![ویروس بی اعتمادی به رسانه](/img/newspaper_pages/1399/11-bahman/29/laee/13-1.jpg)
ویروس بی اعتمادی به رسانه
طبق تحقیقاتی که انجام شده، اغلب مردم در دوران کرونا بیشتر از رسانههای ملی، از فضای مجازی استفاده کردهاند ولی به اخبار هیچیک از این رسانهها چندان اعتمادی نداشتهاند
![ویروس بی اعتمادی به رسانه](/img/newspaper_pages/1399/11-bahman/29/laee/13-1.jpg)
لیلی خرسند_روزنامه نگار
از همان روز اول دغدغهمان اطلاعات بود؛ اینکه خبر درست را از کجا بخوانیم و به حرف کدام مسئول و غیرمسئول اعتماد کنیم. یک سال گذشته هنوز با بیاعتمادی اخبار را دنبال میکنیم. روزهای اول برایمان مهم بود که کرونا از کجا آمده، چطور به کشور ما رسیده، باورش کنیم یا نه؟ خبر و شایعه در هم تنیده بودند. یکی میگفت کرونا دروغ است، دیگری با راههای درمانی که پیشنهاد میداد، شگفتزدهمان میکرد، نه آمار مبتلایان را باور داشتیم و نه تعداد کشتهها را. قرنطیه، ماسک، الکل، شستن، ضدعفونی کردن و... کلماتی بود که مدام میشنیدم و اخبار و توصیههای پزشکی پشتسرهم به دستمان میرسید و حتی فرصت نمیداد که خبر ته ذهنمان بنشیند. آرامتر که شدیم، کرونا را جدیتر گرفتیم ولی هنوز ما هستیم و اخباری که هر روز بر سرمان آوار میشوند و بر درستی و نادرستیشان تردید داریم. هنوز هم از خودمان میپرسیم به این اخبار میشود اعتماد کرد؟ رفتار و اخبار ضدونقیضی که دیدهایم شاید دلیل اصلی این بیاعتمادی باشد؛ از مهمانی منعمان میکنند اما در اتوبوسها و قطارهای مترو نفس به نفس آدم ایستاده، منع تردد شبانه و بین شهری میگذارند اما برای پروازهایی که مقصدشان کیش و قشم است و بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی مسافر جابهجا میکنند محدودیتی اعمال نمیشود، نزدیک عید نوروز است و سفر با تورهای گردشگری و اسکان در هتل مجاز شده و... هر روز از خودمان میپرسیم به حرف چهکسی اعتماد کنیم؟
در بیشتر کشورهایی که توانستهاند ویروس کرونا را کنترل کنند، رسانهها جلودار مبارزه با کرونا شدهاند. کرهجنوبی و ژاپن، بهترین نمونههایی هستند که کارشناسان رسانه در این مورد مثال میزنند اما در ایران رسانهها چه نقشی در آگاهسازی جامعه و کنترل ویروس داشتهاند؟ افکار عمومی از چند راه به اطلاعات دسترسی پیدا میکند، رسانههای رسمی که سردمدارشان صداوسیماست، رسانههای نوشتاری، خبرگزاریها، سایتهای خبری و فضای مجازی. برای آنهایی که درگیر خبر هستند، بهخصوص رسانههای آنلاین سرعت رسیدن خبر برایشان اهمیت ویژهای دارد و این سرعت روی کیفیت خبر و حتی صحت آن هم تأثیر میگذارد. در دوران کرونا، بهنظر میرسد که درستی اخبار باید اهمیت ویژهای داشته باشد و اطلاعات با حساسیت بیشتری دروازهبانی شوند اما در کمتر رسانهای این اتفاق افتاد. حتی نظر بعضی از متخصصان رسانه این بود که باید دروازهبانی اطلاعات در سطح ملی انجام شود تا هم از انتشار شایعات جلوگیری شود و هم افکار عمومی بهجای وحشت از کرونا با آگاهی بیشتری خودشان را برای مواجهه با این ویروس آماده کنند اما بهنظر نمیرسد که این اتفاق در رسانههای ایران افتاده باشد که اگر افتاده بود، جامعه نه سردرگم بود و نه بیاعتماد.
زهرا اوجاق: رسانه مخاطب را نمیشناسد
در دوران کرونا افکار عمومی به اخبار کدام رسانه اعتماد بیشتری داشتند؟ از نظر زهرا اوجاق، عضو هیأت علمی پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی آنها به هیچ رسانهای اعتماد نداشتند. در پژوهشی که اوجاق از مردم استانهای تهران و البرز انجام داده، پرسیده در دوران کرونا از کدام رسانه بیشتر استفاده کردهاند. آنها تلویزیون، کانالهای تلگرام، شبکههای فارسی زبان ماهوارهای، اینستاگرام، واتساپ و جستوجو در گوگل را انتخاب کردهاند اما آیا آنها به اخبار این رسانهها هم اعتماد داشتهاند؟ اوجاق میگوید:«در مسئلهای مثل کرونا که ریسک و مخاطره وجود دارد، افکار عمومی بیشتر بهنظر متخصصان اهمیت میدهند. وقتی رسانهای برای اطلاعرسانی از متخصصان استفاده میکند، خودبهخود اعتماد مخاطب را جلب میکند. در سطح جهان هم همین وضعیت وجود دارد. در پیمایشهایی که انجام شده، پیمایشهایی که کشورهای اتحادیه اروپا و آمریکا را دربرگرفت، به این نتیجه رسیدهاند که اعتماد به پیام متخصصان بیشتر از هر چیز دیگری بوده». در ایران طبق تحقیق اوجاق، بیشتر مردم حتی رئیسجمهور را فرد مناسب برای اطلاعرسانی نمیدانند و علاقهمندند که اطلاعات مربوط به کرونا از طریق پزشکان، دانشمندان و پژوهشگران یا مسئولان بهداشتی بهدست آنها برسد. کدامیک از رسانهها از این متخصصان استفاده کرده و در جلب اعتماد مردم موفقتر بودهاند؟ اوجاق در تحقیقش این سؤال را از شهروندان پرسیده است: «جواب این بود که اعتماد نداریم. تقریبا هیچکدام از رسانهها نتوانسته اعتماد مخاطب را جلب کند». اعتماد مردم بیشتر به تک برنامهها بود؛«اگر تلویزیون برنامهای را پخش کرده بود که در آن برنامه پزشک یا دانشمندی اظهارنظر کرده بود، اعتماد مردم به آن برنامه جلب شده بود». عملکرد رسانههای ایران در مقایسه با رسانههای کشورهای دیگر چگونه است؟ اوجاق معتقد است که رسانههای ایران خوب عمل نکردهاند چرا که در دروازهبانی اخبار موفق نبودهاند:«رسانههای کشورهای دیگر در عین اینکه سعی میکنند مخاطب را متوجه خطر کرونا کنند، اخبار را هم طوری منتشر میکنند که استرس کم شود. بین اخبار منفی و مثبت توازن ایجاد میکنند اما این اتفاق در رسانههای ما نیفتاده. در وبسایتها هایپرلینک میدهند؛ وقتی سایتی خبری را منتشر میکند به یک منبع معتبر دیگر لینک میدهد تا اعتماد مخاطب را جلب کند ولی رسانههای ما از این امکان استفاده نمیکنند».از نظر اوجاق، دروازهبانی اخبار نیازمند این است که رسانهها مخاطب را بشناسند اما این شناخت در رسانههای ایران وجود ندارد. نقش رسانه بحرانزدایی است یا بحرانسازی، برجستهسازی است یا کوچکنمایی؟ تعادل بین این دو شاید بهترین باشد اما اوجاق معتقد است که رسانهها کار در دوران بحران را یاد نگرفتهاند؛«نه تنها در بحرانهایی مثل زلزله، سیل و کرونا که تکلیف رسانهها در بحرانهایی که پیوسته درگیر آن هستیم، مثل فقر، فحشا و... مشخص نیست. رسانه در برخورد با این بحرانها هم نمیداند چه کار باید کند. کشور ما در حال توسعه است. نخستین کاری که رسانه باید انجام بدهد، این است که در خدمت توسعه باشد. در خدمت توسعه بودن یعنی اینکه صدای گروههای خاموش باشی اما رسانههای ما بلندگوی مقامات هستند. در مورد کرونا رسانهها توانستند سؤالات خودشان را از مسئولان وزارت بهداشت بپرسند یا فقط اخباری را که آنها دادند منتشر کردند؟ یا خود وزارت بهداشت برای خبرنگاران این حوزه دورهای برگزار کرد تا به آنها آگاهی بدهد که اطلاعرسانی باید به چه شکلی باشد؟» بیشتر اخباری که در رسانهها منتشر شد، مربوط به آمار مبتلایان و درگذشتگان است، کمتر دیده شده که این آمارها تحلیل شوند، اینکه اگر تعداد مبتلایان و قربانیان افزایش داشته، به چه دلیلی بوده و اگر کاهش داشته بهخاطر کدام برنامه بوده. شاید اگر بررسی میشد که چه بیمارانی بیشتر شرایط حاد پیدا کردهاند، توصیهها جدیتر گرفته میشد. اوجاق میگوید:«نُرم جهانی این بود که سالمندان بیشتر در معرض خطر هستند، در ایران هم همین صحبت شد اما به نتیجهای که کشورهای دیگر رسیده بودند، ما نرسیدیم و هم جوانان زیادی را از دست دادیم و هم سالمندان اذیت شدند. این تضاد، اعتماد به دیگر اطلاعات را هم کم کرد. هنوز هم خیلیها آماری را که وزارت بهداشت از تعداد مبتلایان و کشتهشدگان میدهد، باور ندارند، کسی هم نیست که به شایعات پاسخ بدهد». اوجاق، قضاوت درباره رسانهها را هم منصفانه نمیداند؛«حکومت از رسانه میخواهد افکار عمومی را برای شستن دست ترغیب کند اما وظیفه رسانه فراتر از این است. تغییر نگرش خیلی سخت است و اگر نگرش تغییر کند، تغییر رفتار ایجاد میشود اما رسانه برای ایجاد تغییر، نیاز به اطلاعات دارد. من پژوهشگر ارتباطات اجتماعی یا جامعهشناس باید به رسانه خوراک بدهم و بگویم که شمای رسانه با چه جامعهای در ارتباط هستید. وقتی این اطلاعات نباشد، نمیتوانید پیام مناسبی تولید کنید. یکسری مسائلزنجیروار به هم وصل هستند؛ نگاه حاکمیت به رسانه، بودجهای که برای پژوهش یا مطالعه در این عرصه تقسیم میشود، آموزشهایی که در عرصه رسانه و ارتباطات داده میشود، نظام رسانهای که در جامعه وجود دارد به هم متصل هستند، زنجیر آخر روزنامهنگار و مخاطب هستند. اینکه روزنامهنگار علم و تخصص کاری را داشته باشد یا اینکه برای رسانه فقط سرعت انتشار اخبار مهم نباشد، نکته پراهمیتی است ولی باید بپذیریم که آنها در حلقه آخر قرار دارند، مردم هم آگاه هستند و میدانند پس رسانه خالی است و به همین دلیل به آن اعتماد نمیکنند».
منصور ساعی: رسانهها فراتر از دولت نبودند
قبل از اینکه کرونا به ایران بیاید، حوادث آبان و سقوط هواپیما جامعه را در شرایط خاص قرار داده بود. منصور ساعی، عضو هیأت علمی پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی معتقد است که جامعه از قبل کرونا دچار بیاعتمادی اجتماعی شده بود؛ «وقتی اعلام شد کرونا به ایران آمد، رسانهها در شوک بودند و برنامه و استراتژی خاصی برای مواجهه با این ویروس نداشتند؛ اینکه چگونه اخبار را پوشش بدهند و جامعه را با این ویروس آشنا کنند. از طرف دیگر بهخاطر حوادث آبان و سقوط هواپیما،رسانههای رسمی ما در اوج بیاعتمادی اجتماعی قرار داشتند. در این شرایط رسانهها رویداد محور عمل کردند». منظور ساعی از رویداد محور این است که «مسئولیت اجتماعی رسانهها یعنی اینکه فراتر از دولت و نهادهای رسمی بیندیشیم ولی این نقش از رسانهها را ما ندیدیم. آنها کمتر به آموزش و تابآوری جامعه کمک کردند، رویکردشان بیشتر هشداری و خبری بود. تا 2سال آینده شاید ما با این پدیده زندگی کنیم، مهارتهای زیست برای خانوادهها و کسبوکارها باید آموزش داده شود. رسانه میانجی است اما میتواند با معرفی تجربههای جهانی جامعه را از سردرگمی دربیارود. رسانههای ما نه بر زندگی مردم و نه در تصمیمات سیاستگذاران خیلی تأثیرگذار نبودند». این احتمال وجود دارد کرونا تا سال 1402ماندگار باشد. از نظر ساعی رسانهها برای ادامه این روند هم برنامهای ندارند. او پیشنهاد میکند که سردبیران رسانهها میتوانند همکاری کنند و سیاست مشخصی را در پیش بگیرند و انتشار بیش از حد اطلاعات را به ضرر جامعه میداند؛«اخبار ضدو نقیض و تکثر اخبار جامعه را سردرگم کرده است». این سردرگمی فقط بهخاطر عملکرد رسانهها نیست، خود دولت که از طریق چند سخنگو اخبار را به اطلاع مردم میرساند در این سردرگمی سهیم است.
زهرا اوجاق:
نه تنها در بحرانهایی مثل زلزله، سیل و کرونا که تکلیف رسانهها در بحرانهایی که پیوسته درگیر آن هستیم، مثل فقر، فحشا و... مشخص نیست. رسانه در برخورد با این بحرانها هم نمیداند چه کار باید کند. کشور ما در حال توسعه است. نخستین کاری که رسانه باید انجام بدهد، این است که در خدمت توسعه باشد