تا یک درخت سبز از تو به یادگار باشد در این دیار
مرگ بابک بیات به مثابه پایان یک دوره
حسین عصاران
فوت بابک بیات در آذر سال1385 پس از یک دوره بیماری، مرگ یک آهنگساز صاحب سبک، خلاق و توانا با جایگاهی اختصاصی در عرصه ترانه وموسیقی فیلم بود که جدا ازکیفیت و طراز هنری والا و قابلتأمل آثارش، در میان عموم علاقهمندان نیز به جایگاه و محبوبیت خاصی رسیده بود. پس از راهگیری مجدد ترانههای موسوم به «پاپ»و گسترش پیشینهکاوی این عرصه، بابک بیات این شانس را یافت که کارنامه کاریاش در زمینه ترانه زودتر از دیگر نامداران این عرصه واکاوی شود و تمایز هنری کارهایش در دورههای مختلف بروزپیدا کند. اما از وجهی دیگرخاموشی بابک بیات، به شکل معناداری در انتهای فرایند رنگ باختگی مؤلفههای یادگار مانده از ترانهسازی دهه50، در مقابل سلیقه و نگرش نسل تازه این عرصه، رخ داده بود. چه آنکه مرور کارنامه کاری این هنرمندچنین مینمایاند که آخرین آهنگهای ساخته وپرداختهشده او- که همچنان رنگ و عاطفه کارهای دهه50 را بازتاب میدهند-تناسب و پیوندی با جهان، مضامین و نگرش کلامپردازان جوان ندارد. هر چند که کیفیت این چند کار آخر، خراش پرعمقی را به کارنامه پربارش وارد نکرد، اما هم اینک با بررسی کیفی کار معدود آهنگسازانباقیمانده از آن دوران، میتوان گسلخوردگی کیفی و هنری مشهودی را میان کارهای پیش و پس از اواسط دهه 80 آنهاصورتبندی کرد. آنجا که بر مبنای تولید انبوه، بیشتر، پیشنهادهای کلامپردازانی دستمایه کار ترانهسازی قرار گرفت که با کمترین بهره از زبان شاعرانه و مهارت پردازش، مضمون آفرینشهایشان هم از گسترهعاشقانههای خصوصی و دغدغههای رقیق و سطحیشان در اینباره فراتر نمیرفت. ترانه فارسی راه دیگری را پیشگرفته و نظام ارزشیابی و ارزشگذاری تازهای را هم برای خود ساخته و بافته بود.