• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 3 دی 1399
کد مطلب : 119614
+
-

از پراگ تا ارغوان

نثر و زبان دوائی شاعرانه و تصویری است

نثر
از پراگ تا ارغوان


  علی‌اکبر شیروانی  
 
 پرویز دوائی با فیلم آغاز کرد، با ترجمه مقالات و متن فیلمنامه برای دوبله، با ترجمه کتاب‎‌‎های آموزشی و تحلیلی سینما و با نقد فیلم و همین سینما که او را از وطن دور کرد و برای همیشه ساکن پراگ شد. دوائی که بعدتر در ایران بیشتر شناخته شد، از سینما به ادبیات نقل مکان کرد و با بهاریه‎‌‎هایی که برای مجله فیلم نوشت و با نامه‎‌‎های گاه‌گاهش که هر از چندی جایی منتشر می‎‌‎شد و بعدتر با قصه و داستان خودش را در ادبیات تثبیت کرد. نثر و زبان دوائی شاعرانه و تصویری است؛ اولی را وامدار دوری از وطن است و الفت با شاعران کلاسیک و همنشینی با شاعران هم‎‌‎دوره‎‌‎اش و دومی را مرهون سینما و سال‎‌‎ها کار برای سینما. اگر خرده‎‌‎ای بر کار دوائی بشود گرفت، ماندنش در دوره‎‌‎ای خاص است و گرچه این را برخی مزیت کارهایش می‎‌‎دانند و بعضی نقیصه.
«خانه ما یک خانه قدیمی بود با در دو لنگه گل میخ‌دار و کلون و دالان پشت در و دو تا ایوان روبه‎‌‎روی هم. بعد اتاق پنج‌دری بود و اتاق زاویه و اتاق یمین و یسار و آب‎‌‎انبار و زیرزمین‎‌‎های زیر ایوان، حوض‌گردی که وسط بود و چهار تا باغچه دور حوض که یکی‎‌‎اش یک درخت شمشاد داشت که شاخه‎‌‎هایش به ابر می‎‌‎رسید. توی یکی‎‌‎اش بوته‎‌‎های جارو درآمده بود، سبز و سرخ از قد ما بلندتر که با بهرام لایش قایم موشک بازی می‎‌‎کردیم. یکی‎‌‎اش هم بوته شاهدانه درآمده بود که گفته بودند دست نزنیم ولی می‎‌‎کندیم و می‎‌‎خوردیم که بعدش سرمان گیج می‎‌‎رفت و خوابمان می‎‌‎گرفت. اتاق‎‌‎ها سقف‎‌‎های تیر چوبی داشتند و درهای دولنگه تنگ که تا کمر چوب بود و بعد بالایش چهارخانه- چهارخانه قاب‎‌‎های کوچک شیشه‎‌‎ای داشت، و بالای سردر به شکل نیم‎‌‎قوس، شیشه‎‌‎های رنگی بود... آفتاب که پشتش می‎‌‎خورد نورش رنگ‎‌‎ووارنگ، سبز و سرخ و کبود و آبی به دیوار روبه‎‌‎رو، به پیش‎‌‎بخاری، به سر طاقچه می‎‌‎افتاد». 
 

این خبر را به اشتراک بگذارید