دیدار با علیرضا عسگری که ابزار و وسایل مشاغل قدیمی را در مجموعهاش نگهداری میکند
تاریخ از پشت شیشه
بهنام سلطانی
اغراق نیست اگر بگوییم مجموعهداری یکی از پردرآمدترین کارهاست. مجموعهدارها در کنار جمعآوری اشیای قدیمی و خاکخورده نیمنگاهی هم به کسب درآمد و بعضا سودهای هنگفت دارند اما روی دیگر سکه این است که خودآگاه یا ناخودآگاه برای حفظ میراث فرهنگی و به یادگار گذاشتن آنها برای نسل آینده تقلا میکنند. علیرضا عسگری که سالهاست وسایل مربوط به مشاغل قدیمی را جمعآوری میکند یکی از همین مجموعهدارهاست. مجموعه او شامل وسایل قدیمی مربوط به اصناف و مشاغل قدیمی مثل ابزار بنایی، گیوهدوزی، نخریسی، قصابی، ترمهدوزی و... است و برای همه کسانی که درباره مشاغل قدیمی و از یاد رفته تحقیق و پژوهش میکنند منبع و مرجعی قابل اعتنا به شمار میرود.
مجموعهداری با ارثیه پدری
تماشای وسایل کهنه و رنگ و رو رفته که وسیلهای برای ارتزاق ایرانیها و به حرکت درآوردن چرخهای اقتصاد خانواده بود در نگاه اول جذاب نیست اما وقتی بدانید پشت هر کدام از آنها داستانی شنیدنی نهفته است، سفر به تونل زمان را شروع خواهید کرد. علیرضا عسگری مجموعهداری است که در این سفر با شما همراه میشود و داستان نخستین مشاغلی که وارد ایران شده را با جزئیاتش روایت میکند. او میگوید مجموعهداری مشاغل را با جمعآوری وسایل قدیمی پدربزرگش شروع کرده و هماکنون ابزارهایی که به 45صنف مختلف تعلق دارد را در مجموعهاش گنجانده است؛ «مجموعهداری را از نوجوانی و با جمعآوری تمبر و پولهای خارجی شروع کردم اما یک جرقه مرا به سمت مجموعهداری مشاغل کشاند. وقتی ابزار و وسایل کار پدربزرگم را که شامل ادوات کشاورزی، وسایل بنایی، گیوهدوزی و قالیبافی میشد، جمع و جور میکردم تصمیم گرفتم این کار را ادامه بدهم. این وسایل به اواخر دوران قاجار و دوره پهلوی تعلق داشت و همه آنها رنگ و بوی خاطره داشت. حس نوستالژیک این کار باعث شد آرام آرام وارد مجموعهداری مشاغل شوم و امروز ابزار 45شغلی را که برخی از آنها دیگر وجود ندارند، در این مجموعه میبینید.»
ابزار 1500ساله
علیرضا عسگری بیش از 30سال از عمرش را صرف سر و شکل دادن به این مجموعه کرده و گاهی اوقات برای پر و پیمان شدن این مجموعه از مردم کمک طلب کرده است. او با فراخوانهای گاه و بیگاه، ابزارهای قدیمیای را که در انباری خانه خاک میخورد، جمع کرده و حالا میگوید هزاران قطعه ابزار را که به مشاغل مختلف مربوط میشود در اختیار دارد؛ «برخی از این وسایل را از مردم خریدهام و تعدادی دیگر را لابهلای بساط عتیقهفروشهای پاساژ پروانه تهران پیدا کردهام. گاهی اوقات هم با پیشنهاد دوستان و آشنایان ابزارهای جدید را پیدا خریدهام. مثل کمان لحافدوزی که از یک لحافدوز دورهگرد خریدم و او هم از پدرش به ارث برده بود. این کمان به دوره قاجار تعلق دارد و با خرید آن، صنف لحافدوزی هم به این مجموعه اضافه شد.» قدیمیترین ابزاری که در این مجموعه به چشم میخورد از جنس مفرغ است و در نگاه اول ارزش چندانی ندارد اما عسگری آن را یکی تافته جدا بافته مجموعهاش میداند؛ «قدیمیترین ابزاری که در این مجموعه وجود دارد یک قطعه «نوک پیکان» است که صیادها و شکارچیها از آن استفاده میکردند و به 1500سال قبل تعلق دارد. قبل از ورود اسلام به ایران و در دوره اشکانیان، شکارچیها برای شکار از این وسیله استفاده میکردند و شغل صیادی از همان دوره رواج پیدا کرده است.»
کوبههای 500ساله
جمعآوری ابزارهایی که برخی از آنها به چند صد سال قبل تعلق دارد کار آسانی نیست. بیشتر مجموعهدارهایی که در این زمینه فعالیت میکنند به واسطه تحقیق و پژوهشهای طولانی درباره سبک زندگی ایرانیها در سالهای گذشته چیزی از محققان میراث فرهنگی کم ندارند و پای صحبتهای آنها که بنشینید بهکلی از عصر دیجیتال و دنیای پرهیاهوی امروزی فاصله میگیرید. علیرضا عسگری، کوبههای نفیسی را که در مجموعهاش جای مخصوصی دارند، با چنین مختصاتی معرفی میکند؛ «در این مجموعه بیش از 100نوع کوبه قدیمی را که به 450سال قبل تعلق دارند بهطور کاملا جداگانه نگهداری میکنم. این کوبهها در دو نوع زنانه و مردانه ساخته میشده و برای ایرانیان قدیمی حکم آیفون تصویری را داشته است. این کوبهها صدای متفاوتی داشتهاند و با به صدا درآمدن آنها صاحبخانه تشخیص میداد که مهمان مرد پشت درخانه است یا مهمان زن. این کوبهها با سیر تحول معماری ایرانی همسو بوده و در دورههای مختلف به اشکال مختلف و با جنسهای گوناگون تولید شدهاند. شاید جالب باشد که بدانید در روستاهای قدیمی اصفهان و کاشان و یزد هنوز از این کوبهها استفاده میکنند.»
مجموعه یک و نیم میلیاردی
قریب به اتفاق مجموعهدارهایی که نیتشان از مجموعهداری کسبوکار نیست و خود را نگهبان میراث فرهنگی میدانند این دغدغه را دارند که مجموعهشان را در معرض دید عموم قرار بدهند. علیرضا عسگری این شانس را داشته که بخشی از مجموعه پر و پیمانش را تحت عنوان «موزه اصناف و مشاغل» در معرض دید عموم قرار بدهد. این مجموعه که لقب کوچکترین موزه پایتخت را یدک میکشد در بوستان سهند واقع شده است. مجموعهدار تهرانی مجموعهاش را متعلق به همه محققان و پژوهشگرانی میداند که در حوزه مشاغل تحقیق میکنند؛ «واقعیت ماجرا این است که در حوزه مشاغل کمکار بودهایم و حتی یک جلد کتاب هم در این زمینه منتشر نشده است. جمعآوری وسایل و ابزارهایی که صدها سال قدمت دارند کار آسانی نیست و بیش از یک و نیم میلیارد تومان برای سر و شکل دادن این مجموعه هزینه کردهام. با این کار میخواهم نسل آینده را با فرهنگ کسبوکارهای سنتی در ایران زمین آشنا کنم. بعد از من دخترم از این مجموعه نگهداری خواهد کرد.»
سکهای که طلا نیست
مجموعهدار تهرانی معتقد است رد و بدل شدن پول و سکه رایج از همان سالها در ایران رایج شده و یک نمونه از این سکهها در این مجموعه به چشم میخورد؛ «این یک واقعیت است که اگر پول نبود و سکهای ضرب نمیشد هیچ شغلی بهوجود نمیآمد و پول رایج را میتوان نخستین عنصری دانست که به شکلگیری مشاغل کمک کرده است. به همین دلیل یکی از سکههای دوره ایلمایی را که 1500سال قدمت دارد در این مجموعه گنجاندهام. جنس این سکه از مفرغ است و در دوره ایلمایی که ایران از راه دریا با کشورهای مختلف دادوستد پیدا میکند ضرب شده است.»
مجموعه در مجموعه
برخی از ابزارهایی که در مجموعه علیرضا عسگری به چشم میخورند به صدها سال قبل تعلق دارند اما به شکل عجیبی سالم ماندهاند و هر کدام از آنها برای بالا بردن عیار یک مجموعه کفایت میکند. این ابزارها یک منبع اطلاعاتی درباره سبک زندگی تهراننشینهای قدیمی هم بهحساب میآیند. آنطور که مجموعهدار تهرانی به نقل از روایتهای تاریخی میگوید اهالی تهران قدیم علاقه وافری به انجام کارهای هنری در خانه داشتهاند و حجم قابل اعتنایی از ابزارها و وسایلی که امروز در موزههای مشاغل نگهداری میشود به آن دوران تعلق دارد. ویژگی منحصربهفرد مجموعه علیرضا عسگری این است که از هر صنف یک مجموعه وسایل کامل در معرض دید بیننده قرار میگیرد و سیر تحول مشاغل در ایران را هم میتوان مشاهده کرد. او میگوید: «در این مجموعه میتوانید ابزارها و وسایل هر صنف را بهطور جداگانه مشاهده کنید. بهطور مثال گیوهدوزی یکی از قدیمیترین مشاغلی است که در دوره قاجار رونق گرفت و در این مجموعه همه وسایل مربوط به این شغل، شامل انواع درفش و مشته قابل مشاهده است. انواع قیچی، شانه و ماشین دستی هم به شغل آرایشگری یا همان سلمانی مربوط میشود. چراغهای الکلی هم که از صدها سال قبل به یادگار مانده و در این مجموعه قابل مشاهده است، به همین شغل مربوط میشود و سلمانیها برای استریل کردن وسایل از آن استفاده میکردهاند».