• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
پنج شنبه 16 بهمن 1399
کد مطلب : 123732
+
-

قهر‌کردن چه پیامدهایی در ارتباط ما با اطرافیان دارد؟

قهر نکنیم حرف بزنیم

مکتب خانه
قهر نکنیم حرف بزنیم

نیلوفر  ذوالفقاری

رضا در سریال محبوب «خانه‌سبز»  که نقش‌اش را خسرو شکیبایی بازی می‌کرد، یک جمله معروف داشت که در همه این سال‌ها بارها تکرار شده، همان جمله که موقع قهر با همسرش عاطفه گفت: «قهریم، اما چه معنی دارد با هم حرف نزنیم؟» وقتی موضوع بحث درباره قهر است، همه‌چیز به همین جمله برمی‌گردد، حرف‌زدن.
دکتر سیما فردوسی، روانشناس، از بی‌کارکرد‌بودن قهر در رابطه‌ها و اهمیت حرف‌زدن برای حل مسئله، به جای قهر‌کردن‌های پشت‌سر هم می‌گوید. او معتقد است که افراد رشدیافته از نظر روانی، به جای قهر‌کردن با هم حرف می‌زنند.

باید قهر کنیم یا نه؟
شاید با خودمان فکر کنیم وقتی کسی ناراحت‌مان کرده، طبیعی است و حق داریم که قهر کنیم اما اینطور نیست. همه ما حق داریم از شنیدن یک حرف ناراحت‌کننده یا رفتاری که آزارمان می‌دهد، برنجیم و بار ناراحتی برایمان آنقدر سنگین باشد که در رفتار و برخوردمان با طرف مقابل نمود بیرونی داشته باشد. تا اینجا همه‌چیز طبیعی است اما ماجرای قهر فرق می‌کند، وقتی اخم می‌کنیم، حرف نمی‌زنیم، ارتباط را قطع می‌کنیم و واکنش‌هایی از این دست نشان می‌دهیم، یعنی وارد بازی کودکانه قهر شده‌ایم. بنابراین حق داریم ناراحت و دل‌شکسته باشیم و شدت ناراحتی، رفتار ما را تغییر دهد اما این به‌معنای قهر‌کردن نیست. باید بین دلخوری و قهر‌کردن فرق بگذاریم، ممکن است کسی از دیگری دلخور باشد و این دلخوری را هم بروز دهد اما به این معنا نیست که قهر کرده باشد. جمله معروف خسرو شکیبایی در سریال خانه سبز در واقع همین را می‌گفت که حتی اگر دلخوریم نباید راه گفت‌وگو را ببندیم. ممکن است مدتی طول بکشد تا روابط ما دوباره به صمیمیت و گرمای قبل از یک اتفاق ناراحت‌کننده برگردد اما این بخشی از مسیر حل مشکل است و با قهر‌کردن فرق دارد.

چه کسانی قهر می‌کنند؟
نداشتن اعتماد به‌نفس و انعطاف‌پذیری، زودرنجی و نداشتن رشد روانی، باعث می‌شود افراد موقع بروز مشکل، دست به دامان قهر شوند. افرادی که رشد روانی بالایی داشته باشند، معمولا از قهر‌کردن به‌عنوان یک راه‌حل استفاده نمی‌کنند. آنها خودشان را به استراتژی‌های حل مسئله مجهز می‌کنند. احتمالا از این واقعیت خوشمان نیاید اما باید بپذیریم که قهر‌کردن رفتاری کودکانه و نابالغانه است. این بچه‌ها هستند که در بازی‌هایشان با هم قهر می‌کنند چون مهارت حرف‌زدن ندارند. بنابراین می‌توان گفت بزرگسالی که قهر می‌کند، از نظر شخصیتی ویژگی کودکانه را بر رفتار خود حاکم کرده است.

اگر رنجیدیم چه کنیم؟
قهر بعد از به‌وجود آمدن یک مشکل اتفاق می‌افتد؛ یعنی مسئله‌ای برای حل‌کردن وجود دارد که باید سراغ آن برویم. گفت‌وگو کردن، نخستین و بهترین راه‌حل برای حل مسئله است. با پیش‌آمدن هر موضوعی که باعث دلخوری شده، باید در نخستین قدم، با شفافیت و صداقت با طرف مقابل وارد فضای گفت‌وگو شویم. با این کار نه فقط به‌خودمان فرصت ابراز دلخوری و صحبت‌کردن درباره احساسمان را داده‌ایم بلکه برای طرف مقابل هم فرصت توضیح‌دادن درباره رفتارش را ایجاد کرده‌ایم. باید علت قهر‌کردن را به طرف مقابل بگوییم چون ممکن است او نداند حرف یا رفتارش روی ما چه تأثیری گذاشته یا اصلا کدام حرف و رفتارش باعث شده ما ناراحت شویم. واقعیت این است که قهر، هیچ کارکرد مثبتی در روابط ما ندارد و مخصوصا اگر بارها تکرار شود، نه‌تنها مشکل را حل نمی‌کند بلکه مشکلات تازه‌ای هم به رابطه ما با دیگران اضافه می‌کند. قهر روش بیان اعتراض نیست، طرف مقابل را تنبیه نمی‌کند و مانع از ایجاد مشکلات بعدی نمی‌شود. ضمن اینکه حرف‌نزدن درباره دلخوری‌ها، می‌تواند پیامدهای روانی برایمان داشته باشد. دلخوری‌ها خودبه‌خود و بدون حرف‌زدن، برطرف نمی‌شوند.

مهارت آشتی‌کردن
وقتی یکی از طرفین رابطه قهر می‌کند، طرف مقابل باید خیلی زود و قبل از اینکه دیر شود، سراغ حل مسئله برود و برای آشتی اقدام کند. رها‌کردن طرف مقابل و موضوع پیش‌آمده در این مواقع اشتباه بزرگی است. اگر قهر طولانی شود، تبدیل‌کردن آن به آشتی و صمیمیت سخت می‌شود. 2نفری که برای مدت طولانی قهر کرده باشند، بعد از مدتی انگار دیگر حرفی برای گفتن به هم ندارند. ممکن است خشم و ناراحتی در وجودشان به کینه تبدیل و ماندگار شود. کسی که موجب قهر شده و به هر دلیلی، مثل توجه‌نکردن یا گفتن حرفی ناراحت‌کننده، باعث دلخوری دیگری شده، باید قدم پیش بگذارد و عذرخواهی کند. این یک راه ساده اما کاربردی است. عذرخواهی خشم را در طرف مقابل از بین می‌برد، دلخوری را کاهش می‌دهد و مانع شکل‌گرفتن کینه‌ها می‌شود. گاهی یک دلخوری ساده، تا سال‌ها در حافظه فرد باقی می‌ماند و بار روانی سنگینی به روحیه او تحمیل می‌کند. بنابراین باید در روابط خود، مسئولیت‌پذیر باشیم و حتی اگر طرف مقابل آن‌قدر رشدیافته نیست که موقع ناراحتی، سراغ بیان موضوع برود و راه‌حل کارآمد را انتخاب کند، ما گزینه درست را انتخاب کنیم و اجازه ندهیم قهر ادامه پیدا کند.

پیشقدم شوید
حتی اگر معتقدید تقصیری ندارید، حرف بدی نزده‌اید، رفتار اشتباهی نکرده‌اید و همسر، دوست، یکی از اعضای خانواده و یا همکارتان، بی‌دلیل با شما قهر کرده، باز هم باید برای گفت‌وگو با او پیشقدم شوید. گاهی قهر‌کردن، محصول یک سوءتفاهم ساده است که با حرف‌زدن به‌راحتی برطرف می‌شود. به هر حال ما برای روابط خود با اطرافیان و حفظ آنها، اهمیت قائل هستیم و نمی‌خواهیم بر اثر یک سوءتفاهم، آنها را از دست بدهیم. کسی که قهر کرده، حتما دلیلی برای این موضوع دارد و البته که ممکن است اشتباه کرده باشد اما تا با او حرف نزنیم نمی‌توانیم او را متوجه اشتباهش کنیم. بسیاری از روابط دوستانه با همین سوءتفاهم‌های رفع‌نشده، سرد شده‌اند و از بین رفته‌اند. واقعیت این است که افراد درجه حساسیت‌های متفاوتی با هم دارند، حتی ممکن است بعضی افراد دچار شک و بدگمانی باشند و رفتارها و حرف‌های دیگران را بد تفسیر کنند و همین بهانه‌ای برای قهر شود.

بدون اجازه آشتی ندهید
برای بسیاری از ما پیش آمده که به‌عنوان نفر سوم، شاهد قهر دو نفر از عزیزان یا آشنایمان باشیم و حتما بیشتر ما دوست داریم هرچه زودتر آنها با هم آشتی کنند و شاید برای این اتفاق، قدم جلو بگذاریم یا نقشه بکشیم. مثلا سعی کنیم آنها را در یک مهمانی با هم روبه‌رو کنیم یا با اصرار آشتی دهیم. یادمان باشد در این مواقع، باید به جای هر برخورد هیجانی و ناشی از احساسات، از دوطرف آن رابطه اجازه بگیریم و بپرسیم که آیا دوست دارند ما به مسئله آنها ورود و پادرمیانی کنیم یا نه؟ نباید خودسرانه رفتار کنیم. ابتدا باید مطمئن شویم که میزانی از رضایتمندی برای آشتی در افراد وجود دارد و بعد به فکر آشتی‌دادن آنها باشیم. با گفتن جملاتی مثل اینکه «چیزی نشده»، «مهم نیست و گذشت کن» یا اصرار به آشتی، فقط اوضاع را بدتر می‌کنیم. حتی ممکن است بتوانیم با اصرار، 2نفر را ظاهرا آشتی دهیم، اما تا وقتی حس درونی آنها واقعا تغییر نکند، یعنی ناموفق بوده‌ایم. می‌توانیم اگر خودشان تمایل داشتند، فضای گفت‌وگوی دوستانه را برایشان فراهم کنیم یا اگر اجازه دادند، در مسیر آشتی‌کردن آنها حضور داشته باشیم؛ بدون اینکه جانبدارانه حرفی بزنیم یا قضاوتی کنیم.

وقتی بچه‌ها قهر می‌کنند
قهر، رفتاری کودکانه است و البته که آن را میان بچه‌ها بیشتر مشاهده می‌کنیم. آنها ممکن است بر سر ساده‌ترین موضوعات، با همدیگر یا با والدین خود قهر کنند. روش مواجهه با قهر‌کردن بچه‌ها، اهمیت زیادی دارد. گاهی بچه‌ها از قهر به‌عنوان اهرم فشار برای رسیدن به خواسته‌هایشان استفاده می‌کنند. پدر و مادر باید به فرزند خود بیاموزند که راه‌حل برطرف‌شدن مشکلات و اصلا داشتن یک ارتباط سالم، حرف‌زدن است. لازم نیست حتما اتفاقی بیفتد و قهر پیش بیاید تا سراغ حرف‌زدن بروند، می‌توانند هفته‌ای یک‌بار، قرارهای گفت‌وگوی خانوادگی بگذارند. به این ترتیب بچه‌ها یاد می‌گیرند بدون خجالت، از احساسات و مشکلاتشان حرف بزنند. والدین باید عادت به صحبت‌کردن را در فرزندانشان ایجاد کنند. وقتی آنها این مهارت را یاد بگیرند و نگران واکنش منفی و عصبانیت والدین نباشند، سراغ رفتارهایی مثل قهر‌کردن نمی‌روند. اگر ارتباط مؤثر بین والدین و فرزندان شکل نگیرد و باب گفت‌وگو بسته شود، در واقع یکی از مهم‌ترین ابزارهای رشد روانی کودکان ناکارآمد خواهند ماند و مسیر رشد اجتماعی آنها هم بسته می‌شود.




 

این خبر را به اشتراک بگذارید