• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
پنج شنبه 29 آبان 1399
کد مطلب : 116229
+
-

نگاه/ رقابت روسیه و ترکیه در قفقاز

 سعید الحاج- کارشناس امور ترکیه

در مقام ارزیابی برندگان و بازندگان بحران قره‌باغ، شکی وجود ندارد که آذربایجان به پیروزی نظامی بزرگی دست یافته و ارمنستان را متحمل شکست سنگینی کرده است. باکو در این جنگ بخش مهمی از سرزمین‌های اشغالی خود را آزاد کرده و همچنان مشغول تلاش برای آزادی بخش‌های باقیمانده از طریق مذاکره و توافق است. البته از سوی دیگر در توافق اخیر بندهای مبهمی هم وجود دارد که ممکن است منجر به تأخیر در آزادی برخی مناطق شود. علاوه بر این، چشم‌انداز وضعیت اداری قره‌باغ در آینده نیز به هیچ عنوان روشن نیست.
در مقابل، تبیین شکست ارمنستان به توضیح خاصی نیاز ندارد، چراکه نخست‌وزیر این کشور به‌طور مستقیم از آن سخن گفته است. پاشینیان توافق آتش‌بس را «تصمیمی سخت و دردآور» توصیف کرده که به‌دلیل شکست‌های نظامی، ناچار به اتخاذ آن شده است. این در حالی است که برخی گزارش‌ها از تعداد بالای تلفات انسانی ارمنستان، ضعف تسلیحاتی و نقطه‌ضعف‌های نظامی متعدد دیگر در این کشور خبر می‌دهند؛ مواردی که می‌تواند پیامدهای سختی برای شخص پاشینیان در داخل ارمنستان به‌دنبال داشته باشد.
ترکیه نیز در صف برندگان بحران قفقاز قرار دارد. در درجه اول، کشوری که به‌طور علنی مورد حمایت ترکیه قرار داشت بر دشمن سنتی خود پیروز شده است. همچنین ترکیه در جریان این بحران موفق شد برتری تسلیحاتی خود، مخصوصا در زمینه پهپادی را به نمایش بکشد. علاوه بر اینها، اکنون راه برای افزایش نفوذ ترکیه در منطقه فوق‌العاده استراتژیک و حساس قفقاز باز شده است. از سوی دیگر اکنون روابط آنکارا با باکو بیش از هر زمان دیگری تقویت شده و حتی احتمال استقرار نیروهای نظامی ترکیه در آذربایجان وجود دارد؛ هدفی که اگر محقق شود قطعا دستاوردی استراتژیک برای ترکیه به شمار می‌رود. این در حالی است که برخی منابع از برنامه ترکیه برای تاسیس پایگاه نظامی در آذربایجان نیز خبر می‌دهند.
در مقابل اما شاید این واقعیت برای بسیاری غافلگیر‌کننده باشد که روسیه نیز از اصلی‌ترین برندگان بحران قفقاز بوده است. بدون شک ارزیابی‌های یکجانبه سطحی می‌گوید روسیه به‌دلیل شکست متحد خود بازنده و ترکیه به‌دلیل پیروزی متحد خود برنده این بحران هستند. اما چنین نگاه سطحی با پیچید‌گی‌های معادله قفقاز و جزئیات تحولات اخیر در آن همخوانی ندارد، همانطور که از اساس بر پیشفرض‌های اشتباه استوار شده است.

چگونه مسکو بحران را به‌نفع خود مدیریت کرد؟
روسیه با حمایت از توافق آتش‌بس، مانع از شکست کامل و ذلت‌بار ارمنستان شده و در مقابل به آذربایجان نیز اجازه تکمیل پیروزی‌های خود را نداد. این نکته مهمی است که پایان بحران از سوی روسیه و نه آذربایجان اعلام شد. از سوی دیگر روشن بود که یکی از اهداف روسیه در بحران اخیر، تنبیه پاشینیان، فشار برای تغییر سیاست‌های دولت ایروان و یا حتی تغییر شخص نخست‌وزیر است. بر این اساس می‌توان چراغ سبز مسکو به آذربایجان برای پیشروی تا شوشا را بهتر فهمید؛ شهری که سقوط آن عملا به‌معنای پایان جنگ بود.
نگاهی به ناآرامی‌های داخل ارمنستان پس از پذیرش آتش‌بس و حمله به شخص پاشینیان نشان می‌دهد مسکو در تحقق اهداف خود موفق بوده است. علاوه بر این، وقوع 2عملیات شکست خورده کودتا و ترور پاشینیان نیز به سود روسیه است؛ فارغ از اینکه عملیات‌های مذکور با حمایت روسیه بوده و یا نتایج طبیعی شکست در جنگ بوده باشند.
روسیه تا به امروز در مدیریت و حل بحران قفقاز یکه‌تاز بوده است؛ آن هم درحالی‌که بازیگران دیگر، مخصوصا آمریکا و پیمان ناتو هیچ نقش مؤثری در این میدان نداشته‌اند. در واقع مسکو خود را به‌عنوان یگانه مرجع حل بحران میان 2کشور باقی نگه‌داشته است. در این چارچوب و با موافقت آذربایجان، نظامیان روسیه به‌عنوان نیروهای حافظ صلح در خط مرزی این کشور مستقر شده و به این ترتیب، حضور خود را در منطقه مورد نزاع میان روسیه با اردوگاه غرب تقویت خواهند کرد.
از سوی دیگر اما باید توجه داشت که روسیه تلاش دارد مانع از توسعه نفوذ ترکیه در قفقاز پس از بحران قره باغ شود. در واقع مسکو به‌دنبال یک کشور همراه و همسو با خود در این بحران بود نه یک رقیب! بر همین اساس روس‌ها برای شرکت در دور اول گفت‌وگوهای صلح آذربایجان و ارمنستان با میانجیگری ترکیه تعلل کردند. پس از آن نیز ادعای حضور نظامیان ترکیه در نیروهای حافظ صلح به‌طور رسمی از سوی کرملین تکذیب شد، اگرچه رئیس‌جمهور ترکیه همچنان بر مشارکت این کشور در نیروهای حافظ صلح و گشت‌های منطقه‌ای قره‌باغ تأکید دارد. اهمیت اختلاف مذکور با بی‌نتیجه ماندن دور اول مذاکرات وزارت‌های دفاع روسیه و ترکیه بر سر بحران قره‌باغ بیشتر روشن می‌شود.
این اختلاف یا به تعبیر بهتر «رقابت خاموش»، استثنائی متاخر در روابط ترکیه و روسیه نیست، چراکه شرایط موجود در تمام میدان‌های مشترک این 2کشور، از سوریه گرفته تا لیبی به همین منوال است. اگرچه مسکو و آنکارا در تمام میدان‌ها تلاش دارند بدون تنش یا رویارویی مستقیم، اختلافات و رقابت‌های میان خود را مهار کنند اما در عین حال قادر به دستیابی به توافقی نهایی و رضایتبخش برای هردو طرف نیز نبوده‌اند، مخصوصا در شرایطی که مسکو روی تغییر موازنه قدرت، تداوم فشارهای همه‌جانبه علیه ترکیه و درنهایت عقب‌نشینی این کشور حساب باز کرده است.
ترکیه در مسیری حساس با روسیه حرکت می‌کند؛ هرگونه ساده‌گیری می‌تواند به یک عقب‌نشینی ختم شود و در مقابل، هرگونه رفتار تند ممکن است واکنشی شدید از سوی روسیه را به‌دنبال داشته باشد؛ واکنشی که معمولا در سوریه و به‌طور مشخص ادلب نمایان می‌شود. می‌توان پیش‌بینی کرد تلاش‌های ترکیه برای برقراری توازن میان مسکو- واشنگتن و همچنین استفاده از فضای اختلافی میان این 2قدرت برای بازیگری و نقش آفرینی در منطقه، سرانجام در دوران بایدن با چالش‌های جدی روبه‌رو خواهد شد. بر این اساس، ترکیه ناچار است در روابط خود با این 2قدرت بازنگری نسبی کرده حتی طرح‌هایی را برای اجتناب از بحران با آمریکا در دستور کار خود قرار دهد؛ طرح‌هایی که شاید یکی از آنها تعلیق راه‌اندازی سامانه موشکی اس-400 باشد.

این خبر را به اشتراک بگذارید