• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
شنبه 28 فروردین 1400
کد مطلب : 128333
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/Z6NpQ
+
-

یک سؤال از کارشناسان: چرا رعایت پروتکل‌ها کاهش پیدا کرد؟

آشنایی با مقصران آغاز موج چهارم کرونا

یادداشت‌هایی از کارشناسان حوزه‌های پزشکی، اقتصاد، روانشناسی، جامعه‌شناسی و سیاسی درباره دلایل افزایش آمار ابتلا به ویروس کووید-19پس از تعطیلات نوروز

آشنایی با مقصران آغاز موج چهارم کرونا


لیلا شریف، سمیرا مصطفی‌نژاد ـ روزنامه‌نگار

موج چهارم آغاز شده و کشور به حالت نیمه‌تعطیل درآمده است؛ درحالی‌که پس از گذشت یک سال و چند ماه، هنوز نه امیدی به آغاز واکسیناسیون گسترده وجود دارد و نه امید به تدبیری کارساز تا در غیاب واکسن و عزمی راسخ برای تامین آن، بتوان از مرگ‌ومیر مردم جلوگیری کرد. پس از پایان تعطیلات نوروز، همانطور که پیش‌بینی می‌شد روند ابتلا و مرگ‌ومیر در کشور افزایش پیدا کرد. هفته دوم فروردین‌ماه نسبت به هفته اول این‌ ماه آمار مرگ‌ومیر ناشی از کرونا 82درصد افزایش پیدا کرد و این نشان از خیزش موج چهارم دارد؛ موجی که گفته می‌شود دست‌کم دو‌ماه ادامه خواهد داشت و باید در انتظار روزهای سیاه‌تر هم بود. در این میان عده‌ای این افزایش را ناشی از انفعال دولت در اجرای دستوری محدودیت‌های رفت‌وآمد و مسافرت می‌دانند، عده‌ای تمامی تقصیرها را به گردن مردم می‌اندازند، عده‌ای وزارت بهداشت را زیر سؤال می‌برند و گروهی ستاد ملی مبارزه با کرونا را بازخواست می‌کنند. حسن روحانی به‌تازگی عوامل مختلفی را مقصر آغاز موج چهارم اعلام کرده است: ورود ویروس انگلیسی از عراق به کشور، ترددها و تجمع‌های فراوان در شب عید، مخصوصا در هفته پیش از عید نوروز و تجمع مردم در محل کسب‌وکار، برگزاری مراسم عید نوروز و رفت‌وآمدهای مردم به خانه‌های یکدیگر، سفرهای بدون رعایت پروتکل‌ها. براساس این سخنان رئیس‌جمهور مردم را مقصر اصلی آغاز موج چهارم کرونا در کشور می‌داند. اما مردم واقعا تا چه اندازه تقصیرکارند و چرا رعایت پروتکل‌ها در کشور کاهش پیدا کرد؟ متأسفانه اعضای محترم ستاد ملی مبارزه با کرونا حاضر به پاسخگویی به این پرسش همشهری نشدند؛ از این‌رو از کارشناسان حوزه‌های مختلف مانند پزشکی، اقتصاد، روانشناسی، جامعه‌شناسی و سیاسی درباره این موضوع پرسیده شد و پاسخ آنها، مجموعه‌ای از عوامل مختلف بوده که دست به‌دست یکدیگر، آغازگر موج چهارم در کشور شده‌اند.

بی‌اعتمادی عمومی
دلیل شکست پروتکل‌های بهداشتی
علیرضا شریفی‌یزدی ـ جامعه‌شناس



خیز مجدد کرونا در جامعه ما ناشی از دلایل روانشناختی است. بر این اساس می‌توان گفت که برجستگی اداراکی مردم نسبت به مقوله کرونا پس از گذشت یک‌سال به‌شدت کاهش پیدا کرده و به‌عبارت دیگر ترس و واهمه‌ روزهای اول شیوع کرونا پس از یک‌سال برای مردم عادی شده است، از سوی دیگر سیاست‌های کنترلی و نظارتی نیز با اما و اگرهای بسیاری همراه شدند و این شیوه مدیریت از وجاهت کافی برای کنترل مردم برخوردار نیست. با توجه به این نکات می‌توان گفت که یکی از دلایل مهم روانشناختی شکست پروتکل‌ها، مربوط به کاهش اضطراب عمومی نسبت به کرونا بود. از منظر جامعه‌شناسی نیز باید گفت به‌دلیل آنکه ایران از امکانات کافی برای حمایت از مردم در زمان قرنطینه برخوردار نبود، مردم ناچار شدند تا برای کسب درآمد از خانه خارج شوند و این اتفاق زنجیره انتقال بیماری را تشدید کرد. اگر نیم نگاهی به یک‌سال گذشته بیندازیم، متوجه می‌شویم که آمار درگذشتگان و مبتلایان کرونا - جز بازه‌های زمانی کوتاه- در جایگاه بالایی قرار داشت. بنابراین به همه ثابت شد که اقتصاد نحیف ایران، توان مقابله با کرونا را ندارد. به‌دلیل سیاست‌های نادرست اقتصادی که در 15سال گذشته با آن دست به گریبان شده‌ایم، کشور توان حمایت اقتصادی مردم در دوره کرونا را نداشت و چنین اتفاقی موجب شد تا رعایت پروتکل‌های بهداشتی با مشکلات متعددی همراه شود. برخلاف اینکه گفته می‌شود این پروتکل‌ها در ایام نوروز با شکست مواجه شدند، باید این واقعیت را گوشزد کرد که ایران جز موارد محدود، نتوانسته است پرونده درخشانی در کنترل کرونا از خود برجا بگذارد. ناتوانی دولت در مدیریت برهه‌های حساس نیز بر وخامت مسئله افزود. با وجود تجربه تلخ تعطیلات خرداد سال گذشته و مدیریت ضعیف دولت، ما شاهد بودیم که همان رویه در نوروز امسال اعمال شد و به‌دلیل نبود محدودیت‌ها، مردم با خیال راحت به سفر رفتند. توقع از دولت این بود که امسال به شکل قاطع‌تری از سفرها جلوگیری کند اما متأسفانه سفرهای نوروزی با ولع بیشتری از جانب مردم پیگیری شدند. چنین اتفاقی نشان‌دهنده بی‌برنامگی و ناتوانی دولت در مدیریت بحران کروناست. درواقع باید گفت که در کنار ناتوانی دولت در مدیریت شرایط اقتصادی کشور در دوران کرونا، شاهد ناتوانی مسئولان تصمیم‌گیر و دولتی در مدیریت بحران کشور هستیم؛ به‌عبارت دیگر دولت باید در ایام نوروز جاده‌ها را می‌بست و مانع سفر افراد می‌شد و از شیوع بیشتر ویروس جلوگیری می‌کرد. در این میان نباید فراموش کرد که ایران در روزگاری که کشورهای همسایه به‌سرعت دست به خرید و تهیه واکسن زدند، از قافله عقب ماند و برخی از مسئولان تنها به سخنرانی و تعیین زمان‌های نامعلوم واکسیناسیون عمومی اکتفا کردند. سرخوردگی‌های مکرر مردم از مدیریت مسئولان در حوزه‌های مختلف ازجمله کرونا، موجب شده است تا اعتماد عمومی از بین برود و صحبت‌های مسئولان در میان مردم جایگاه خود را از دست بدهد. بنابراین باید عامل شکست پروتکل‌های بهداشتی را بی‌اعتمادی توده مردم به دولتمردان دانست، در این شرایط برای مردم تفاوتی ندارد که مسئولان راست یا دروغ بگویند چراکه آنها تمام این صحبت‌ها را از پشت عینک بی‌اعتمادی تحلیل می‌کنند.



قاطعیتی وجود ندارد
حسین کرمانپور ـ مدیرکل روابط‌عمومی نظام پزشکی


ما اصطلاحی در علوم اجتماعی داریم که می‌گوید هراندازه هم که دمکرات باشید، مردم را آموزش دهید و برایشان قوانین تعریف کنید تا براساس آنها عمل کنند، بازهم به‌وجود ناظری قاطع برای اجرای قوانین نیاز است. با وجود تمامی پیشرفت‌هایی که قانون برای بشر فراهم کرده است، دست آخر بازهم علمای علوم‌اجتماعی پذیرفته‌اند که بخشی از رعایت قوانین به ورود پلیس، امنیت و انتظامات بستگی دارد. یعنی اگر حضور مجری قانون نباشد، انسان‌ها- دست‌کم بخشی از آنها- به‌صورت خودبه‌خود نظم‌ناپذیرند. من امروز با بیماران زیادی سر و کار دارم و می‌بینم که 70درصد از آنها واقعا پروتکل‌ها را رعایت کرده‌اند، یک سال است از خانه خارج نشده‌اند و سعی کرده‌اند تا حد امکان مقررات را رعایت کنند. اما فقط این 70درصد نیستند که زنجیره بیماری را کنترل می‌کنند. 30درصدی هم هستند که به چند علت ممکن است احساس کنند می‌توانند پروتکل‌ها را زیر پا بگذارند. نخستین دلیل عادت‌کردن به شرایط است. مردم ما یک سال است که به وضعیت کنونی عادت کرده‌اند و می‌بینند ستاد کرونایی وجود دارد که مصوباتش چندان جدی نیست و برای اجرای آنها زوری به‌کار گرفته نمی‌شود. خود من تا به امروز در اماکن شلوغ ندیده‌ام کسی جلوی کسی دیگر را بگیرد و به او بگوید چرا پروتکل‌ها را رعایت نمی‌کنید؟ یعنی ما امروز از زاویه قانونی در هیچ نقطه‌ای از کشور نمی‌توانیم سازوکاری بیابیم که با برخورد قهری مردم را از تخطی از پروتکل‌ها بازدارد. از پارسال تا به حال، جز مدتی کوتاه در نوروز 99 و بعد چند روزی در تابستان 99 که خروجی شهرها به‌شدت کنترل می‌شد، چنین احساسی در بستر اجتماعی و سلامت کشور وجود نداشته است. علاوه بر این، در سطح شهرها، در اماکن عمومی و شلوغ یا نیروی کافی برای اجرای قانون وجود ندارد  یا عملا متولی نظارت بر شکستن قانون وجود ندارد. وقتی چنین چیزی وجود نداشته باشد، آن 30درصد هم بنا به عادتی که دارند پروتکل‌ها را رعایت نمی‌کنند. این ضعف اجرایی و نظارتی به حاکمیت باز می‌گردد زیرا درحال حاضر قاطعیتی برای برخورد با شکنندگان پروتکل‌ها ندارد.
از زاویه دیگر اما نقد به مردم وارد است. دولت و حاکمیت ما در یک سال گذشته در بحث امنیت، تامین معاش مردم و دیگر حوزه‌ها هرچه را در توان داشته، رو کرده است. هرچه امروز می‌بینیم تمامی کاری است که از دولت برمی‌آید. شرط عقل این است که وقتی می‌بینیم حد نهایی تلاش دولت این وضعیتی است که امروز با آن مواجه هستیم، صبر نکنیم تا باز دولت ما را نجات دهد. عقل حکم می‌کند که خودمان به فکر خودمان باشیم.10تا 20درصد مردم کشور این تفکر را دارند که دولت از ما محافظت می‌کند و به همین بهانه هیچ رعایتی نمی‌کنند. همین رفتارهاست که مردم را مقصر نشان می‌دهد. بسیار می‌بینید که مردم در فضاهای کوچک تجمع می‌کنند و حتی ماسک را از صورت برمی‌دارند. بحث جدیدی که به‌تازگی مطرح شده است بحث افرادی است که واکسن زده‌اند و تصور می‌کنند دیگر نیازی به ماسک ندارند. این افراد هنوز می‌توانند ناقل باشند. هنوز ثابت نشده افراد واکسینه‌شده دیگر ناقل نخواهند بود. تا به امروز همه آموزش‌های لازم در این حوزه‌ها به مردم داده شده است، اکنون دیگر خود مردم باید عقلانی رفتار کنند.
موضوع بعدی به وضعیت کسب‌وکار برمی‌گردد. متأسفانه در کشور ما از کسب‌وکارها در دوران همه‌گیری به‌خوبی دیگر کشورها حمایت نشد. بیشتر کشورهایی که در مدیریت کرونا خوب عمل کرده‌اند، پشتیبانی خوبی از کسب‌وکارهایشان داشته‌اند و در عوض جریمه‌های سنگین برای اجرا نکردن پروتکل‌ها تعیین کرده‌اند. در کشور ما اما به هر دلیلی امکان چنین پشتیبانی‌هایی وجود ندارد و همین موضوع باعث شده تا زنجیره انتقال از محل کسب‌وکارها ادامه پیدا کند.

پیام‌های متناقض، مردم را گیج کرد
فربد فدایی ـ روانشناس


وضعیت ایران در مقابله با کرونا در حد متوسط جهانی است؛ یعنی نمی‌توان گفت وزارت بهداشت در این مورد ناموفق بوده است. اما طبیعی است که همیشه این انتظار وجود دارد که از سطح متوسط بالاتر باشیم. از آغاز همه‌گیری اشکالاتی در مورد شیوه‌نامه‌های مربوط به کرونا وجود داشت که منجر به کاهش پایبندی مردم به پروتکل‌ها شد. اصولا از همان ابتدا شیوه‌نامه و پروتکل دقیق و مشروح و روزآمدی وجود نداشت و همه‌‌چیز به‌صورت جسته‌وگریخته و گاه به‌صورت نامنسجم و حتی متناقض ارائه شد. درواقع به‌نظر می‌آمد که در ابتدای کار بین افراد مختلف در وزارت بهداشت همکاری و هماهنگی وجود نداشت. زمانی که مردم با پیام‌های متناقض روبه‌رو شوند طبیعی است که به هیچ‌کدام نمی‌توانند اعتماد کنند. برای نمونه درباره مسئله ماسک‌زدن و ماسک‌نزدن، قرنطینه یا عدم‌قرنطینه و واکسن‌زدن یا نزدن از ابتدا نظریات متضادی از سوی مسئولان ابراز شد. حتی در مواردی دیده شد که یک مسئول محترم که دارای اعتبار علمی بالایی هم است، در طول یک روز حرف خود را 180درجه تغییر داد. در این مورد اشاره می‌کنم به آنچه خانم دکتر مینو محرز درباره قرنطینه عنوان کردند. از سوی دیگر متأسفانه قسمت زیادی از وقت مسئولان وزارت بهداشت به مصاحبه و بیان مسائل مختلف حاشیه‌ای صرف شد. درحالی‌که طبعا از مسئولان وزارت بهداشت انتظار می‌رود ابتدا عمل کنند و بعد نتیجه را در اختیار مردم بگذارند. زمانی که مردم ببینند یک مسئول در روز سه‌بار مصاحبه می‌کند، طبعا احساس خوبی پیدا نمی‌کنند زیرا می‌بینند این مسئول محترم که باید بخش عمده وقت خود را صرف کارهای اجرایی درمانی و پژوهشی کند، زمان خود را به مصاحبه می‌گذراند. نکته دیگر این است که پیام‌هایی که از مسئولان به مردم ارسال می‌شد، دوگانه بود. به این معنی که گفته می‌شد مردم عزیز ما به شما اجازه می‌دهیم که به شهرهای مختلف سفر کنید، ‌اما در عین حال از شما خواهش می‌کنیم سفر نکنید؛ اتفاقی که در تعطیلات نوروز شاهد آن بودیم. بدیهی است که در چنین موقعیتی مردم نتیجه‌ای که مورد نظر خودشان است را از این گفت‌وگوی دوگانه استنتاج می‌کنند. کسی که می‌خواهد سفر برود می‌گوید سفر آزاد است. و از نظر مردم وقتی کسی از قسم‌دادن به مقدسات برای نرفتن به سفر استفاده کند، به این معنی است که مسئله چندان جدی نیست زیرا اگر جدی بود جلوی سفر گرفته می‌شد.
درکل می‌توان گفت با وجود نیت خوب و زحمات فراوان مسئولان وزارت بهداشت، شرایط به‌گونه‌ای پیش رفت که مطلوب نبود. پیام‌هایی که مسئولان در قالب پروتکل به مردم اعلام می‌کردند هیچ‌وقت به‌صورتی نبود که خیلی جدی باشد. همیشه راه گریزی باقی گذاشته می‌شد. از سوی دیگر هیچ جریمه‌ای برای کسانی که قوانین و مصوبات را زیر پا می‌گذارند درنظر گرفته نشد. درحالی‌که می‌بینیم در کشورهای اروپایی برای زیر پا گذاشتن قوانین جریمه‌های سنگینی درنظر گرفته شده بود. بنابراین مردم به این نتیجه رسیدند که مسئله چندان جدی نیست. درواقع نوعی کج‌سلیقگی در اجرای محدودیت‌ها به چشم می‌خورد. متأسفانه در ایام نوروز مردم را آزاد گذاشتند. مردم زیادی به سفر رفتند و دور هم جمع شدند و درست زمانی که باید کار آغاز می‌شد، همه‌‌چیز را تعطیل کردند.

نباید مردم را مقصر جلوه داد
طیبه سیاوشی ـ نماینده سابق مجلس



اقتصاد نقش مهمی در موضوع کنترل اپیدمی کرونا بازی می‌کند و ایران نیز به‌دلیل وضعیت نا بسامان اقتصادی در این حوزه با مشکلات عدیده‌ای مواجه شده است. در واقع باید گفت که مشکل اقتصادی باعث شده است دولت نتواند برای مقابله با اپیدمی کرونا یک برنامه‌ریزی پایدار داشته باشد چراکه سیاستگذاری در موضوع کرونا نیازمند پیگیری و نظارت دائم است. متأسفانه به‌دلیل فقدان مدیریت علمی و اجرایی، وضعیت به جایی رسیده است که پس از تعطیلات نوروزی شاهد اوج‌گیری موج چهارم کرونا هستیم.
در این میان نباید فراموش کرد که مردم به‌دلیل نبود مدیریت مناسب دچار سرخوردگی شده‌اند و برخی به‌واسطه چنین مدیریت‌هایی به این دیدگاه رسیده‌اند که اپیدمی به شکل مادام‌العمر با ما خواهد ماند و باید به زندگی با کرونا عادت کرد. شیوه مدیریت کرونا در یک سال گذشته و وضعیت اقتصادی کشور مردم را به این نقطه رسانده است که امید چندانی به قرنطینه کامل و کنترل بیماری ندارند.
در 14روز ابتدای سال شاهد بودیم که تمام تلاش‌ها برای رعایت پروتکل‌ها از بین رفت. دلیل اصلی این اتفاق را باید در مدیریت مسئولان مربوطه جست‌وجو کرد. در تعطیلات نوروز شاهد بودیم که مسئولان بدون کمترین نگرانی، تمام راه‌ها و جاده‌ها را باز گذاشتند و زمینه را برای سفر مردم مهیا کردند. مردم نیز بدون توجه به تبعات سفر و دورهمی‌های خانوادگی از کمرنگ شدن محدودیت‌های سفر استقبال کردند و با خیال راحت به شهرهای مختلف سفر کردند و به این ترتیب آمار عجیبی در رابطه با مسافرت‌های بین شهری در شرایط کرونا رقم زدند. سیزدهمین روز عید، تنها روزی بود که مسئولان را به اعمال محدودیت‌ها وادار کرد؛ اقدامی که در نوع خود عجیب بود چراکه مردم در سیزدهمین روز از عید در فضای باز حاضر می‌شدند و خطر این روز کمتر از روزهای دیگر تعطیلات و سفرهای بین‌شهری بود. نبود ثبات در تصمیم‌گیری‌ها تنها محدود به روزهای عید نیست و مردم شاهد هستند که هر از گاهی زمان جدیدی برای اجرای وعده واکسیناسیون عمومی اعلام می‌شود. چنین رفتارهایی موجب شده است تا اعتماد مردم نسبت به تصمیم‌های مدیریتی برای کنترل کرونا روند نزولی به‌خود بگیرد و هر روز از میزان آن کاسته شود. پس از شروع موج چهارم کرونا، شاهد بودیم که وزیر بهداشت مردم را متهم و حضور مردم در صف‌های مرغ را دلیل اصلی خیز کرونا معرفی کرد. اما از نظر من دلیل اصلی شکست پروتکل‌های بهداشتی را باید ناشی از مدیریت تصمیم‌گیران دولتی و ستاد ملی مقابله با کرونا دانست. مسئولان مربوط به مدیریت کرونا نمی‌توانند مردم را متهم کنند چراکه آنها مدیریت کشور را برعهده دارند و باید با اعمال محدودیت‌ها مانع خیز دوباره کرونا می‌شدند. تجربه اعمال محدودیت‌ها در نوروز سال گذشته به ما نشان داد که مردم همراه هستند و درصورت وضع درست محدودیت، آن را تمام و کمال اجرا می‌کنند و تنها تعداد اندکی دست به شکستن پروتکل‌ها می‌زنند. بنابراین می‌توان گفت که امکان تکرار محدودیت‌های نوروز سال پیش را در نوروز1400 داشتند اما متأسفانه برای مدیریت بحران کرونا در1400 تصمیم درستی گرفته نشد و امروز شاهد بالارفتن آمار درگذشتگان ناشی از کرونا هستیم.

دولت و ستاد ملی کرونا مقصر موج چهارم کرونا
محسن فتحی ـ عضو هیأت رئیسه کمیسیون بهداشت و درمان مجلس یازدهم


دولت و ستاد ملی مقابله با کرونا، بازیگران اصلی مدیریت کرونا هستند و این مسئولان وظیفه تعیین محدودیت پروتکل‌های بهداشتی و رنگ‌بندی شهرها را برعهده دارند. در آخرین جلسه ستاد ملی کرونا در سال گذشته، قرار بر این بود که رنگ‌بندی شهرها تغییر کند و محدودیت‌ها تشدید شود اما متأسفانه این اتفاق رخ نداد و شرایط عادی‌تر از قبل جلوه داده شد. درواقع بی‌توجهی به تشدید محدودیت‌ها در ایام نوروز موجب شد تا مردمی که عید سال گذشته را بدون سفر و با محدودیت‌های شدید کرونایی گذرانده بودند، نوروز1400 را با محدودیت‌های کمتر و دورهمی‌های بیشتر شروع کنند.
دولت در مبارزه با کرونا در ایام نوروز کم‌کاری کرد و با اولویت قراردادن اقتصاد و گردشگری در ایام اخیر، کشور را به مرحله بحران رساند و باید گفت که سفرهای نوروزی نتوانست اقتصاد گردشگری را از مهلکه آسیب‌های ناشی ازکرونا نجات دهد. در نگاهی کلی باید گفت که تصمیم نادرست ستاد ملی کرونا و دولت در رابطه با محدودیت‌های کرونایی در ایام عید، عامل اصلی موج چهارم کروناست و با بحرانی‌شدن اوضاع ضروری است با ایجاد محدودیت‌ها، از شیوع بیشتر این بیماری و افزایش آمار مرگ‌ومیرها جلوگیری شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید