عارضه اقتصاد تورم زده
دلیل علاقه ایرانیها به تعمیر کالاهای مصرفی چیست؟
هادی حقشناس ـ اقتصاددان
تورم همانطور که اثرات مختلفی را بر بدنه اقتصاد به جای میگذارد، رفتار تولیدکنندگان و مصرفکنندگان را نیز دستخوش تغییر و تحولاتی میکند، البته شاید بهتر باشد که در این بحث بهجای واژه تولیدکنندگان از کلمه سرمایهگذاران استفاد کنیم و بگوییم تورم بر رفتار سرمایهگذاران نیز اثر میگذارد.
سرمایهگذاران هنگام تورم رفتار متفاوتی از خود نشان میدهند و دیگر سرمایهگذاری بلندمدت جز برنامههای اقتصادیشان جای ندارد. دلیل چنین رفتاری نیز در نبود آینده روشن نهفته است. سرمایهگذاران به این دلیل که نمیدانند در سالهای پیش روی چه اتفاقاتی رقم خواهد خورد، در روزگار تورم تلاش میکنند تا منابع خود را به سمت بازارهای زودبازده تغییر جهت بدهند.
در ایران بازارهای ارز، خودرو، ملک و... به این دلیل با تلاطمهای فشرده روبهرو میشوند که پولهای سرمایهگذاران به این بازار سرازیر شدهاند و بر این اساس در سالهای اخیر شاهد شدت گرفتن تلاطم و اوج گرفتن دلالی در این بازارها هستیم.
متأسفانه در شرایط اقتصادی و روند صعودی تورم شاهد هستیم که این سرمایهها به سمت خطوط تولید سرازیر نمیشوند، در واقع سرمایهگذارها علاقهای ندارند که برای بهرهبرداری از سرمایهشان منتظر آیندهای نامعلوم بمانند؛ چرا که بهعنوان مثال ساخت یک واحد مسکونی چند طبقه بیش از یک سال زمان میبرد اما اگر فردی امروز وارد یکی از بازارها شود، سکه و دلار خریداری کند و در مدت کوتاهی آنها را بفروشد، سود بیشتری بهدست میآورد. هنگام تورم، این بازارها برای سرمایهگذاران حرفهای جذاب هستند و با تکیه بر نکاتی که ذکرشان رفت، میتوان گریزی به این واقعیت زد که سرمایهگذاریهای بلندمدت در شرایط تورمی قابل توجیه نیست و درصد بالایی از سرمایهگذاریها به سمت بازارهای دلالی هدایت میشوند، این اتفاق را میتوان بهعنوان نخستین عارضه تورم نام برد.
در این میان نباید از تغییر رفتار مصرفکنندگان در اقتصاد تورمزده غافل شد. در این حوزه افرادی که درآمد ثابت دارند یا درآمد کمی دارند، بهدلیل آنکه توان خرید کالای سرمایهای ندارند، برای سرمایهگذاری به سمت کالاهای مصرفی تمایل پیدا میکنند؛ بهعنوان مثال امروز که میانگین قیمت مسکن در تهران نزدیک به 30میلیون تومان است، براساس این قیمتها یک فرد با درآمد اندک باید چند دهه کار کند تا بتواند یک واحد 100متری با قیمت 3میلیارد تومان را خریداری کند. بنابراین در زمان تورم بسیاری از افرادی که شغل ندارند یا از شغل ثابت برخوردار نیستند و حتی افرادی با درآمدهای ثابت اندک به زیر خط فقر سقوط میکنند. این اتفاق را باید بزرگترین عارضه تورم در حوزه مصرفکنندگان معرفی کرد.
مصرفکنندگان هم در چنین شرایط اقتصادی – همچون سرمایهگذاران- به سراغ برنامههای کوتاهمدت میروند تا با وضعیت حداقل بتوانند وضعیت خود را تثبیت کنند و شرایط فعلیشان وخیمتر از گذشته نشود، به این ترتیب مصرفکنندگان در شرایط تورمی تمایلی به کالاهای سرمایهای مانند مسکن، خودرو... ندارند و تمام درآمدهایشان را برای هزینههای جاری تخصیص میدهند.
از آنجا که مردم درشرایط تورمی اقتصاد، توان خرید کالاهای سرمایهای را ندارند، به این سمت حرکت میکنند که به جای خرید لوازم خانگی نو، این لوازم را تعمیر کنند یا وسایل دست دوم را خریداری کنند، چرا که با افزایش قیمتها، خرید کالای نو در توان بسیاری از مردم ایران نیست.
مهمترین عوارض تورم این است که ثروت از طبقات پایین درآمدی به طبقات بالای درآمدی منتقل میشود یا بهعبارت سادهتر شکاف طبقاتی در جامعه بیش از پیش افزایش پیدا میکند. در این شرایط دهکهای پایین درآمدی تلاش میکنند تا هر کالایی را که در اختیار دارند، حفظ و استفاده کنند و حتی درصورت نیاز دست به تعمیر این کالاها بزنند؛ چرا که قدرت جایگزینی کالای قدیمی را با یک کالای جدید و سالم ندارند و این اتفاق به یک معضل در زندگی مردم تبدیل شده است.
البته در این میان نباید فراموش کرد که خرید کالای دست دوم در دنیا و کشورهای توسعه یافته یک امر رایج است و در بسیاری از کشورهای اروپایی یک روز در هفته بهعنوان بازار دست دوم اختصاص یافته است و بازارهایی با این نام برپا میشوند، این بازارها دستهبندی فقیر و غنی ندارد و افراد با سطوح مالی متفاوت به این بازارها مراجعه میکنند اما در ایران بهدلیل تورم، بخشی از خانوادهها مجبور هستند تا بخشی از کالاهای مصرفی - که دیگر از توان آنها برای خرید خارج است - را تعمیر کنند یا با خرید کالای دست دوم نیاز خود را رفع کنند.
با این توضیحات اگر بخواهیم به مقایسه رفتار مردم کشورهای توسعه یافته با مردم ایران در حوزه خرید کالای دست دوم و تلاش برای تعمیر و نگهداری کالاهای مصرفی بپردازیم، باید گفت که هر چند این رفتار در کشورهای توسعهیافته بار مثبت به همراه دارد و ناشی از فرهنگسازی در جوامع توسعه یافته است، خرید کالای دست دوم در کشور ما بار مثبت به همراه ندارد و بسیاری از افراد خرید کالای دست دوم را در شأن خود نمیدانند. در ایران همه افراد دوست دارند که اجناس نو را خریداری کنند و این به جزئی از فرهنگ ما تبدیل شده است. در جمعبندی این نوشتار باید گفت که تمایل مردم ایران برای تعمیر و نگهداری لوازم خانه - که در چند سال اخیر بهدلیل افزایش تورم روند صعودی بهخود گرفته است- ناشی از اقتصاد تورمزده است و ارتباطی با فرهنگسازی برای پرهیز از مصرفگرایی ندارد.