مهمانان انگلیسی
15تفنگدار انگلیسی در خلیجفارس بازداشت شدند
علیرضا احمدی
فشارهای جهانی برای کشیدن ترمز برنامه هستهای ایران که در نیمه دوم سال1385و با صدور قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل، وارد فاز جدیدی شده بود، از همان آغازسال1386 بیوقفه ادامه یافت و بهنظر میرسید طرفهای غربی توانستهاند در این حوزه تاحدودی روسیه و چین را هم با خود همراه کنند. با وجود این در ایران حاکمیت قصد داشت با یکپارچگی بیشتری در زمینه پیشبرد فعالیتهای هستهای عمل کند و در ادامه این راه مصمم بود؛ 1386 هم از سوی رهبرمعظم انقلاب با عنوان سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» نامگذاری شد تا نقشه راهی باشد برای تصمیمسازان کشور.
همانگونه که پیشبینی میشد، سال سختی در انتظار ایران بود؛ هنوز دو سه روزی از تعطیلات نوروزی سپری نشده بود که یک «بمب خبری» در خلیجفارس منفجر شد. در سومین روز فروردینماه (23مارس2007)، وزارتدفاع انگلیس در بیانیهای از بازداشت 15تفنگدار دریایی این کشور در آبهای خلیجفارس خبرداد. این بیانیه ادعا میکرد این نیروها در راستای اجرای قطعنامه1723 شورای امنیت باهدف حمایت از دولت عراق مشغول بازرسی از یک کشتی تجاری در آبهای ساحلی عراق بودهاند که کشتیهای ایرانی آنها را محاصره و به سوی آبهای سرزمینی خود هدایت کردهاند. با انتشار این خبر که بازتاب جهانی وسیعی هم داشت، در نخستین اقدام وزارت خارجه انگلیس سفیر جمهوریاسلامی ایران را احضار و درخواست کرد تفنگداران انگلیسی فورا آزاد شوند و تجهیزات همراه آنها نیز رفع توقیف شود. فردای آن روز وزارت امورخارجه انگلیس بار دیگر سفیر کشورمان در لندن را فراخواند و درخواستهای قبلی را تکرار کرد. درمقابل وزارت امورخارجه ایران هم گیت اسمیت، کاردار سفارت انگلیس در تهران را در غیاب سفیر این کشور، احضار و نسبت به ورود غیرقانونی نظامیان نیروی دریایی انگلیس به آبهای سرزمینی ایران در اروندرود شدیدا اعتراض کرد. پس از این دیدار سفیر انگلیس نیز به وزارت امورخارجه ایران احضار شد و مورد اعتراض شدید قرارگرفت و سید محمدعلی حسینی، سخنگوی وزارت امورخارجه ایران هم ورود غیرقانونی و مداخلهجویانه نیروهای انگلیسی به آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی را «اقدامی مشکوک» و «برخلاف مقررات و حقوق بینالملل» دانست و آن را بهشدت محکوم کرد.
در شرایطی که برخی کشورهای ثالث مانند عراق و ترکیه اعلام کردند همه تلاش خود را برای یافتن راهحل مسالمتآمیز برای رفع این مشکل بهکار میگیرند، واکنشهای جهانی به بازداشت ملوانان انگلیسی ادامه یافت؛ کاندولیزا رایس، وزیر امورخارجه ایالاتمتحده آمریکا که در خاورمیانه حضور داشت، خواستار آزادی فوری نظامیان انگلیسی از سوی ایران شد و تأکید کرد «واشنگتن اوضاع را از نزدیک زیرنظر دارد» و «فرانک والتر اشتاینمایر» وزیر امورخارجه آلمان که ریاست دورهای اتحادیه اروپا را برعهده داشت هم خواستار آزادی فوری سربازان انگلیسی شد. اینها در شرایطی بود که ایران از وجود مدارک مستدل مبنی بر تجاوز تفنگداران انگلیسی به آبهای سرزمینیاش خبر میداد و مسئولان ستاد کل نیروهای مسلح نیز اعلام میکردند انگلیسیها به تجاوز به آبهای جمهوری اسلامی ایران اعتراف کردهاند. شبکه العالم هم اظهارات لیدینگ سیمن فی ترنی، نظامی زن انگلیسی دستگیرشده را پخش کرد که از اقدام تجاوزکارانه نظامیان انگلیسی ابراز تأسف میکرد. او همچنین تأکید کرد در مدت بازداشت، برخورد خشنی با آنها انجام نشده و ایرانیها رفتار صمیمی و مهماننوازانهای با آنها داشتهاند. چند روز بعد هم یکی دیگر از نظامیان انگلیسی اظهارات مشابهی را تکرار کرد. در این میان با وجود جنجالهای رسانهای که انگلیسیها برپا کرده بودند و به بررسیهای فنی و کارشناسی تن نمیدادند و حاضر نمیشدند اطلاعات موجود درباره اینکه نظامیان آنها در 6نقطه به آبهای مرزی ایران تجاوز کردهاند را بررسی کنند، موج جهانی مورد انتظار آنان نیز محقق نشد؛ اروپاییها، آمریکا و شورای امنیت جز مطرح کردن درخواست آزادی ملوانان انگلیسی، همراهی بیشتری نکردند و بهنظر میرسید دست بریتانیا برای انجام اقدامات گستردهتر، بهشدت بسته است. برهمین اساس هم بود که پس از فروکش کردن تدریجی تب تحولات، دولت انگلیس نامهای به ایران داد که دیگر نظامیان آنها به آبهای سرزمینی جمهوریاسلامی تجاوز نخواهند کرد؛ نامهای که اگرچه در آن مقطع سبب شد ماجرا ختم به خیر شود و نظامیان انگلیسی در 16فروردینماه بهمناسبت میلاد پیامبراکرم(ص) و پس از دیدار با محمود احمدینژاد و دریافت هدایایی آزاد شوند، اما حاشیههای آن بار دیگر در سال1388 و در کوران رقابتهای انتخاباتی حاشیهساز شد. ماجرای نامه تونی بلر به رئیسجمهور ایران، از بحثهای جنجالی مطرحشده در مناظره معروف احمدینژاد و میرحسینموسوی در خرداد1388 بود که احمدینژاد ادعا کرد نخستوزیر انگلستان درآن نامه، هم از ایران بهدلیل تجاوز ملوانانشان به آبهای ایران عذرخواهی کرده و هم اعلام کرده سیاستهای انگلیس در برابر ایران عوض میشود. طرح این موضوع تکذیب سفارت انگلستان در تهران را بهدنبال داشت و درپی آن متن کامل نامه مذکور در رسانههای ایران منتشر شد که نشان میداد بریتانیا با تکرار ادعاهای قبلی درباره مأموریت ملوانان انگلیسی، به ایران اطمینان داده است از تکرار چنین وقایعی جلوگیری میکند. بازداشت تفنگداران انگلیسی در سوم فروردینماه در شرایطی بر پیچیدگی اوضاع میافزود که یک روز پس از آن، (4فروردینماه/ 24مارس2007) شورای امنیت سازمانملل به اتفاق آرا (15عضو دائم و غیردائم) قطعنامه1747 را علیه ایران تصویب کرد. در این قطعنامه از همه کشورهای جهان خواسته شد فعالیت خود با شرکتهای ایرانی را که در زمینه انرژی هستهای فعالیت دارند، محدود کنند. ممنوعیت صادرات و واردات سلاحهای سنگین به ایران نیز از دیگر موارد مندرج دراین قطعنامه بود. همچنین شورای امنیت 60روز به ایران مهلت داد با تبعیت از این قطعنامه و درخواستهای قطعنامه 1737 که پیش از آن تصویب شده بود، به فعالیتهای «حساس اتمی» خود، ازجمله غنیسازی اورانیوم پایان دهد. قطعنامه شورایامنیت توقفی در فعالیتهای هستهای ایران ایجاد نکرد و نخستین محموله سوخت هستهای نیروگاه بوشهر از 26آذرماه تا 8بهمن در 8مرحله وارد این نیروگاه شد و راهاندازی آن را وارد مرحله جدیدی کرد. این در حالی بود که بروز برخی ناهماهنگیها میان دولت و شورایعالی امنیت ملی که پیگیری پرونده هستهای را برعهده داشت، به جایگزینی سعید جلیلی با علی لاریجانی در مهرماه1386 منجر شد و رویکرد ایران هم به سیاست تهاجمی و «تقابل بازدارنده» تغییر مسیر داد. درنهایت صدور قطعنامه1803 شورای امنیت، آخرین تحول در پرونده هستهای ایران در سال1386 بود؛ قطعنامهای که توسط فرانسه و انگلستان پیشنهاد شده بود و حدود 10ماه پساز قطعنامه1747، در 13اسفندماه (3مارس2008) با 14رأی مثبت اعضای شورای امنیت سازمانملل در مقابل یک رأی ممتنع ونزوئلا به تصویب رسید و ذیل فصل هفتم منشور مللمتحد، خواستار توقف غنیسازی اورانیوم از سوی ایران میشد.