانی مشغول نواختن چنگی است که فقط یک تار آن باقی مانده و او برای شنیدن نوای سازش، گوش خود را به چنگ نزدیک کرده تا پیامی روشن از امید و عشق برای جهانیان داشته باشد. این زن که بر تارک جهان نشسته، در حال و هوای یک قربانی است، اما استقامت و شهامت آن را دارد که تا لحظه آخر امیدوار بماند.
فضای این تابلو حکایت از تنهایی و آرامش دارد. زن تنهاست، چشمهایش را به جهان بسته و بهشدت منزوی است، اما زیبایی موسیقی ضعف درون او را میپوشاند تا جرأت کند به آخرین رشته باقی مانده، چنگ بیندازد. «عشق و زندگی» دیگر تابلوی مشهور واتس هم چنین درونمایهای دارد.
پس جیغ و امید، همان تقابل 2تفکر هنری در مواجهه با درد و رنج بشری است که مونک و واتس در 2جبهه متفاوت، به آن پرداختهاند و پاندمی کرونای قرن 21سبب شد یادی از آن کنیم.