رفراندوم ظرفیت
زندگی، عشق و دیگر هیچ
جمال رهنمایی
برگزاری رفراندوم برای انتخاب شیوه کشورداری در سال1358، نخستین مراجعه به آرای عمومی در تاریخ ایران محسوب میشود. رهبرانی خشنود از این پیروزی و مردمانی پرشور و هیجان که از لذت پیروزی در پوست خود نمیگنجیدند. اتخاذ این تصمیم از سوی سیاسیون وقت و استقبال بینظیر و سراسری مردم از این فرصت تاریخی یکی از قطعات مهم و استثنایی کشور ماست. اما این تازه شروع ماجرا بود و قدم اول در مسیری به طول تاریخ و آینده.
جامعه ایرانی که چند دهه بیشتر از ورود آن به شهرنشینی و روبهروشدن با اقتضائات سیاسی و اجتماعی نگذشته بود، به سرعت پیروزی را تجربه کرد. انتخاب و تداوم حکومتی که با اراده عمومی روی کار میآید، حقیقتا کاری دشوار و راهی پرفراز و نشیب و طاقتفرساست.
این تجربه برای برخی از جناحهای سیاسی باسابقه تاریخی هزاران سال حکومتهای فردی و استبدادی، تجربه تازه و بیسابقهای بود. خیلی زود کار برخی گروههای سیاسی با جمهوریت، زیرآسمان واقعیتهای اجتماعی و سیاسی به زدوخورد و مشاجره سیاسی کشید.
شور و هیجان این فضای تازه سیاسی و اجتماعی مانند شور و هیجان زوجی بود که با دنیایی از امید و آرزو زیریک سقف میروند؛ غافل از اینکه وارد دنیایی مملو از تعهد، مسئولیت و مخاطره شدهاند. همانگونه که تداوم زندگی مشترک نیازمند تحمل رنجهای عظیم، مسئولیتهای سنگین و فرایند بیپایان ساختن یک رابطه و یک زندگی است، زندگی سیاسی در قالب ساختار جمهوری نیز یک فرایند پرفراز و نشیب، پرمشقت و پرحادثه برای ساختن یک کشور است.
احترامگذاشتن به یکدیگر و بهرسمیت شناختن نیازها و ایدهها و سبکزندگی طرفین از اصول اولیه موفقیت در تداوم زندگی مشترک است که نیازمند بلوغ روانی و عاطفی است همانگونه که زندگی در قالب نظام جمهوری، نیازمند احترام به قوانین و قراردادهای اجتماعی، بهرسمیتشناختن ایدههای گوناگون و تنوع افکار و عقاید و رواداری اجتماعی است که نیازمند بلوغ سیاسی و اجتماعی است.
ساختن یک رابطه دونفره نیازمند وجود میزانی از عشق و محبت و صمیمیت و تعهد است تا بتوان به سوی آیندهای حرکت کرد که در همین لحظه مشغول ساختن آن هستیم و ساختن یک کشور نیازمند میزانی از مسئولیتپذیری شهروندی، حفظ و تقویت هویت ملی و تعهد به سرنوشت و آینده کشور بهعنوان حلقه اتصال و صمیمیت اجتماعی و عشق بیپایان به رسیدن به آیندهای است که در همین لحظه مشغول ساختن آن هستیم.