
بررسی راههای مقابله کشورهای مختلف با پدیده سالمندی و تبعات آن برای صندوقهای بازنشستگی
راههایی برای نجات نسلهای بعد
سن بازنشستگی باید متناسب با سن امید به زندگی در اقتصاد جامعه تغییر کند تا آیندگان فرصت حیات بیابند

مائده امینی ـ روزنامهنگار
تنها ایران نیست که در آستانه بحران پیرشدن قرار گرفته است. تحولات جمعیتی ناشی از کاهش نرخ باروری و افزایش امید به زندگی باعث شده که کشورهای مختلف به فراخور شرایط خود از آیندهای که نسلهای بعدی با آن مواجهند هراس داشته باشند. امروزه بیشتر کشورهای توسعهیافته با پیامدهای پدیدە سالمندی جمعیت دست و پنجه نرم میکنند؛ پدیدهای که کشورهای در حال توسعه هم در آیندهای نهچندان دور با آن مواجه خواهند شد. صندوقهای بازنشستگی اما مهمترین قربانیان پیرشدن جمعیت هستند، خاصه در کشوری تشکیل شده باشند که بهواسطه شرایط اقتصادی موجود، توان تضمین درآمد پایدار برای آنها را داشته باشد. شاید مرهم این زخم کهنه «اصلاحات در صندوقهای بازنشستگی» (شامل اصلاحات پارامتری، ساختاری و سیستمی) سن بازنشستگی باشد. سیاستهایی که بسیاری از کشورهای توسعهیافته آن را اتخاذ کردهاند و به نتایج قابل بحثی رسیدهاند تا به کمک آنها بتوانند مخارج صندوقهای بازنشستگی را کنترل کنند. بر اساس نتایج گزارش پژوهشکده عالی تامین اجتماعی، بهنظر میرسد بیشتر کشورها در طول زمان، پارامترهای طرحهای بازنشستگی را براساس شرایط اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جامعه خود تغییر میدهند تا بتوانند هم به پایداری صندوقها کمک کنند و هم اثرات مثبتی بر اقتصاد خود برجای بگذارند. در همه این سالها اما سیاستگذار در ایران با گارد بسته روی قوانین نخنما پافشاری کرده و ترجیح داده چشمان خود را روی تغییرات و نیازهای نوظهور جامعه ببندد. بررسی سن بازنشستگی در کشورهای مختلف نشان میدهد که کمتر کشوری تمایل به زودتر بازنشستهشدن نیروی کار خود و پرداخت آسیبهای ناشی از آن در قالب بدهی دارد.