گزارش فصلی مرکز آمار ایران از تغییرات قیمت فــــروش محصولات و هزینه خدمات کشاورزی در تابستان امسال از شکاف زیاد قیمت فروش این محصولات در استانهای مختلف حکایت دارد؛ بهگونهای که اختلاف قیمت بین یک محصول در فصل تابستان به 70درصد هم میرسد. آیا این شکاف قیمتها منطقی است یا اینکه پشت پرده بازار محصولات کشاورزی خبری نهفته و سالهاست پنهان مانده است؟ مسئله دیگر اینکه آیا سیاست خرید تضمینی محصولات کشاورزی بهویژه گندم و قیمتگذاری دولتی فرآوردههای دامی نظیر شیر و لبنیات باعث بهبود وضعیت اقتصادی کشاورزان و دامداران شده است؟
از گندم تا جو
گندم از محصولات استراتژیک کشاورزی ایران است و همواره سیاست کشور خودکفایی در تولید این محصول بوده و فارغ از اینکه آیا اصرار بر خودکفاماندن در تولید گندم، تا چه اندازه اقتصادی است، چالش اصلی همهساله دولت با گندمکاران، تعیین قیمت خرید تضمینی گندم است. در تابستان امسال میانگین قیمت فروش یککیلوگرم گندم در بازار آزاد 24هزار و 85ریال بوده و دولت هرکیلو گندم را 24هزار و 984ریال از گندمکاران خریداری کرده است. این در حالی است که قیمت این محصول در استان کرمان 36هزار و 388ریال و در استان همدان 22هزار و 385ریال برآورد شده و میانگین قیمت هر کیلو گندم 24هزار و 744ریال برآورد شده است. رشد قیمت گندم در تابستان امسال نسبت به تابستان پارسال 44درصد اعلام شده اما اینکه چرا در مقاطعی از سال گندمکاران از قیمت تعیینشده در دولت گلایه دارند و در برخی سالها انتقاد میکنند که چرا دولت گندم آنها را نمیخرد، معمای پیچیدهای است؛ زیرا هزینه تولید و حاشیه سود در بخش کشاورزی ایران نامتعادل است و به همین دلیل کشاورزان گندمکار به هنگام کاهش قیمت این محصول در بازار جهانی تأکید دارند دولت باید محصول آنها را به قیمتی خریداری کند که برای آنها مقرونبهصرفه باشد. از سوی دیگر با افزایش قیمت گندم در بازار کشورهای همسایه تقاضا برای صادرات این محصول افزایش مییابد و کشاورزان گندمکار گلایه دارند که چرا دولت محصول آنها را با قیمت پایینتری میخرد.
کلید معما
کلید این معما در خصوص تنظیم بازار محصولات مرتبط با بخش کشاورزی و دامداری را نمیتوان فقط در انبار سیاستهای حمایتی دولت و مجلس جستوجو کرد، بلکه کلید اصلی در رشد نامتعارف و هزینه پیشتولید، تولید و برداشت این محصولات و حاشیه سود بالای آن در فرایند توزیع و فروش است که باعث میشود هم کشاورز سود چندانی نکند و هم مصرفکننده چندان راضی نباشد. در این وضعیت نهادهای تنظیمگر بازار و سازمانهای حمایتی و نظارتی بیش از آنکه حامی تولید باشند، به سرکوب تولید مشغول هستند. هدفشان هم حمایت از تولیدکننده است و هم مصرفکننده اما نه تولیدکننده راضی است و نه مصرفکننده؛ زیرا هر دو چوب تورم را میخورند. به گزارش همشهری، در حالی که میانگین قیمت فروش گندم در تابستان امسال نسبت به تابستان پارسال 43.8درصد رشد داشته، رشد قیمت جو که عمدتا مصرف آن برای خوراک دام است، تنها 9.9درصد بوده و میانگین قیمت فروش آن 21هزار و 347ریال برآورد شده است. بهطور طبیعی وقتی نهادههای دامی با قیمت ارز ترجیحی وارد کشور شود، سرمایهگذاری برای تولید این محصولات در داخل توجیه ندارد و بهاصطلاح سود رانت ارزی به رنج تولید محصولات کشاورزی پایه نظیر جو غلبه میکند و انگیزهها را از بین میبرد.
پیام خطا به کشاورزان
وقتی کشاورزان اطلاعات دقیقی از میزان تقاضای واقعی بازار داخلی و خارجی نداشته باشند، سرمایهگذاری آنها در بخش عرضه هم با پالسهای خطا همراه خواهد بود تا جایی که در نبود تعاونیهای مولد و مؤثر بخش کشاورزی، سود ناشی از شکاف قیمت محصولات کشاورزی به جیب غیرکشاورزان میرود. مرکز آمار میگوید میانگین قیمت فروش یک کیلوگرم نخود در تابستان امسال 97هزار و 578ریال بوده که به نسبت تابستان پارسال رشدی 66.2درصدی داشته اما در همین گروه حبوبات، قیمت هر کیلوگرم عدس 146هزار و 526ریال در تابستان برآورد شده که در قیاس با تابستان پارسال جهشی 154درصدی داشته است. شکاف سنگین قیمت محصولات کشاورزی خریداریشده از کشاورزان و فروش آن در سطح بازار بهویژه درخصوص کالاها و محصولات کشاورزی با دوام بالا نظیر حبوبات، نشاندهنده این است که گردش اطلاعات شفافی که بتواند راهنمای کشاورزان باشد، وجود ندارد و هزینه همین عدمشفافیت آماری را هم مصرفکننده میدهد و هم کشاورز.
یونجه یا کاه؟ کدام بهتر است؟
مرکز آمار ایران روایت میکند که رشد قیمت هر کیلوگرم یونجه در تابستان امسال نسبت به تابستان پارسال 18درصد بوده؛ درحالیکه رشد قیمت کاه بیش از 120درصد برآورد شده است. بهطور طبیعی وقتی تولید گندم و جو افزایش مییابد به همان نسبت هم کاه باید با رشد تولید مواجه شود، اما اینکه چرا کشاورزان برای پرورش دام خود مجبورند هر کیلوگرم کاه را 120درصد بالاتر از تابستان سال قبل بخرند، معمای دیگری است که بیانگر هزینه بالای تولید بهویژه در بخش فرآوردههای دامی است.
وقتی همه ناراضی هستند
اگرچه مرکز آمار برآوردی از میزان هزینه تولید محصولات کشاورزی و دامی در تابستان ارائه نکرده، اما اگر مبنا را قیمت فروش فرآوردههای دامی در نظر بگیریم، بازهم مشخص میشود که بازار محصولات کشاورزی و دامی ایران به میل کشاورزان و دامداران نیست و سود آن را بیشتر واسطهها میبرند. چگونه؟ آمارهای رسمی میگوید: قیمت فروش یککیلوگرم پشم گوسفندی در تابستان امسال 71هزار ریال بوده و رشدی 31.7درصدی نسبت به تابستان پارسال داشته است. در همین بازه زمانی قیمت شیر خام گوسفندی 78درصد و شیر خام گاو البته شیر چرخ نشده 30.2درصد رشد کرده است. تولیدکنندگان ازجمله دامداران که از قیمت دولتی شیر خام گلایه دارند، میگویند سود اصلی را کارخانجات لبنی میبرند، کارخانهداران لبنی هم میگویند شیر خام گران شود، مصرف پایین میآید و به ضرر آنها و دامداران است، مصرفکننده هم که مدام از قیمت بالای لبنیات گلایه میکند؛ سؤال اصلی اینجا که چرا همه ناراضی هستند؟
وقتی همه خوابیم
سالهاست که همه از دولت میخواهند به کمک آنها بیاید و از مجلس میخواهند فکری اساسی بکند. این فکر اساسی البته تا زمانی که ریشه مشکلات بخش کشاورزی گندیده و پنهان مانده باشد، باعث تحولی اساسی نخواهد شد و اضافهشدن کمیتهها و کارگروهها تنها بر تعداد موانع و عوامل مزاحم خواهد افزود. روایت مرکز آمار ایران یک برش از کیکی است که سیاستمداران برای کشاورزان پختهاند؛ سیاستمدارانی که داعیه حمایت از کشاورزان و دامداران را دارند اما گرفتار بدفهمی شدهاند. تا زمانی که هزینه تولید در بخش کشاورزی و دامداری بالاست و بهدلیل ضعف سرمایهگذاری، بهرهوری پایین باشد، همچنان کشاورزان غروب را به انتظار طلوع دوباره به تماشا خواهند نشست. اما وقتی همه خوابیم چه فایده؟
آیا قیمتگذاری دولتی به اقتصاد کشاورزان کمک میکند؟
شکاف قیمت در بازار محصولات کشاورزی
در همینه زمینه :