
انگلیسی از ابتدایی
آموزشوپرورش پیشنهاد کرد آموزش درس زبان خارجی پیش از دوره متوسطه شروع شود

محمد سرابی | روزنامهنگار
نوجوان 13سالهای که تمام تنظیمات گوشی تلفنهمراهش را به انگلیسی انجام داده و در شبکههای اجتماعی از پس فهم مخاطرات زبان انگلیسی برآمده، در جلسه اول درس زبان انگلیسی کلاس هفتم، با یک کتاب درسی روبهروست که در درس آغازینش، شناخت حروف a b c و نام رنگها را از او میپرسد. دانشآموزان قبل از دیپلم 6سال مداوم انگلیسی میخوانند، اما کسانی که سال دوازدهم را به پایان میرسانند، آموخته و اندوخته چندانی از کلاسهای انگلیسی مدرسه ندارند. چند روز قبل معاون دبیرکل شورایعالی آموزشوپرورش از «بررسی ورود زبانهای خارجه به مقطع دبستان» خبر داد. شاید از این راه، مشکل انگلیسی یاد نگرفتن دانشآموزان حل شود. در عین حال در سالهای گذشته موضوع آموزش زبانهای خارجی به جز زبان انگلیسی هم مطرح شده است. مشکل نیاموختن انگلیسی به زمان شروع درس آن بستگی دارد یا اینکه از نحوه تدریس نشأت میگیرد؟
انگلیسی یاد نمیگیرند
از کسی که فقط در مدرسه انگلیسی یاد گرفته است، نمیشود انتظار داشت که بتواند انگلیسی بنویسد یا حرف بزند. چرا نوع تدریس به نتیجه کاربردی منجر نمیشود؟
معاون پیشین آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش به همشهری میگوید: «ناکارآمدی آموزش زبان انگلیسی در مدارس چند عامل دارد؛ یکی اینکه دبیر توانمند برای آموزش زبان انگلیسی کم داریم و در مناطقی اصلا دبیر مخصوص زبان نداریم و دوم اینکه ارزشیابی مهارتهای چهارگانه زبان انگلیسی شامل خواندن، نوشتن، صحبت کردن و درک مطلب شنیداری بهدرستی انجام نمیشود. دانشآموزی که نمره قبولی زبان انگلیسی گرفته، درواقع به مهارت لازم نرسیده است و به محض اینکه بین کلاسهای آموزش زبان فاصله بیفتد، فورا افت تحصیلی را تجربه میکند.» ابراهیم سحرخیز تأکید میکند: «ما در دورههای تابستانی آموزش ضمن خدمت، متوجه نقص مهارت معلمان زبان انگلیسی شدهایم. آموزش معلمان از زمانی ضعف پیدا کرد که برخی دورههای حضوری برای آنها تبدیل به دورههایی مجازی شد. این معلمان از پایه هفتم تا دوازدهم زبان تدریس میکنند اما کسانی که این درس را میگذرانند و نمره میگیرند، قادر به نوشتن یا درک شنیداری نیستند.» براساس آییننامه آموزش و پرورش، در کلاس هفتم دوره متوسطه اول باید 2ساعت در هفته زبانخارجی تدریس شود. تا سال یازدهم این کلاس به 3ساعت و در سال دوازدهم به 4ساعت در هفته میرسد. اگر مجموع هزینهای را که برای چاپ کتابهای انگلیسی، تدریس معلمان و برگزار ی کلاسها میشود محاسبه کنیم و زمان صرف شده در سر کلاسهای درس را هم درنظر بگیریم، متوجه میشویم که هدردادن این همه امکانات و منابع یکی از فرصتسوزیهای بزرگ آموزش در ایران است.
آموزش زبان؛ زودتر از قبل
از چه سنی باید زبان خارجی را به کودکان آموزش داد؟ اگر از مهدکودکها سؤال کنید، میگویند از 2سالگی و شاید یکسالگی باید این کار را شروع کرد، اما یک کارشناس آموزش در پاسخ به این سؤال همشهری میگوید: «مفهومی به نام شیب یادگیری وجود دارد که در اوایل کودکی از یک تا 5سالگی خیلی زیاد است و تا 19- 18سالگی کاهش پیدا میکند. بعد از این سن، شیب یادگیری به حالت افقی درمیآید و ثابت میماند.» رضا نیکنژاد تأکید میکند: «چند سال قبل در ژاپن بررسی کردند که با توجه به ارتباطهای جهانی آیا باید به دانشآموزان ابتدایی هم زبان خارجی آموزش داده شود یا خیر و نتیجه این شد که زبان انگلیسی وارد دوره ابتدایی شد؛ بنابراین در جهان ثابت شده است که از آموزش در سن کم نتیجه بیشتری میشود گرفت.»
او میگوید: «البته در کشور ما اگر آموزش زبان انگلیسی به مقطع دبستان اضافه شود، اما برای کارایی و کیفیتبخشی کاری انجام نشده باشد، فقط باعث آزار دانشآموز و معلم میشود. اگرچه دبستانیها علاقهمندترین دانشآموزان به یادگیری هستند، اما وقتی درسگریزی را با اضافه کردن درسها شدت ببخشیم، آسیب بزرگتری ایجاد میشود.» سحرخیز نیز با اشاره به اینکه در کشور مناطق دو زبانه زیادی داریم که زبان مادری دانشآموزان فارسی نیست، ادامه میدهد: «برای این دانشآموزان، دورههای پیش از دبستان ضروری است و گاهی سالهای ابتدایی تحصیل هم به آموختن زبان فارسی میگذرد؛ بنابراین نمیشود از این سالها آموزش انگلیسی را شروع کرد. شاید بتوان در 3ساله دوم ابتدایی آنهم به شرط اینکه تداخلی با آموزشهای دیگر نداشته باشد، انگلیسی درس داد.»
او با بیان اینکه در دوره ابتدایی ارزشیابیها توصیفی است، میگوید: «40درصد فقر یادگیری در دوره ابتدایی داریم که متمرکز بر خواندن و نوشتن فارسی است. افت تحصیلی که در دروس دیگر - حتی در دوره متوسطه اول - دیده میشود، مربوط به آموزش خواندن و نوشتن فارسی در دوره ابتدایی است. همین هم اولویت آن نسبت به آموزش انگلیسی را نشان میدهد.»
کلاس چینی و روسی برگزار نشد
با وجود کمفایده بودن آموزش زبان انگلیسی در مدارس، تقاضا برای این زبان خاص به اندازهای است که فرصتی به دیگر زبانهای جهانی داده نمیشود. از میانه سالهای 90تاکنون بارها موضوع آموزش زبانهای غیرانگلیسی در مدارس مطرح شد، اما هیچگاه به مرحله اجرا نرسید.
در سال 1401آموزش و پرورش از مقدمات آموزش زبان فرانسه خبر داده بود. تابستان سال 1402شورایعالی آموزش و پرورش، اعلام کرد که به وزارت آموزش و پرورش اجازه داده میشود تا علاوه بر زبان انگلیسی، نسبت به آموزش زبانهای عربی، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، روسی، اسپانیایی و چینی اقدام کند.
نیکنژاد در اینباره میگوید: «این درست است که باید انحصار زبان انگلیسی را از بین برد. زبان چینی و فرانسوی هم مورد نیاز است، اما درصورتی که کسی بخواهد در آینده از آن استفاده کند. باید توجه کنیم، وقتی دانشآموز تصور کند از آموختههای خود نتیجه نمیگیرد، آموزشگریز خواهد شد.» در مؤسسات خصوصی تنوع زبان جهانی دیده میشود، اما انگلیسی انحصار مدارس را در اختیار خود گرفته است؛ حتی بخش زیادی از جوانان و نوجوانانی که زبانهای غیرانگلیسی را میآموزند، ابتدا از آموختن انگلیسی شروع کردهاند. در دوران قاجار وقتی ایرانیان شروع به برقراری ارتباط با اروپا کردند، زبان فرانسوی راه برقراری این ارتباط شد، اما در شرایط فعلی بهنظر نمیآید که بتوان بهسادگی انحصار انگلیسی را شکست.