معماران زن و سیمای شهر
همشهری در گفتوگو با معماران، شهرسازان و طراحان شهری، ضرورت حضور زنان در عرصه شهرسازی را بررسی کرده است
مجید جباری- خبرنگار
شهر به همه ساکنانش تعلق دارد. شهری برای همه، شهری است که دسترسی همه شهروندان به خدمات شهری راحت و یکسان باشد؛ عرصههای عمومی مثل بوستانها، زیرگذرها، پلها و مسیرهای اصلی تردد برای حضور همه اقشار فراهم و زنان، سالمندان، معلولان و کودکان دغدغهای برای حضور در آن نداشته باشند. اما بسیاری از معابر و عرصههای عمومی شهرهای ما از آنچه هستند و با آن چیزی که باید باشند، هنوز فاصله زیادی دارند.
شهرداری تهران که طی سالهای اخیر طرحهای متعددی را برای انسانمحوری و پیادهمداری اجرا کرده و بازپسگیری عرصههای عمومی از خودروها را کلید زده، بهدنبال تکمیل این فرایند، بهتازگی دستورالعملی را به شهرداران مناطق 22گانه ابلاغ کرده که قرار است براساس آن، فضاهای ناایمن و بیدفاع شهری برای زنان و خانوادهها طی 5 مرحله شناسایی شوند. اینطور که پیداست این دستورالعمل اجرایی هدفش، بهسازی فضای شهری برای حضور همه افراد بهخصوص زنان و کودکان، رسیدن به الگوی مشخص در ارتقای امنیت زنان در فضاهای شهری و حضور فعالتر آنان در شهر است که درنهایت موجب رضایت شهروندان میشود.
ارتقای امنیت محلهها با کمک مردم
زهرا بهروز آذر، مدیرکل امور بانوان شهرداری تهران درباره طرح ارتقای امنیت بانوان در محیطهای شهری که در منطقه ۱۰بهصورت پایلوت اجرایی شده، گفت: «پیرو اجرای برنامه «تهران شهری برای همه»، در نظر داریم شهر را برای همه گروههای مختلف اعم از زنان، سالمندان، کودکان و... آماده کنیم.» او با بیان اینکه نیمی از جمعیت شهر ما را زنان تشکیل میدهند، افزود: «متأسفانه زنان تجاربی از القای حس ناامنی در برخی فضاهای شهر دارند و این حس مانع از حضور آنها در شهر میشود که ما بهعنوان مسئولان شهری وظیفه داریم ضمن امن کردن فضا، حس امنیت را نیز ارتقا دهیم.»
به گفته این مدیر شهری، فضاهای ناامن از طریق گفتوگو با زنان، شورایاران و معتمدین محل و مدیران نواحی شناسایی میشوند که بعد از آن، موضوعات در کارگروه محلی به ریاست شهردار منطقه بررسی شده و پس از اولویتبندی، راهکارهای رفع این فضاها انتخاب و مشکل رفع خواهد شد؛ ضمن اینکه مردم محلات بهدلیل آشنایی با فضای محلی بهتر از کارشناسان میتوانند ما را در رفع نقاط ناامن کمک کنند. حال باید پرسید چه تفاوتی وجود داشت اگر شهرها بهدست طراحان زن شکل میگرفت و دغدغههای حضورشان در فضاهای همگانی با ابتکارات و خلاقیت خودشان پاسخ داده میشد؟ این سؤالی است که همشهری از تعدادی از طراحان و معماران و شهرسازان زن پرسیده است.
توجه به فضاهای شهری با 3مولفه
سپیده شفائی، شهرساز :
بهدلیل اینکه زنان بهعنوان یک شهروند، تجربه عملی قرار گرفتن در شرایط نامناسب را دارند، طبیعتا با موضوع حساستر برخورد میکنند؛ به همینخاطر شاید از این زاویه حضور زنان شهرساز در شهرها حائز اهمیت باشد. اما بهطور کلی تفاوت چندانی بین شهرسازان مرد و زن نمیبینم. جامعه ما مردسالار است و در همه حوزهها این نگاه وجود دارد؛ اما کسانی که آگاهی بیشتر و کافی در این زمینه دارند سعی میکنند از حضور زنان در شهرسازی هم استفاده کنند. حدودا 40سال پیش وارد این حوزه شدم؛ از آن زمان تعداد زنان شهرساز بسیار بیشتر شده است. هماکنون در شهرداریها اکثرا زنان مشاغلی را برعهده دارند که هرگز در گذشته دیده نمیشد. این حوزه بهتدریج و در یک فرایند زمانی ایجاد شده و هماکنون شاهد حضور زنان در بدنه مشاغل دولتی، شهرداریها و حوزههای عمومی و نهادهای مشاوره و... هستیم. این موارد در کنار تجربههایی که زنان دارند، طبیعتا میتواند شرایط مساعدتر و مناسبتری را برای همجنسهای خود در شهر بهوجود بیاورد. همینطور که گفتم آگاهی و دانشی که زنان نسبت به موضوع دارند به همراه امکانات حاضر، هم الگویی برای نسلهای جوانتر است و هم فضاها را بهتر دراختیار زنان قرار میدهد. بیشک اگر این فرایند زودتر طی میشد، دارای فضاهای شهری مناسبتری بودیم. به هر حال هر موضوعی زمان خودش را طلب میکند و این، امری است که مطالبه زنان در جامعه بوده و خوشبختانه تاحدی این مطالبهگری به نتیجه رسیده است. شهرداری تهران اخیرا دستورالعمل اجرایی ارتقای احساس امنیت حضور زنان و خانواده در شهر را به مناطق 22گانه ابلاغ کرده و لایحه مربوط به منع خشونت علیه زنان هم در مجلس در دستور کار قرار گرفته است. با توجه به اینکه پشتوانه همه اقدامات اجرایی، قوانین، آییننامه و بخشنامههاست، همسو شدن قوانین، همراه با حضور گسترده زنان در این حوزه و توجه به فضای شهری 3 مولفهای است که اگر درکنار هم قرار بگیرند میتواند با همافزایی، شرایط را برای زنان و خانواده در شهر و فضاهای شهری مناسبتر کند. الان ما در مقطعی هستیم که این 3 مؤلفه همراستای هم قرار گرفتهاند و طبیعتا میتواند نتیجه مطلوبی را پیش رو داشته باشد.
شهرهای خسته از نگاههای سوداگر و خشن
ترانه یلدا، شهرساز:
بهنظر من زنان استعداد ذاتی بهتری برای معماری و شهرسازی دارند، چون زندگی و تجربه حضور در فضا را بهتر حس میکنند؛ برای خانواده، برای کار و برای شهرشان. بههمینخاطر است که در یکی دو دهه اخیر لزوم سپردن شهرها بهدست زنان شهرساز، معمار و طراح را تبلیغ کردهام. اگرچه از کودکی به ما زنان یاد دادهاند بیشتر احتیاط کنیم، محافظهکار باشیم، سرمان بهکار خودمان باشد، در کار شهر ، اجتماع و سیاست فضولی نکنیم، دستور ندهیم و تابع باشیم. حتی وقتی میدانیم حق با ماست، باز با مکر و حیله زنانه، حرفمان را در دهان مردان خانواده و همکارمان بگذاریم تا کارساز شود، اما نمیتوانیم نقش خودمان را نادیده بگیریم. زیرا بین رویکردهای زنانه و مردانه به جهان و فضا در جوامع مختلف همواره تفاوتهایی وجود داشته است. با این اوصاف، پس مشکل کجاست؟ آنجا که به لحاظ فرهنگ اجتماعی، زنان برای کار جدی در سطوح بالا و مدیریتی اعتماد به نفس ندارند. همزمان، مردان هم ترجیح میدهند سطوح تصمیمگیری و مدیریتی را برای خود نگه دارند. آنجا که زنان در محیطهای کاری، حق خود را طلب نمیکنند. آنجا که زنان زیر بار توافقات زیر میزی کمتر میروند، یا میترسند بروند و لذا در محیطهای مدیریتی و اداری، مردان از زنان میترسند و حضورشان را دست و پاگیر تصور میکنند. وزنه سنت هنوز سنگینتر است و زنان در آنجا مطیع ترند. به هر حال من معتقدم ممکن است زنان بهخاطر دقت خود به جمع و خانواده و جماعت و جامعه بیشتر فکر کنند؛ تصورم این است که زنان محافظهکارترند. امنیت را در اولویت اول قرار میدهند و اینها صفاتی است که من «زنانه» مینامم و در حیطه معماری، «زنانه» میخواهم. بهخاطر این صفات غالب است که فکر میکنم زنان شهرساز و معمار میتوانند طراحان بهتری برای فضاهای امن و پرنشاط در خانهها و عرصههای عمومی شهری باشند. البته این به هیچ وجه معنی نفی آقایان و استعدادهایشان نیست. این زنانند که باید به شادی و تفاهم و دوستی (و گاه هم به کلک!) جای خود را در میان جامعه معماران تثبیت کنند! شهرهای ما از برخی نگاههای سودجو و سوداگر و خشن خسته شدهاند. نگاههایی که به بهانه توسعه، شهر و نشانههای آشنایش را محو و متلاشی میکنند. ما به زنان شهرساز و طراح شهری نیاز داریم که از شهرهایمان پرستاری کنند. به بهسازی و نگهداری ثروتهای شهری بیشتر اهمیت بدهند تا به توسعهای تعریف نشده برسیم که در سالهای اخیر هیچ خیری برای شهرهایمان نداشته است. این تغییر رویکرد هم فرهنگسازی میخواهد و هم آموزش درست در همه زمینهها. شاید زمان شکستن این سقف شیشهای فرا رسیده باشد.
حساسیت بانوان در طراحی فضاهای شهری
فروغ افشاری، کارشناس شهرسازی:
نگاه به طراحی فضاهای شهری و بهطور کلی در مباحث شهرسازی از منظر زن و مرد عموماً و خصوصاً فرقی نمیکند اما نکته مهم این است که دغدغههای زنان در کشور ایجاب میکند در طراحی فضاهای شهری حساستر باشند. این بهمعنای نفی عملکرد آقایان نیست چرا که شهرسازی اصول اولیه دارد و با رعایت آنها در ایجاد مناظر و سیمای شهری میتوان شاهد شهر سالم و پاسخگو بود. بنابراین شهرسازان در طراحیها مکلفند همه اقشار و همه جانداران حتی حیوانات و فضای سبز را مدنظر قرار دهند و برایشان برنامهریزی کنند؛ نکتهای که شاید توسط زنان فعال در حوزه شهرسازی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. در کشور آنچه اهمیت دارد این است که معماری و طراحی و بهطور کلی مباحث شهرسازی تابع بازار شده است و فعالان در این حوزه اعم از زن و مرد به جای لحاظ کردن نیاز شهر، مطابق خواسته کارفرمایان عمل میکنند و در چنین شرایطی اصول شهرسازی تعیینکننده شاخصهها نیست و این بازار است که نوع طراحی منظر شهری را تعیین میکند. موضوع دیگری که در حوزه شهرسازی مطرح میشود و زنان نقش پررنگتری دارند، مباحث ایمنی و امنیت فضاهای شهری است که بانوان نسبت به چنین مسائلی حساستر هستند و تلاش میکنند با اقداماتی چون تأمین روشنایی و استفاده از رنگ، مناظر و سیمای شهر را برای زنان جذابتر و در عین حال ایمنتر کنند.
شهر گروهبندی شده یا شهر فراگیر؟
مرجان گلیپور، شهرساز:
چند سالی است که شاهد شکلگیری فعالیتهای مختلف در قالب شهرهای دوستدار کودک، سالمند، معلول، زنان و از این قبیل هستیم که عمده فعالان و کنشگران آن را هم سازمانهای مردمنهاد و تشکلهای غیررسمی در ارتباط با سازمانهای متولی و بدنه مدیریت شهری تشکیل میدهند. اغلب نتیجه زحمات آنها هم در اختصاص بوستانی با پیشوند «دوستدار...» دیده میشود. فارغ از هرگونه داوری نسبت به فعالیت گروههای مختلف ذکر شده، آنچه به وضوح از این قبیل مطالبهگریها قابل بیان است ناتوانی شهرسازی در پاسخگویی به نیازهای عمومی جمعیت شهری از یک سو و به حداقل رساندن مشکلات شهری است. مگر شهرسازی- چنانچه در تعریف عام آن نیز آمده است- مداخله و تنظیم فضا و فعالیت بهمنظور بهبود کیفیت زندگی ساکنان نیست؟ از آنجایی که گروه هدف این نوشتار، بانوان و مقیاس بررسی آن نیز فضای شهری است، مروری کلی بر شاخصهای کیفیت زندگی از قبیل محیطی، فرهنگ شهروندی، اقتصادی، جمعیتی و اجتماعی، آموزش، تحصیلات و مهارتها، زیرساختها و تأسیسات، سلامتی و بهداشت، حقوق شهروندی، تفریحات و استراحت، مسکن و سرپناه، امنیت (در اندازهگیری سطح کیفی زندگی) و همچنین شاخصهای ارتقای کیفی محیط بر ضرورت دگرگونی شهر، مدیریت و بسیاری از مواردی که با شهر در ارتباط هستند، تاکید میکند. بر همین اساس ارتقای کیفیت زندگی شهری را میتوان معطوف به تأمین نیازهای اساسی مادی و معنوی در دو وجه ذهنی و عینی بهطور توأمان دانست. یعنی توجه به شاخصهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، محیطی، روانی و... دردو وجه عینی(کمی) و ذهنی(کیفی)در روند طرح و برنامهریزی، توسعه و مدیریت شهر است. بهگونهای که نیازهای مادی و معنوی آنها را پاسخ دهد. در همین ارتباط و بهعنوان رویکردی جامع، میتوان به شعار «شهری برای همه» یا همان «شهر فراگیر» اشاره کرد که اهداف کاربردی مشخص آن ترویج فرصتهای برابر، حفظ همبستگی اجتماعی، ساختن سرمایه اجتماعی، کاهش و نهایتاً حذف انزوای اجتماعی است. بدنه مدیریت شهری تهران نیز در دوره جدید با این نگاه به اداره شهر پرداخته است؛ شعاری که درصورت تحقق، انزوای اجتماعی- فضایی شهر را کاهش خواهد داد. بنابراین باید ماموریت طیف وسیع کنشگران این حوزه باید پیادهسازی سیاستها و بهترین شیوههایی باشد که مردم را درتصمیمگیری برای محیطی که فراگیر است تقویت کند. برای تحقق یک پایه دانش محکم درباره شمول شهرها باید کارهای تحلیلی گستردهای با طراحی مداخلات ابتکاری و چندبعدی مورد توجه قرار بگیرد. برای این منظور پیشنهاد میشود راهحلهای چندبخشی برای یک موضوع چندبعدی، ترکیب راهحلهای «پیشگیرانه» و «درمانی»، اولویتبندی و مقیاسبندی سرمایهگذاری، تقویت ظرفیت در سطح محلی، تقویت مشارکت، ابتکار، شمول جنسیتی و زیرساختهای هوشمند در 3 سطح کلان (تهیه برنامههای بزرگ شهرسازی، طراحی پروژههای جدید همه شمول)- سطح میانی(طراحیهای خاص) و جزئیات اجرایی(دسترسی همه بخشهای جمعیت به همه امکانات شهری).
نگاه فراگیر و همهشمول به شهر درصورت تحقق، ارتقای کیفی زندگی و رضایتمندی همه شهروندان بهطور عام و گروههای خاص نظیر کودکان، سالمندان، بانوان و کمتوانان را به دنبال خواهد داشت. بهگونهای که محتوا و به تبع آن رویههای شهرسازی را نه صرفاً بهعنوان زمینهای علمی یا هنری، بلکه زمینهای انسانی در ایجاد عدالت و ایفای رسالت بسیار مهم آن مــعرفــی میکند.