مذاکرات ایران با اروپا درباره پرونده هستهای در آستانه تغییر دولت ایرانی وارد مرحله تازهای شد
آرامش قبل از توفان
علیرضا احمدی
فروردین1383 درحالی آغاز شد که فضای سیاسی کشور تحتتأثیر دو موضوع مهم بود؛ در داخل پیروزی اصولگرایان در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی، پس از حاشیههای بسیار پیرامون پایان کار مجلس ششم، نقل محافل بود و بهنظر میرسید آنان بعد از دو فتح مهم (شورا و مجلسشورای اسلامی) خود را برای پیروزی نهایی در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده آماده میکنند. ازسوی دیگر در حوزه سیاستخارجی، بحران پرونده هستهای ایران ابعاد تازهتری بهخود گرفت. پس از جنجالهای ایجادشده پیرامون فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران، تلاشهای دیپلماتیک بسیاری برای مهار این بحران صورت گرفت که به دو توافق مهم سعدآباد و بروکسل هم منتهی شد، اما گویا قرار نبود این ماجرا به این سادگیها ختم به خیر شود.
سومین قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی درآخرین روزهای اسفندماه1382، فعالیتهای هستهای ایران را در مسیر جدید قرار داد. اگرچه در جلسه شورای حکام، آمریکا، با مخالفت کشورهای اروپایی و غیرمتعهدها، در تصویب طرح «مکانیسم ماشه» خود ناکام ماند، اما توانست پرونده ایران را همچنان باز نگه دارد. قطعنامه پایانی نشست اسفندماه1382 شورای حکام تا ژوئن2004 (اردیبهشت و خرداد) به ایران «مهلت» میداد تا اعتمادسازیهای لازم را انجام دهد در غیر اینصورت آژانس میتوانست پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل بفرستد.
قطعنامه پایانی اجلاس شورای حکام با واکنش ایران مواجه شد و علاوه موضعگیریهای مسئولان مربوط ازجمله سخنگوی وزارت امورخارجه که لحن قطعنامه را «توهینآمیز» دانست، انجام برخی اقدامات عملی هم در دستورکار قرار گرفت. ایران ابتدا با به تعویقانداختن سفر بازرسان آژانس عکسالعمل نشان داد و بعد از آن در آخرین روزهای اسفندماه، با راهاندازی تأسیسات «یو. سی. اف» اصفهان، پروژه تبدیل «اکسید اورانیوم» (UO2) به کیک زرد و سپس تبدیل آن به «تترا فلوراید اورانیوم» (UF4) آغاز و در فروردینماه1383 برای نخستینبار در کشور، تترا فلوراید اورانیوم تولید شد.
فرآوری هستهای ایران در تأسیسات اصفهان با واکنش اروپاییها مواجه شد و اتحادیه اروپا فعالیتهای هستهای اخیر ایران را خلاف تعهدات بیانیه تهران دانست، اما پیروز حسینی، نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی با رد ادعاهای مطرحشده اعلام کرد که «ایران ضمن پایبندی به مفاد بیانیه تهران و تعلیق داوطلبانه غنیسازی اورانیوم، فرآوری اورانیوم در تأسیسات هستهای اصفهان را برنامهای مجزا میداند و به آن ادامه میدهد.»
در نیمه نخست سال1383 رویکرد ایران در پرونده هستهای، براساس راهبردهای «کمیته عالی هستهای»، بر «تعامل با آژانس برای جلوگیری از بروز مشکلات بیشتر» استوار بود، اما بهانهجوییهای آژانس از اهداف پشتپرده دیگری حکایت میکرد و بهنظر میرسید شورای حکام ارادهای برای بستن پرونده ایران ندارد و بازرسان آژانس هر روز بر حجم پرونده ایران میافزایند. با وجود اینکه البرادعی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژیاتمی 18فروردینماه به ایران سفر کرد و از گفتوگوهای سازنده با ایران خبرداد، اما روند تحولات خلاف این موضوع را نشان میداد؛ کمی بعد از حضور البرادعی و بازرسان آژانس در ایران، دیپلماتهای غربی اعلام کردند بازرسان در یکی از تأسیسات هستهای ایران به آثاری از اورانیوم فوقغنیشده دست یافتهاند. این موضوع با واکنش ایران مواجه شد و سخنگوی وزارت امورخارجه جنجالهای مطرح شده را «خبرسازی کاملا ناشیانه» و «بیاساس» دانست و منشأ برخی آلودگیها را «برخی قطعات وارداتی» اعلام کرد.
کشمکشهای پرونده هستهای ایران تا شهریورماه1383 ادامه یافت و قرار بود در اجلاس سپتامبر (شهریور) شورای حکام، پرونده ایران بار دیگر مطرح شود. راهبرد ایالاتمتحده کشاندن پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمانملل و بردن ایران به زیرفصل هفتم منشور ملل متحد بود که اجازه «اقدام نظامی» را صادر میکرد. ایران نیز در این مقطع یو. سی. اف اصفهان را راهاندازی، تعلیق قطعهسازی و مونتاژ را لغو و فرآیند تبدیل 37تن کیکزرد به گاز هگزافلوراید اورانیوم را هم آغاز کرده بود. این تحولات درنهایت به صدور قطعنامه28شهریور شورای حکام انجامید که به یک «ضربالاجل» (تا 5آذرماه1383) به ایران تعبیر شد. شورای حکام با «ابراز نگرانی عمیق» درباره تصمیمهای هستهای جدید ایران، از تهران خواست «فورا و به شکل قابلاثبات» همه فعالیتهای غنیسازی را در بخشهای گوناگون «تعلیق» کند؛ بر این اساس پرونده ایران در آستانه ارجاع به شورای امنیت سازمان ملل قرارگرفت.
قطعنامه شورای حکام اگرچه با واکنش ایران مواجه و اعلام شد «ایران هر قطعنامهای که تعلیق غنیسازی را تحمیل کند، نمیپذیرد» اما تحرکات دیپلماتیک با هدف دورکردن پرونده ایران از شورای امنیت سازمانملل در دستورکار قرار گرفت و «دیپلماسی طرحها» میان ایران و اروپا در جریان بود و دوطرف طرحهای مکتوب خود را برای حلوفصل پرونده هستهای ایران ارائه کردند و درحالیکه تعلیق بلندمدت غنیسازی «خط قرمز» ایران بود، اروپاییها بهدنبال تشویق جمهوریاسلامی به تعامل هستهای و توسعه روابط اقتصادی، تکنولوژیکی و امنیتی و آمریکاییها با هدایت جان بولتون درپی ارجاع پرونده به شورای امنیت و برخورد سخت با ایران بودند.
در این میان در شرایطی که فضای سیاسی داخل کشور حالوهوای انتخاباتی بهخود گرفته بود و گزینههای مختلفی برای حضور در عرصه رقابت انتخابات ریاستجمهوری مطرح میشد، درطول مهر و آبان1383، مذاکرات نفسگیر ایران و سهکشور اروپایی (فرانسه، آلمان و انگلستان) قبل از برگزاری اجلاس آذرماه شورای حکام، بهصورت فشرده ادامه داشت و نهایتا نمایندگان دوطرف در25آبان 1383 (15نوامبر2004) متن توافق پاریس را در تهران امضا کردند. دراین توافق سهکشور اتحادیه اروپا بر حقوق ایران براساس «ان. پی. تی» اذعان کردند و ایران هم اعلام کرد «به صورت داوطلبانه اجرای پروتکل الحاقی را تا زمان تصویب ادامه میدهد».
همچنین ایران تصمیمگرفت بهصورت داوطلبانه برنامه تعلیق غنیسازی خود را «ادامه» و «توسعه» دهد «تا شامل همه فعالیتهای مربوط به غنیسازی و بازفرآوری و مشخصا تولید و واردات سانتریفوژهای گازی و قطعات آنها، مونتاژ، نصب، آزمایش و کارکردن سانتریفوژهای گازی، هرگونه اقدام برای جداسازی پلوتونیوم یا ساخت یا اجرای تاسیسات جداسازی پلوتونیوم و کلیه آزمایشها یا تولید درهر تاسیسات تبدیل اورانیوم شود». براساس این توافق، اروپاییها اذعان کردند که تعلیق صورتگرفته در فعالیتهای هستهای ایران «اقدام داوطلبانه اعتمادساز» است، نه یک «الزام حقوقی».
در توافق پاریس سهکشور اروپایی متعهد شدند پس از تأیید تعلیق غنیسازی از سوی ایران، مذاکرات با اتحادیه اروپا درباره موافقتنامه تجارت و همکاری از سر گرفته شود، از آغاز مذاکرات پیوستن ایران به سازمان تجارتجهانی حمایت کنند، برای مبارزه با تروریسم شامل فعالیتهای القاعده و سایر گروههای تروریستی مانند منافقین عزم جدی داشته باشند و از فرآیند سیاسی در عراق با هدف ایجاد یک دولت منتخب قانونی حمایت مداوم بهعمل آورند. این توافق تحول مثبتی در روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهوجود آورد و اجلاس نوامبر (آذرماه) شورای حکام در فضای تعاملیتری برگزار شد و پرونده ایران از حالت اضطرار در آژانس خارج و تصریح شد تعلیق صورت گرفته از سوی ایران داوطلبانه و برای اعتمادسازی است، نه الزام حقوقی. علاوه بر اینها عدمانحراف فعالیتهای هستهای ایران به سمت «فعالیتهای ممنوعه» در قطعنامه تصریح شد.
بلافاصله پس از توافق پاریس، مذاکرات ایران و سهکشور اروپایی برای دستیابی به راهحل بلندمدت در زمینه مسائل هستهای در بروکسل آغاز شد و تا پایان سال هم ادامه یافت. نکته این بود که اروپاییها بهدنبال تعلیق بلندمدت غنیسازی بودند و با ارائه مشوقهای اقتصادی سعی میکردند ایران را متقاعد کنند و بهنظر میرسید آمریکا هم در این زمینه چراغسبز نشان داده است، اما روند تحولات کُند پیش میرفت و طرفهای اروپایی منتظر روی کار آمدن دولت جدید در ایران بودند، کما اینکه با تغییر دولت و تیممذاکرهکننده هستهای ایران، پرونده در سال1384 درمسیر جدیدی قرار گرفت.