زبانمان بند میآید آقای کیروش!
5 اتهام سرمربی پرتغالی تیمملی که سخت بتوان پاسخی به آنها داد.
رسول بهروش| کارلوس کیروش مربی خوبی است که در فوتبال ایران هم موفق بوده، اما طبعا کار او هم مثل هر آدمیزاد دیگری خالی از ایراد نیست. در این حدود 7سال، انتقادهای زیادی از مربی پرتغالی بهعمل آمده که خیلی از آنها غیرمنطقی و ناشی از جهل، بخل یا حسادت بوده است. با این وجود همه نقد و نظرها را هم نمیتوان به همین چوب راند؛ چه اینکه حداقل در چند مورد اشکالاتی به کیروش وارد است که طرح آنها همیشه میتواند حتی زبان جدیترین مدافعان و حامیان این مربی را هم بند بیاورد.
اول از آخرین مورد شروع میکنیم؛ سندی که علی کریمی به تازگی منتشر کرده و به وضوح روشن میکند 4سال پیش در چنین روزهایی کارلوس کیروش صدهزار دلار از شرکت آلشپورت دریافت کرد تا چشمش را روی کیفیت نازل لباسهای این برند ببندد. البته این موضوع اصلا چیز جدیدی نیست و همان روزها به دفعات طرح شده، اما حالا انتشار نامه رسمی امضا شده توسط طرفین دوباره یادمان میآورد چطور کارلوس تا قبل از گرفتن این صدهزار دلار از همه چیز لباسها ایراد میگرفت، اما بلافاصله بعد از دریافت پول لب فرو بست و اجازه داد بازیکنان تیمملی با همین پوشاک غیراستاندارد در جامجهانی بهمیدان بروند.
عدم استقبال از برگزاری مسابقات دوستانه با تیمهای بزرگ فوتبال دنیا هم اتهام مهمی بوده که گاهوبیگاه به کارلوس کیروش وارد میشده است. حالا این داغ را اظهارات اخیر آصفی، مشاور بینالملل فدراسیون فوتبال تازه کرده. این دیپلمات نامآشنا اخیرا مدعی شده دو سال پیش مقدمات برگزاری دو بازی تدارکاتی با کرواسی و مکزیک فراهم شد، اما کیروش با انجام این دیدارها مخالفت کرد. مربی پرتغالی که همیشه از کمبود بازیهای دوستانه استاندارد شاکی است، در این سالها سابقه به هم زدن حداقل 10بازی تدارکاتی خوب با تیمهایی مثل ایتالیا، استرالیا و پاراگوئه را داشته است. شاید در یکی، دو مورد بتوان اتخاذ چنین تصمیماتی را به دیدگاههای فنی او ربط داد، اما وقتی تعداد این بازیهای بزرگ برگزار نشده زیاد میشود، دیگر هیچ توجیهی پذیرفتنی نیست. همه دنیا دنبال مسابقه تدارکاتی باکیفیت هستند و کیروش از آن گریزان است. چرا؟ فرار از احتمال باخت بد یا سقوط در رنکینگ فیفا؟ کمرنگ بودن شانس پیروزی در این قبیل مسابقات و دریافت پاداش برد؟ ماجرا چیست؟
«نگاه از بالا» هم شائبهای است که دشوار بتوان آن را در مورد کیروش رد کرد. مربی پرتغالی برای تماشای لیگ ایران در استادیومها حاضر نمیشود و باز این بهتر از قبل است که به ورزشگاه میآمد و برای تحقیر این مسابقات وسط بازی «خمیازه» میکشید. کارلوس همچنین از خطوط هواپیمایی داخلی ایران که سالانه صدها هزار نفر را به مقصد میرساند استفاده نمیکند. او حتی ساز و کار اداری تشکیلاتی که در ازای سالانه یکونیم میلیون یورو برای آن کار میکند را هم قبول ندارد؛ چه اینکه مثلا به جای انتشار اطلاعیههای مهم یا اسامی بازیکنان دعوتشده به تیمملی از طریق سایت رسمی فدراسیون فوتبال، هر بار آنها را روی صفحه شخصی فیسبوک خودش منتشر میکند!
کیروش در کشاکش جنگ با برانکو دو تصمیم غلط و غیرقابل دفاع گرفت؛ یکی برکناری دستهجمعی دستیاران ایرانی بود که گفته میشود بهدلیل سرپیچی آنها از مصاحبه علیه ایوانکوویچ رخ داد و دیگری داستان دیپورت تحقیرآمیز ملیپوشان پرسپولیس از اردوی امارات. کیروش بعد از آن ماجرا گفت دیگر بازیکنان پرسپولیس را به اردوهای تیمملی دعوت نمیکند، اما نتوانست بر موضع غیرمنطقیاش باقی بماند و حرفش را پس گرفت.
آخرین مورد این فهرست، اولین تخطی کیروش از هنجارهای پذیرفته شده بینالمللی در عرف فوتبال دنیاست؛ آنجا که در قرارداد این مربی پرداخت مالیات به عهده فدراسیون فوتبال گذاشته شد. کیروش بهتر از ما میداند که همه جای دنیا صاحب درآمد باید مالیات بدهد، اما او از حفرههای موجود در سیستم اقتصادی و اجتماعی ایران بهره برد و پرداخت مالیات را روی فدراسیون دایورت کرد. این اولین سوءاستفاده کیروش از ایرانیها بود که راه را برای تحرکات مشابه بعدی باز کرد. اگر مربی پرتغالی به اصول حرفهای وفادار بود، میتوانست دستمزدش را بالاتر ببرد، اما مالیاتش را خودش بدهد. با این وجود کیروش همان روز اول حرف آخر را در مورد شیوه کنشگریاش در فوتبال ایران زد، پس متاسفانه هیچکدام از کارهای بعدی او جای تعجب ندارد!