دیدار تازهای با حروف
محمدرضا بقاپور با فونت ترافیک چهره تهران را عوض کرد
امیر مصباحی
تهران دهه به دهه در حال گسترش بود. این شهر در حال توسعه روزبهروز نیازهای جدیدی را برای شهروندانش به همراه میآورد. در آغاز دهه 1370، تغییر تابلوهای شهری تهران یکی پس از دیگری، نویدِ یک اتفاق خاص و بزرگ را به اهالی تهران میداد. رنگ، اندازه و جایگیری آنها با یک حروف جدید و متفاوت که هیچگونه شباهتی با حروف قبلی نداشت.
سال 1357محمدرضا بقاپور 28ساله از کالج هنری «میدستن انگلستان» در رشته طراحی گرافیک فارغالتحصیل شد. با توجه به تأثیر مثبت و قابل ارزیابی پروژه تابلوهای مسیریابی و راهنمایی انگلستان در زمان دانشجوییاش، او در سفرهای متعدد دهه1350به ایران، متوجه عدم هماهنگی و تناسب در تابلوهای شهر تهران شد. این توجه و دقت باعث شد تا او در این سفرها، چندین عکس از تابلوهای ایران تهیه کند تا در انگلستان آنها را مورد مطالعه و مقایسه قرار دهد. بقاپور تصمیم میگیرد پروژه اصلی خود را با موضوع طراحی حروف فارسی برای تابلوهای شهری انجام دهد، مدیر گروه دانشکده متوجه این هدف بقاپور میشود و باتوجه به شهرت و مقبولیت «ژاک کنییر» - طراح حروف ترافیکی «ترانسپورت» انگلستان - از او دعوت میکند تا بقاپور را راهنمایی و یاری کند. بقاپور سرانجام پروژه پایانیاش را زیرنظر ژاک کنییر به اتمام رساند و به ایران بازگشت.
او خود در شماره 68نشریه «حرفه: هنرمند» تابستان 1397در اینباره مینویسد: «در تهران، نامهای به شهردار وقت نوشتم و هدفم را شرح دادم. در تیر 1358رسما در سازمان زیباسازی شهر تهران استخدام شدم و صرفا بهکار تکمیل طراحی فونت همراه با تدوین قواعد طراحی تابلوها و تهیه اندازههای مختلف فونت بر حسب سرعت وسایل نقلیه و نوع معبر پرداختم. این کار انرژی و وقت زیادی از من گرفت بهطوری که اوقات غیراداری نیز صرف آن میشد تا به نتیجه برسم.
آزمایشهای متعدد میدانی برای خوانایی حروف تابلو از فواصل مختلف و اصلاح ضخامت خط متناسب با ارتفاع و فضای بین حروف پیوسته انجام میگرفت و هربار تغییرات جدید در تابلوها اعمال میشد. مشکلاتی نیز بر سر راه قرار داشت. برای مثال، جاانداختن خط جدیدی که از یکسو باید با ضوابط ترافیکی همخوان باشد و از سوی دیگر شباهت چندانی به خطهای سنتی رایج نداشته باشد، مرا در وضعیتی قرار داد که ناچار بودم زحمت به ثمر رسیدن این ایده تا عملی شدن آن را تحمل کنم. تهیه دهها اندازه سری کامل خط با امکانات محدود آن زمان که فقط دستگاه ساده فتوکپی بدون قابلیت بزرگ یا کوچک کردن طرحها در اختیار بود، مرا بر آن داشت تا از هر سری فونت عکس بگیرم و تکتک نگاتیو حروف را در تاریکخانه با آگراندیسمان بزرگ کنم و سپس آنها را روی کاغذ پوستی ترسیم نمایم».
مکان نصب هر تابلو مورد ارزیابی و کارشناسی دقیق قرار گرفته بود؛ تا بهترین نقطه برای پوشش و دید مناسب از جهتهای مختلف با کمترین مزاحمت برای رانندگان و شهروندان انتخاب شود. این راه پرزحمت و طاقتفرسا 12سال زمان برد. کار ارزش خود را نشان داد و کارشناسان ترافیک از آن استقبال کردند و روانشاد مرتضی ممیز نیز از این کار حمایت کرد که در جامعه طراحی گرافیک ایران مؤثر بود. با افزایش تعداد تابلوها و نصب در مناطق مختلف سطح شهر، ابتدا بهدلیل متفاوت بودن و دور بودن از حروف خوشنویسی مانند نسخ و نستعلیق، مورد توجه و مقبولیت جامعه واقع نشد و از طرف دیگر با مخالفت انجمن خوشنویسان ایران و جبههگیری آنها نیز روبهرو شد. تابلوهایی که بهطور محدود اما با جدیت در دهه1360مورد استفاده قرار گرفته بود، مسیر خود را پیش بردند و در اواخر سال 1371و سال 1372چهره تهران را یکدست عوض کردند. این حروف فارسی طراحی شده برای تابلوهای مسیریابی و راهنمایی شهر تهران، پس از حروف چاپی طراحی شده توسط روانشاد حسین عبداللهزاده حقیقی در دهههای 1340و 1350، از مؤثرترین کارهای پس از انقلاب اسلامی در این حوزه بود. با گذر زمان و نمایان شدن تأثیر این حروف، شهرهای دیگر نیز به پیروی از تهران اقدام به تغییر حروف و تابلوهای شهری خود کردند و از طرف دیگر با گسترش کامپیوتر و تکنولوژی دیجیتال در ایران و همچنین افزایش فعالیتهای شرکتهای واژهپرداز فارسی، حروف تابلوهای راهنمایی توسط شرکتهای مذکور عکاسی و فونت دیجیتال آن ساخته و با نام «ترافیک» عرضه شد. البته این کار نسبت به حروف اصلی دارای اشکالها و معایب فراوان بود. در دهه 1380برای یکپارچهسازی و بهتر دیده شدن تابلوهای جادههای بین شهری، فونت ترافیک با تغییراتی در قسمتهایی از حروف، توسط بقاپور بازطراحی و با نام «ابریشم» رونمایی شد.
تصاویر فونتها از شماره 68نشریه «حرفه:هنرمند» تابستان 1397، استفاده شده است.