احسان رضاپور ـ کارشناس بازار سرمایه
بدون شک میان دو متغیر نرخ دلار و قیمتها در بورس همبستگی غیرقابل انکاری وجود دارد. از یک نظر نرخ ارز، ماهیت اثرگذاری خود را در دارایی شرکتها بهصورت ارزش جایگزینی نشان میدهد. به این معنی که تغییر نرخ ارز در تغییر ارزش داراییهای شرکتها و اشخاص حقیقی و حقوقی نمود پیدا میکند. شرکتها هم متشکل از این داراییها نظیر خودرو، ساختمان، ماشینآلات و تجهیزات هستند و در بعد دیگر افزایش نرخ ارز به واسطه اثرات تورمی که در جامعه دارد تأثیر خود را بر بازار سرمایه هم نشان میدهد. وقتی قیمت ارز افزایش پیدا میکند، مدتی بعد کالاها، خدمات و محصولات مصرفی هم گران میشوند، سود حاصل از فروش کالاهای جدید – از آنجا که قیمت تمامشده با تورم همخوانی ندارد- برای شرکتها تغییرات قابل اهمیتی پیدا میکند.
البته بورس گاهی این افزایش و کاهش قیمت دلار را بهاصطلاح پیشخور میکند ولی در اغلب موارد بازار بعد از مدتی، خودش را با نرخ ارز و دلار منطبق میکند. بهطور مثال با افزایش ۳۰ درصدی قیمت دلار یکباره ارزش سهام شرکتها ۳۰ درصد افزایش نخواهد داشت همانطور که قیمت خودرو و مسکن یکباره ۳۰ درصد افزایش نخواهد داشت و به همین صورت کالاها و محصولات ۳۰ درصد افزایش قیمت را نخواهد دید. اما وقتی نرخ ارز ثابت میشود کم کم اثراتش در قیمت کالاها نمود پیدا میکند و به همین شکل این تغییر به بازار سرمایه هم راه پیدا میکند؛ زمان تأثیرگذاری تغییرات نرخ ارز در بازار متفاوت است یعنی گاهی به سرعت در بازار تأثیر میگذارد و گاهی حتی تا ششماه برای اثرگذاری زمان نیاز دارد.
سرعت و میزان تأثیرگذاری این تغییرات اما در سهام شرکتها متفاوت است، بهطور کلی شرکتها از نظر تأثیرپذیری نسبت به نرخ ارز به چند دسته مشخص تقسیم میشوند. دسته اول شرکتهایی هستند که بهای تمامشده محصولات تولیدی و بهای مصارف آنها ریالی و فروش آنها نیز ریالی است. دسته دوم شرکتهایی که بهای تمامشده محصولات و بهای مصارف آنها ریالی است و درآمد یا بخشی از درآمد آنها بهصورت دلاری است یا تحتتأثیر مستقیم نوسانات قیمت دلار است. دسته سوم مربوط به شرکتهایی است که بهای تمامشده محصولات، بهای مصارف و درآمدهایشان دلاری است، مثل شرکتهای حوزه پالایش و نفت و همچنین شرکتهای حوزه فلزات و معدن، دسته چهارم مربوط به شرکتهایی است که بهای تمامشده محصولات آنها دلاری است ولی قیمتگذاری و فروش این محصولات تحتتأثیر ریال است.
در دو دسته اول و دوم که بهای تمامشده محصولات و مصارف ریالی است، در صورت افزایش نرخ ارز قیمت کالاها و محصولات نیز بالا میرود و در صورتی که کالا و محصولات تولید شده توسط این شرکتها افزایش نرخ نپذیرد، صادرات آنها بهصورت رسمی و قاچاق جذاب میشود. زیرا افزایش نرخ ارز باعث اختلاف قیمت این کالاها با محصولات مشابه خارجیشان میشود و همین سبب برهم خوردن نسبت عرضه و تقاضا در بازار داخلی و ایجاد تورم و بالا رفتن قیمت کالاها و محصولات این شرکتها میشود.
اما دسته چهارم با افزایش نرخ دلار بهدلیل ریالی بودن محصولات آنها و تأخیر برای تطبیق یافتن قیمت محصولاتشان با قیمت دلار آسیب بیشتری میبینند. بهطور مثال کالاهایی که در صنعت خودرو برای تولید خودرو مورد استفاده قرار میگیرد مانند فلزات، لاستیک، قطعات شیمیایی ماهیت دلاری دارند ولی محصولات تولیدی آنها دارای ماهیت ریالی است و همینطور شرکتهای داروسازی که مواداولیه آنها وارداتی و به قیمت دلار است. این دسته از شرکتها اگر مشمول دریافت دلار به نرخ ۴۲۰۰ نشوند آسیب میبینند.
البته طبیعی است که شرکتها هیچ کدام حالت صفر و صد نباشند و ترکیب منابع و مصارف و ترکیب محصولات و نرخ فروش محصولاتشان نسبتی از دستهبندی بالا باشد. بنابراین تأثیر تغییر نرخ ارز در بازار در هر دسته از شرکتهایی که در بالا گفته شد، متفاوت خواهد بود.
اما سؤال این است هماکنون که قیمت دلار در حال ریزش است آیا نرخ سهام شرکتها هم سقوط میکند یا چرا وقتی نرخ ارز صعودی بود، قیمت سهام شرکتها در بورس، سقوط میکرد؟ در پاسخ باید گفت زیرا بازار به پایدار بودن نرخ دلار در محدوده ۳۰ هزارتومان اعتماد و اعتقاد کافی نداشت بنابراین قیمتها با این نرخ انطباق پیدا نکرد و بازار در انتظار بود تا مشاهده کند آیا این افزایش تأثیر خود را درگزارش فصلی شرکتها نشان خواهد داد یا خیر. از طرفی بهواسطه انتخابات آمریکا که در پیش بود برداشتها به این سمت گرایش داشت که تفاوت در انتخاب یک کاندیدا میتواند در قیمت دلار تأثیر متفاوتی بگذارد. همین موضوع هم بسیاری از سرمایهگذاران را به رفتار احتیاطی یا به نوعی به خرید نکردن وادار میکرد تا بتوانند در آینده و بعد از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا با چشمانداز روشنتر بازار سرمایه را تحلیل کنند.
از طرفی باید توجه داشت، نرخ نیمایی دلار که مبنای قیمتگذاری محصولات شرکتهاست در دیماه سال ۹۸ حدود ۱۱۰۰۰ تومان بود و در دهه آخر اسفندماه به محدوده ۱۴ هزار تومان رسید و این نرخ تا اواسط تیرماه افزایش محسوسی را تجربه نکرد. اما رفته رفته با نزدیک شدن به اواخر تابستان به ۱۸هزارتومان رسید و در مهر و آبان رقم 26هزار تومان را هم تجربه کرد.
اما شاید بهتر باشد در پایان به این سؤال پاسخ دهیم که با وجود نوسانهای شدید در بازار ارز، بازار سرمایه چه رویکردی را اتخاذ خواهد کرد؟ باید گفت که هماکنون شاهد آن هستیم که روند قیمت بازار طلا و دلار نزولی است درحالیکه در بازار سرمایه این گشایشهای احتمالی تأثیری نگذاشته است. بهنظر میرسد بازار ترجیح میدهد بهواسطه فشارهای روانی که در این مدت تحمل کرده و ضررهای بسیاری که به سرمایهگذاران از محل افتهای بازار سرمایه وارد شده است محتاط عمل کند و از طرفی در انتظار است تا مشاهده کند گشایشهای سیاسی و اقتصادی آیا واقعا اتفاق خواهد افتاد؟ درعین حال اثر افزایش نرخ دلار بالای ۲۴ هزار تومان هنوز درصورت مالی شرکتها مشاهده نشده است. بنابراین انتظار میرود طی 2ماه آینده، بازار سرمایه روند ثبات و سپس افزایشی بهخود بگیرد. از نظر تکنیکال هم گروه زیادی از سهام شرکتها در خرداد و تیرماه سالجاری در شرایط خرید هیجانی بود و این روند 2ماه به طول انجامید و به رشدهای پرشتاب بورس منجر شد. هماکنون هم تقریبا مدت 2ماه است که بازار سرمایه نزولهایی را تجربه کرده که همان شرایط فروش هیجانی است. بازار در هیچ کدام از این شرایط بهصورت بلندمدت نمیتواند دوام بیاورد. البته هرکدام از این روندها به یکسری محرکها نیاز دارند که اگر اتفاقهای سیاسی نظامی امنیتی این روندها را برهم نزنند ما شاهد شرایط پایدار در بازار بورس و در نهایت رشد آن خواهیم بود.
شنبه 1 آذر 1399
کد مطلب :
116320
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/J6Kqg
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved