اقتصاد در گردونه اعتصاب
دولتها یکی از پس دیگری آمدند و کاری جز تماشای انقلاب نداشتند
علیرضا احمدی
فروردین1357 درحالی آغاز شد که ناآرامیها به سراسر کشور سرایت کرده بود و صدای انقلاب را میشد از هر کوی و برزن شنید. در ین اوضاع، اقتصاد کشور در شرایط بسیار ناپایداری بهسر میبرد و بهنظر میرسید اقدامات آموزگار برای کنترل وضعیت اقتصادی تأثیر چندانی ندارد. در چنین شرایطی در7فروردین، فردریک مولی، وزیر دفاع انگلستان که در تهران به سر میبرد، در مصاحبهای گفت انگلستان همیشه آماده است نیازهای نظامی کشورهای دوست خود را مورد بررسی قرار دهد و در تامین آنها همکاری کند. وی درباره فروش تانک چیفتن به ایران گفت که بخش اعظم تانکها به ایران تحویل داده شده و تعداد معدودی باقی مانده که طبق برنامه تحویل میشود. چند روز بعد پالایشگاه نفت تبریز با ظرفیت 80هزار بشکه در روز کار خود را آغاز کرد. نفت خام پالایشگاه تبریز از میدان نفتی اهواز و میدان نفتی مارون تامین میشود. در 23فروردین نیز به دعوت محمد یگانه، وزیر اموراقتصادی و دارایی، سیمون اسکاچکرف، رئیس کمیته دولتی شورای وزیران اتحاد جماهیر شوروی، در رأس یک هیأت بلندپایه از مقامات آن کشور، به تهران آمد. این سفر بهمنظور امضای یک موافقتنامه میان ایران و شوروی در زمینه همکاری برای ساخت قسمت چهارم شاهلوله گاز دوم ایران در قم تا آستارا صورت گرفت. این شاهلوله هزار و 400کیلومتر طول دارد. همچنین دوطرف موافقتنامهای امضا کردند که براساس آن ظرفیت کارخانه ذوبآهن از 600هزارتن رقم فعلی، به یکمیلیون و 900هزار تن در سال میرسد. چند روز بعد والتر شل، رئیسجمهور آلمان فدرال هم به تهران آمد و در جریان مذاکرات با شاه اعلام کرد ایران بعد از ایالات متحده آمریکا دومین شریک بزرگ معاملاتی و تجاری ما بهشمار میرود و همکاریهای ما در زمینه امور اقتصادی، فرهنگی و ورزشی ادامه مییابد.
اوایل مرداد، پس از مدتی آرامش نسبی، بار دیگر تظاهرات همهجانبه شد و پس از استعفای عبدالمجید مجیدی و هوشنگ انصاری از حزب رستاخیز، شاه که متوجه فرار کارگزاران خود شده بود، 26مرداد در مصاحبه با نمایندگان رسانههای گروهی گفت: «یک عده ترسو که یک خرده سروصدا شنیدهاند، دارند خانههایشان را تندتند میفروشند و از این مملکت فرار میکنند». با بالا گرفتن بحران در کشور در 5شهریور، دولت جمشید آموزگار سقوط کرد و فرمان نخستوزیری به نام جعفر شریفامامی، رئیس مجلس سنا، مدیرعامل بنیاد پهلوی و رئیس هیأتمدیره بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران، صاحب دامداری مفصل کرج و شریک کهبد (سرمایهدار معروف) صادر شد. این انتصاب افزایش اعتراضهای عمومی را بههمراه داشت و سلسله اعتصاباتی که به راه انداخت، اقتصاد کشور را فلج کرد و تولید نفت ایران را هم به صفر رساند. اعتصاب کارگران در صنایع تولیدی ازجمله کارخانه ماشینسازی تبریز، پالایشگاههای نفت، مخابرات تهران، کشت و صنعت شوشتر، ذوبآهن اصفهان، مس سرچشمه، پتروشیمی آبادان و راهآهن زاهدان، دولت را در شرایط بغرنج اقتصادی قرار داد که مشوقهایی ازجمله افزایش حقوق، وام مسکن و اضافهکردن 3روز به تعطیلات رسمی نیز گرهی از مشکلات نگشود. در چنین اوضاعی علاوه بر اینکه تولید و عرضه نفت و بنزین بهشدت کاهش یافت، خروج ارز از کشور به میزان چشمگیری بیشتر شد تا جایی که 7 آبان خبرگزاری فرانسه اعلام کرد روزانه حداقل 50میلیون دلار ارز از ایران خارج میشود و یکماه بعد در 7آذر عدهای از کارمندان بانک مرکزی با انتشار اطلاعیهای اسامی 178نفر از خارجکنندگان ارز غیرقانونی در 2ماه شهریور و مهر را به میزان 350میلیارد ریال اعلام کردند. دراین فهرست نام بلندپایگان دولتی، نظامی و درباری آمده بود. در این میان تشکیل دولت نظامی ازهاری در 15آبان هم کاری از پیش نبرد و آتش خشم عمومی را شعلهورتر کرد. با آشفتهتر شدن اوضاع، قیمت املاک و مستغلات در تهران به حداقل ممکن رسید و خانهها و آپارتمانهای عرضهشده برای فروش هر مترمربع زیر هزارتومان معامله شد. با آغاز زمستان درجه تب اقتصاد کشور فزونی یافت. اکنون دیگر دولت از انجام پرداختهای خود عاجز شده بود و تعهدات خود را نمیتوانست انجام دهد، بانکها از پرداخت چکهای مردم خودداری میکردند و قیمت طلا در بازار تهران و سایر شهرها نیز به 3برابر نرخ دولتی رسیده بود. همچنین در 5دی، خارک، مهمترین بندر نفتی ایران از کار بازماند و تولید نفت ایران که در آذرماه از 6میلیون بشکه به یک میلیون بشکه کاهش یافته بود، به پایینترین حد نصاب تولید خود رسید که این موضوع صادرات نفت کشور را بهطورکامل قطع کرد و به افزایش 10درصدی قیمت نفت اوپک انجامید. در16دی، شاپور بختیار کابینه خود را معرفی کرد تا بلکه بتواند به اوضاع سر و سامانی بدهد، اما دولت مستعجل بود.