کنون قصههای کهن را شنو
داستانهای ساده از ادبیات کهن ایران انتخاب مناسبی برای کتابخوانی و آشناکردن کودکان با هویت و فرهنگ کشور است
الهام مصدقیراد-روزنامهنگار
میان تمام آنچه بهعنوان سرگرمی و همچنین خوراک فکری و فرهنگی به کودکانمان میآموزیم و در اختیارشان قرار میدهیم، ادبیات جایگاه ویژهای دارد. از همان دوران طفولیت و خواندن لالایی، کودکانمان را وارد دنیای شیرین و جذاب ادبیات میکنیم. به مرور با گفتن قصه و خواندن کتابهای شعر و داستان این روند را پیش میبریم و در سنین بالاتر که کودکانمان توان خواندن و نوشتن را کسب کردند، کتابهای خواندنی و ارزشمند را در اختیارشان قرار میدهیم. آنچه از کودکی، پیوسته فرزندانمان را در معرضاش قرار میدهیم، در دل و جانشان نقش بسته و همیشه همراهشان خواهد بود. با این تفاسیر نقش ادبیات کهن بهعنوان بخشی از آنچه فرهنگ و اخلاق و آداب و رسوم یک جامعه را در خودش قرار داده و از گذشته به امروز منتقل کرده است، بسیار مؤثر و اجتنابناپذیر است. والدین خوشذوق، در میان دادههای ادبی و کتابهایی که در اختیار فرزندشان قرار میدهند، به داستانها و کتابهایی از گزیدههای متون و اشعار کهن این سرزمین نیز توجه کرده و کودکشان را با پیشینه ادبیات غنی ایران آشنا میکنند. پیشینه پرباری که دانستناش، ذرهذره پایههای هویت را در وجود کودکان بنا مینهد و عشق به سرزمین، یکی از ثمراتش خواهد بود.
بازنویسی شدهها؛ بهترین انتخاب برای شروع
قصه شنیدن، وجهاشتراک علاقهمندی تمامی کودکان است و این فرصت مناسبی برای آشنا کردن آنها از همان سنین خردسالی با ادبیات کهن است؛ قصههایی ساده و جذاب که فهمش برای کودکان خردسال میسر باشد و از شنیدنش لذت ببرند. نازنین عطار، کارشناس حوزه ادبیات معتقد است: «قرار نیست همه قصههایی که انتخاب میکنیم حاوی پیام و پند و اندرز باشد، لذت ادبی نیز موضوع مهمی است و در گام اول علاقهمند کردن کودکان، میتوان از آن بهرهمند شد. با بزرگتر شدن بچهها، آهستهآهسته میتوان داستانهای آموزشی و آنها که جنبه پند و نصیحت دارند نیز به قصهها افزود». این کارشناس ادبیات که به تدریس در این حوزه نیز مشغول است معتقد است یکی از بهترین انتخابها برای قصهخوانی یا کتابخوانی کودکان بزرگتر در حوزه ادبیات کهن، بهرهمندی از کتابهای بازنویسی شده است؛ شیوهای که بنیانگذارش شادروان مهدی آذریزدی است و داستانهای مختلفی را از ادبیات کهن و قرآن برای بچهها بازنویسی کرده است. کتابهای بازنویسی شده، داستانهای جذاب برای گروه سنی مختلف را از شاهنامه فردوسی، بوستان یا گلستان سعدی، مثنوی مولانا، کلیله و دمنه و... انتخاب کرده و با بیان روان و ساده برای کودکان و نوجوانان نقل میکنند. عطار به همشهری میگوید: «در انتخاب این کتابها توجه به گروه سنی و همچنین کیفیت داستان بازنویسی شده بسیار مهم است. در واقع هر کتاب بازنویسی شده، ارزشمند نیست و دقتنظر لازم را ندارد و برخی از آنها به جنبه تجاری انتشار کتاب، بیشتر توجه کردهاند که لازم است در این خصوص بررسی کرد یا از متخصصان کمک گرفت».
با دید کودکانه انتخاب کنیم نه با نگاه خودمان
مرحله بعدی، انتخاب داستان است. تمامی داستانهای نقل شده در متون کهن مناسب کودکان نیست و باید جذابترینها را بر حسب گروه سنی انتخاب کرد. این کارشناس حوزه ادبیات در این خصوص میگوید: «برای کودکان کوچکتر، داستانهایی در ارتباط با حیوانات بسیار جذاب است اما با وجود این، تمامی داستانهای کلیله و دمنه برای کودکان مناسب نیست. باید در انتخاب داستان، از دید کودکمان به موضوع نگاه کنیم و نه خودمان. ادبیات ما آنقدر غنی است که به تمام این نیازها پاسخ میدهد».
به بیان دیگر اگر داستان رستم و سهراب از شاهکارهای ادبیات است و ما از خواندن آن لذت میبریم، قرار نیست همین داستان برای کودکانمان هم لذتبخش باشد؛ «هر اثر شاهکاری برای بچهها جذاب نیست و میتوان در شاهنامه، داستانهای مناسبتری نیز یافت.»
به جز این باید به عناصری دیگر هم در انتخاب داستان و کتابها توجه کرد. داستانهایی که به بالابردن قدرت خلاقیت و هیجان مثبت کودکان کمک میکند از جمله مواردی است که باید موردتوجه قرار گیرد. نازنین عطار از تعبیر «دوبال احساس و عقل» استفاده کرده و تأکید میکند بهتر است داستانهای انتخابی هر دوی این جنبهها را درنظر بگیرند.
نوجوانان را به کتابهای کاملا بازنویسی شده عادت ندهیم
در سالهای پایانی دبستان و از کلاس چهارم و پنجم ابتدایی، میتوان کتابهای بازنویسی شدهای در اختیار کودکان قرار داد که لابهلای داستان، از ابیات متن اصلی نیز استفاده شده است. بهرهمندی از این کتابها کمکم کودکان را با متن یا اشعار متون کهن آشنا کرده و مسلط به خواندن آن نیز میکند. عطار تأکید میکند: «نباید کودکان به کتابهای بازنویسی شده عادت کنند. اگر این اتفاق بیفتد، در سنین بالاتر از خواندن متون اصلی گریزان شده و نمیتوانند به راحتی ارتباط برقرار کنند». این کارشناس البته این را هم میگوید که نباید یکباره کتابهای متون کهن را در اختیار نوجوانان قرار داد و بهتر است از کتابهایی بهرهمند شد که کلمات دشوار و سخت آن در قالب پاورقی، توضیح داده شده است. بازگو کردن داستان، کشیدن نقاشی از متن، اجرای نمایش برگرفته از متون کهن و همچنین سوق دادن به سمت حفظ برخی حکایتها و اشعار متون کهن از دیگر راههای علاقهمند کردن کودکان و نوجوانان به ادبیات غنی ایران است. عطار البته تأکید میکند که هیچکدام از این راهها نباید بهصورت افراطگونه پیش رود و قرار نیست کودکمان اطرافیان را سرگرم کرده یا در نهایت از ادبیات دلزده شود. او تأکید میکند: «باید تمایل و علاقه کودک و نوجوان را به ادبیات کهن افزایش داده تا این گنجینه ارزشمند با شیوهای درست به نسلهای بعدی منتقل شود».