قطبالدین صادقی- کارگردان تئاتر و استاد دانشگاه
1- پس از شیوع کرونا در ایران و با تعطیلشدن همه فعالیتهای آموزشی، اجرایی و تولیدی که مربوط به تئاتر است، نخستین چیزی که ازبینرفته بهحساب میآید، تداوم و طبیعت فرهنگی است. در واقع با این اتفاق، هنرمندان هم از نظر مالی عقب افتادند، هم از نظر روانی و احساسی؛ بهگونهای که شاید این تصور برای آنها شکل میگیرد که عمر از لابهلای انگشتان رد میشود و هیچ کاری نمیتوانند انجام بدهند. علاوه بر اینها مردم هم ضرر میکنند. کسانی که به حیات فرهنگی دل بستهاند، به در بسته میخورند و بزرگترین تأثیر منفی آن این است که با تعطیل شدن تئاتر و سینما، جامعه روزبهروز به طرف جامعهای غریزی حرکت میکند. آنچه انسان را از حیوان متمایز میکند، وجهه فرهنگی اوست. وجهه فرهنگی یعنی تمام آن نیازهایی که از نظر روحی و روانی و هستیشناسانه مکمل آن وجهه غریزی است و اکنون همه اینها تعطیل شده و ما یک زندگی غریزی داریم، آن هم در اوضاعی که به اندازه کافی تربیتهای مضر جهانی سومی داشتهایم.
2- نخستین کاری که برخی دولتهای پیشرفته انجام دادند این بود که نگذاشتند هنرمندان دلسرد شوند یا احساس تنهایی و ناامنی داشته باشند. برای مثال در آلمان به تمام هنرمندان ازجمله عکاسان، روزنامهنگاران و بازیگران و موزیسینها مبلغ 5هزار یورو داده شد تا ابتدا دغدغه مالی نداشته باشند. این نخستین رکن در جوامع توسعهیافته است که در جامعه ما متأسفانه چنین بسته حمایتیای وجود ندارد.
3- در فرانسه در همین اوضاع، تئاتر تعطیل نشده و دائما نمایش اجرا میشود و با دستگاههای ارتباط جمعی در فضای مجازی نمایشها اجرا میشوند. این یعنی فرهنگ و هنر و کار هنرمند تعطیل نشده است. تئاتر برای کودکان را هم در تمام مهدکودکها و مدارس، زنده اجرا میکنند و چنین برنامههایی 15هزار تماشاگر دارد. در واقع به جای سالن 200 تا 300نفری، صاحب 15هزار تماشاگر شدهاند. این یعنی از فرصت پیشآمده برای توسعه تئاتر استفاده کردهاند. متأسفانه این کارها در کشور ما انجام نمیشود. آنها نگذاشتند فرهنگ و هنر در جامعهشان تعطیل شود. چون میدانند مهمترین ویژگی یک جامعه، فرهنگ آن است. فرهنگ یعنی تولیدات فرهنگی و اصل و اساس شهر یعنی تولید فرهنگ و هنر. در واقع تفاوت شهر با روستا همین است. در روستا سال به سال یک مراسم عزاداری و یک عید نوروز است، ولی در شهر هر روز و هر ساعت کتاب، نمایشگاه نقاشی، کنسرت و تئاتر وجود دارد. از این منظر، این روزها تهران با روستا هیچ فرقی ندارد؛ برای اینکه تولید ندارد و آدمها میخورند و میخوابند و همه ما به طرف زندگی غریزی حرکت میکنیم.
4- برای کمتر لطمهدیدن تئاتر در این اوضاع، در مرحله اول هنرمندان نباید افت کنند. این یعنی کسی که بازیگر است باید تمرین بدن و بیان را انجام دهد. آن کسی که نویسنده است باید مدام تمرین نوشتن کند و آنکه کارگردان است، طرحهایی برای کارگردانی داشته باشد. در واقع نباید یأس و ناامیدی و فضای سرد خاکستری باعث شود از خودسازی دست بردارند. این یعنی ما در برابر خودمان مسئولیم، قبل از اینکه در برابر جامعه مسئول باشیم. در مرحله دوم هم میتوان برخی از فعالیتهای این عرصه را درصورت امکان در فضای مجازی برگزارکرد. مردم هم به اشکال مختلف میتوانند حیات فرهنگیشان را زنده نگه دارند. مطالعه کتاب در این روزها بهترین کار است. همینطور دیدن فیلم و فیلمِ تئاترها. این را هم به یاد داشته باشیم که آدمهای بزرگ در اوضاع دشوار هم کار کردهاند. گالیله زمانی که روی پروژه نجومش کار میکرد کوچههای فلورانس پر از جسد بود و او یک ساعت خانه و آزمایشگاهش را ترک نکرد. او ماند تا آخرین دقیقه و کارش را به سرانجام رساند. معتقدم کسی که فرهنگی و خلاق باشد و دلش برای فرهنگ و هنر بتپد، تسلیم نمیشود. جوهر هنر؛ آفرینش و خلاقیت است و خلاقیت همیشه بیانگر این است که یک راهحل وجود دارد. این یعنی در ذات خلاقیت هنری یک نوع خوشبینی هست. بنابراین نباید این خوشبینی خلاقانه را از دست بدهیم و تسلیم دشواریها و مشکلات شویم. باید فکر کنیم که در آینده، حتما فرجی خواهد شد و انشاءالله این کرونا هم مانند دیگر مشکلات میگذرد و به همواری خواهیم رسید.
سه شنبه 11 آذر 1399
کد مطلب :
117475
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/XDXOg
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved