تا پیش از دوران صفوی، اقامه نمازجمعه چندان بین شیعیان مرسوم نبود اما پس از تشکیل حکومت شیعهمذهب صفویه، به مرور از دوره حکومت شاه اسماعیل اول صفوی، اقامه نمازجمعه در ایران گسترش پیدا کرد. در تاریخ، علت رواج این آیین را یکی انتقاد حکومت عثمانی از شیعیان بهخاطر برگزارنکردن نمازجمعه و دومی تلاش علمای شیعه آن زمان مانند محقق کرکی برای جاانداختن نمازجمعه بین شیعیان ایران نوشتهاند.
مشکل اصلی سر راه برگزاری نمازجمعه در سراسر ایران، فتوای بعضی از مراجع و علمای شیعه در مورد اشکال برگزاری نمازجمعه در عصر غیبت بود. در زمان شاه سلیمان اول صفوی، آنقدر دعوا بر سر نمازجمعه در زمان غیبت بالا گرفت که او مجلسی با حضور فقها و وزیر اعظمش ترتیب داد تا بالاخره فقها درباره حکم نمازجمعه به نتیجهای واحد برسند.
محقق کرکی در زندهکردن این آیین، حامیانی مانند تعدادی از علمای جبل عامل داشت و حکومت صفوی هم از او پشتیبانی میکرد. اما جاانداختن این آیین بهتدریج در جامعه شیعی ایران به انجام رسید. محقق کرکی به شاه طهماسب اول پیشنهاد داد که برای شهرهای مختلف ایران امام جمعه تعیین کند و در زمان شاه عباس اول، رسما منصب امام جمعه تعریف شد.
در آن زمان منصبی به نام شیخالاسلام وجود داشت. شیخالاسلام یا آخوند، دعاوی شرعی را حل میکرد و به امر به معروف و نهی از منکر میرسید و صیغه طلاق شرعی را هم جاری میکرد. در کنار اینها، مسئولیت اجرای برخی از احکام اقتصادی و اجتماعی دین را هم برعهده داشت. شیخالاسلام مانند قاضی با فرمان مخصوص شاه معین میشد و در خیلی از شهرها، امام جمعه همان شیخالاسلام شهر بود. البته علمایی مانند ملامحسن فیض کاشانی هم بودند که با وجود شیخالاسلامنبودن، به درخواست شاه، امامت جمعه را برعهده میگرفتند.
نخستین نمازجمعه عصر صفوی را محقق کرکی در مسجد جامع عتیق اصفهان اقامه کرد. پس از او علمای دیگری مانند شیخ بهایی، میرداماد، محمدتقی مجلسی، محمدباقر مجلسی، سبزواری و شیخ لطفاللّه اصفهانی هم منصب امامت جمعه را قبول کردند.
در دوره افشاریه و قاجاریه، نشان میدهد که منصب امامت جمعه، تبدیل به یک منصب موروثی شد و در بعضی از خاندانها مانند خاندان خاتونآبادی و خاندان مجلسی در تهران و اصفهان از پدر به پسر منتقل میشد. این موضوع سبب شده بود بهمرور اعتماد مردم به منصب امام جمعه کمتر و کمتر شود. علاوه بر این، در دوره قاجار اهمیت و اعتبار مناصب مذهبی کاهش شدیدی پیدا کرده بود و بهتبع منصب امام جمعه هم بهتدریج اهمیت و قدرت دینی و سیاسی خود را از دست داد و بهخصوص بین مردم جایگاه خاصی نداشت. در اواخر دوره قاجار، بعضی از امامان جمعه بهعنوان روحانیون درباری در برابر علمای مشروطهخواه که مخالف حکومت استبدادی قاجار بودند، قرار گرفتند و علیه آنها فعالیت میکردند.
در دوران پهلوی در بعضی از شهرها منصب امام جمعه وجود داشت. این امامجمعهها معمولا مستقیما با شاه و دربار ارتباطات حسنه و رسمیای داشتند، به همینخاطر مردم قبولشان نداشتند و اقامه نمازجمعه هم رونق چندانی نداشت. آخرین امام جمعه تهران در دوره پهلوی، سیدحسن امامی، فرزند میرزا ابوالقاسم امامی بود. او در لوزان سوئیس در رشته حقوق درس خوانده و بهصورت موروثی به این منصب رسیده بود. منصب امامت جمعه از نسل آیتالله میرمحمدصالح خاتونآبادی به ابوالقاسم امامی و بعد به سیدحسن امامی ارث رسیده بود. امامی بهخاطر اینکه در غرب درس خوانده بود و با تفکرات روشنفکرانهاش، محبوب دربار بود.
در دوران پهلوی، شهید نواب صفوی، نخستین کسی است که خواهان تجدیدنظر در روال برگزاری نمازجمعه بود. او میگفت این آیین باید از حالت فرمایشی خارج شود و شاه و سران حکومت هم در اقامه نمازجمعه حضور داشته باشند و روال انتخاب امامجمعه هم تغییر کند. علاوه بر نمازجمعه رسمی و درباری، بعضی از علما بهصورت مستقل نمازجمعه را برگزار میکردند؛ آیتالله اراکی از سال 1336هجری شمسی تا پیروزی انقلاب اسلامی هر جمعه در مسجد امام حسن عسکری(ع) قم نمازجمعه اقامه میکرد. آیتالله سیدمحمدتقی غضنفری هم در شهر خوانسار از اواخر دهه1270تا زمان از دنیارفتنش در 1310هجری شمسی نمازجمعه را برگزار میکرد. در تهران هم از قبل از انقلاب اسلامی ایران تا زمان نخستین نمازجمعه در پنجم مرداد1358، آیتالله محمدباقر خوانساری در مسجد امامخمینی(ره) بازار تهران و در اصفهان حاج آقا رحیم ارباب و آیتالله طاهری نمازجمعه اقامه میکردند.
سه شنبه 9 دی 1399
کد مطلب :
120226
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/PNl7l
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved