قصههای کهن/ حاتم اصم
حاتم را گفتند: «تو را چه آرزو میکند؟»
گفت: «عافیت.»
گفتند: «مگر همهروزه در عافیت نهیی؟»
گفت: «عافیت من، آن روزیست که در آن روز، عاصی نباشم!»
* * *
حاتم را گفتند: «فلانی، مال بسیار جمع کرده است.»
گفت: «زندگانی نیز به آن جمع کرده است؟»
گفتند: «نه.»
گفت: «مرده را مال به چه کار آید؟»
تذکرهالاولیا، عطار نیشابوری
در همینه زمینه :