همشهری، آمارهای تولید و توزیع درآمد در تهران را بررسی میکند
نبض نامتوازن اقتصاد در استان تهران
تازهترین آمارها نشان میدهد نبض اقتصاد در استان تهران نامتوازن میزند و توزیع درآمد نابرابرتر شده؛ آن هم در شرایطی که استان تهران بهتنهایی 23درصد از کل تولید ناخالص داخلی ایران در سال98 را بهخود اختصاص داده و در رتبه نخست نسبت به سایر استانها قرار دارد. اثر برهم خوردن توازن اقتصادی را میتوان در افزایش ضریب جینی (شکاف طبقاتی) مشاهده کرد. طبق آمارهای موجود، شکاف طبقاتی در پایتخت حتی بالاتر از میانگین کشوری است. البته نابرابری توزیع درآمد و ثروت در مناطق شهری تهران در شرایطی اتفاق افتاده که برخلاف تصور در معدود مناطق روستایی این استان، نابرابری توزیع درآمد و ثروت کاهش یافته است.
افزایش شکاف در 2سال اخیر
بهگزارش همشهری، هرچند همواره شکاف درآمدی در استان تهران نسبت به کل کشور بالاتر بوده، اما دستکم در 2سال اخیر میزان این شکاف بیشتر شده است. ضریب جینی، متری است که برای سنجش میزان نابرابری در توزیع درآمد یا ثروت در یک جامعه آماری مورد استفاده قرار میگیرد و هرقدر ضریب جینی نزدیک به عدد صفر باشد، برابری بیشتر در توزیع درآمد را نشان میدهد و هر اندازه به عدد یک نزدیک باشد، نمایانگر نابرابری بیشتر در توزیع درآمدهاست. براساس دادههای مرکز آمار ایران، استان تهران یکی از نابرابرترین توزیع درآمدی در مناطق شهری را پس از استان سیستان و بلوچستان داراست؛ بهنحویکه در سال1398 ضریب جینی در مناطق شهری استان تهران 0.41 بوده؛ درحالیکه شاخص توزیع درآمد در کل کشور عدد 0.38 را در سال گذشته نشان میدهد. نکته مهم دیگر اینکه شکاف توزیع درآمد بین مردم در مناطق شهری تهران در سال گذشته اندکی بهتر شده و از 0.39 در سال97 به 0.38 در سال98 رسیده، اما در تهران همین شکاف حفظ شده است.
وضعیت سفید در روستاهای تهران
تحلیل گزارشهای مرکز آمار هم نشان میدهد برخلاف مناطق شهری تهران که بالاترین شکاف درآمدی را در کل کشور تجربه میکند، در مناطق روستایی وضعیت نسبت به کل کشور بهتر است؛ زیرا ضریب جینی مناطق روستایی کشور در سال1398 حدود 0.35 بوده، اما این رقم برای استان تهران 0.32 برآورد شده است. دولتها در طول 15سال گذشته تلاش کردهاند از طریق پرداخت یارانه مستقیم به مردم جلوی افزایش شکاف درآمدی در کشور را بگیرند که مصداق این سیاستگذاری را میتوان در پرداختهای ماهانه بهحساب سرپرستان خانوار در قالب یارانه نقدی، کمکمعیشتی و بهاحتمال زیاد در آینده بهصورت کوپن الکترونیک رصد کرد، اما آمارها نشان نمیدهد که این سیاست باعث کاهش محسوس شکاف درآمدی و طبقاتی شده باشد؛ حتی برعکس، در برخی استانها، ازجمله تهران، وضع با وجود توزیع انواع یارانهها بدتر هم شده است.
حساب جیب و سفره خانوارها
مرکز آمار میگوید: در سال1398، متوسط هزینه اقلام غیرخوراکی برای یک خانوار شهری در کشور 36میلیون تومان بوده، اما در استان تهران این هزینه 60میلیون تومان است که نسبت به متوسط این رقم در سطح کشور بسیار بالاتر بوده و درواقع استان تهران به لحاظ متوسط هزینه اقلام غیرخوراکی یک خانوار شهری رتبه یک را در کل کشور دارد و اگرچه همواره شکافی میان متوسط هزینه اقلام غیرخوراکی استان تهران و کل کشور وجود داشته، اما در سالهای اخیر، این رقم روند افزایشی داشته است. به بیان روشنتر در سال1394، متوسط هزینه اقلام غیرخوراکی برای یک خانوار شهری در کشور 20میلیون تومان و استان تهران 31میلیون تومان یعنی 53درصد بیشتر بوده، اما هر سال این شکاف بیشتر شده و در سال98 به 67درصد رسیده است.
البته بررسیهای آماری انجامشده در اتاق تهران هم نشان میدهد برای خانوارهای روستایی وضعیت استان تهران به لحاظ متوسط هزینه اقلام غیرخوراکی در مقایسه با کشور بهمراتب بهتر از وضعیت خانوارهای شهری است؛ تا جایی که پارسال، متوسط هزینه اقلام غیرخوراکی برای یک خانوار روستایی در کشور 16میلیون تومان و برای خانوارهای روستایی ساکن در استان تهران حدود 24میلیون تومان برآورد شده؛ یعنی حدود 51درصد اختلاف با میانگین کشور. به همین دلیل خانوارهای روستایی استان تهران، به لحاظ بیشترین متوسط هزینه اقلام غیرخوراکی رتبه سوم را در سطح خانوارهای روستایی کل کشور دارند و استان البرز و مازندران بالاتر از استان تهران قرار گرفتهاند.
هزینه خوراک در ایران
آمارهای رسمی میگوید متوسط هزینه یک خانوار شهری در کشور در سال گذشته 11.8تومان و در استان تهران 11درصد بیشتر یعنی 13میلیون تومان بوده است و نکته جالب اینکه استان تهران، به لحاظ متوسط هزینه اقلام خوراکی و دخانی خانوارهای شهری، رتبه سوم را در سطح کشور دارد و شکاف هزینه خوراک بین استان تهران با میانگین کشور در سال98 کمتر شده است؛ بهگونهای که در سال97 متوسط هزینه یک خانوار شهری در استان تهران حدود 17درصد بیشتر از سطح کشوری بوده؛ درحالیکه در سال1398 این شکاف به 11درصد رسیده است. برای خانوارهای روستایی هم وضعیت متفاوتتر گزارش میشود و در سال1394 و 1395، متوسط هزینه اقلام خوراکی و دخانی برای یک خانوار روستایی در کشور بالاتر از متوسط این هزینه برای یک خانوار روستایی ساکن در استان تهران بوده است. تا اینکه از سال1396 رشد هزینهها در استان تهران باعث شده متوسط هزینه اقلام خوراکی و دخانی برای یک خانوار روستایی در این استان بیشتر از سطح کشوری آن شود و در سال1398 این شکاف به بیشترین سطح خود برسد. آمارهای جدید میگوید: میانگین هزینه اقلام خوراکی و دخانی برای یک خانوار روستایی در کشور 10.3میلیون تومان در سال98 بوده، اما برای خانوارهای روستایی 10درصد بیشتر یعنی 11.3درصد برآورد شده است.
توزیع نابرابر درآمد خانوارها
دادههای مرکز آمار ایران، متوسط درآمد سالانه یک خانوار شهری در سال1398 در کشور را 54میلیون تومان و برای خانوار شهری ساکن در استان تهران 81میلیون تومان برآورد کرده و میگوید: طی 5سال اخیر، متوسط شکاف درآمدی بین خانوارهای شهری کل کشور و استان تهران تا حدودی افزایش یافته است؛ زیرا در سال1394، متوسط درآمد سالانه یک خانوار شهری در استان تهران 34درصد بیشتر از سطح کشوری بوده؛ درحالیکه در سال1398 این شکاف به 50درصد رسیده است.
از سوی دیگر، متوسط درآمد سالانه برای خانوارهای روستایی استان تهران نیز در سال1398 حدود 42میلیون تومان بوده که حدود 41درصد نسبت به متوسط درآمد سالانه خانوارهای روستایی در سطح کشور بهمیزان 29.7میلیون تومان بیشتر بوده و شکاف درآمدی بین خانوارهای روستایی استان تهران با متوسط کشوری اندکی کمتر شده است.