جمال رهنمایی
سرازیرشدن دلارهای نفتی به اقتصاد ایران بدنه سنتی و ریشهدار اقتصاد ایران را بهشدت تکان داد. از اواسط سال1355 بازاریان کشور با رویگردانی از روند پرشتاب تغییرات اقتصادی، به سمت کاهش همکاری با دولت و در عوض پرداخت وجوهات و اقدامات داوطلبانه و نیکوکارانه که موجب معافیتهای مالیاتی بود، تغییر جهت دادند. این تصمیم طبقات متوسط و نسبتا مرفه جامعه ایرانی که به لحاظ معیشت وابسته به دولت نبودند، نقش مهمی در تقویت جریان مخالفت با حکومت داشت. کمی بعد این حرکت در شکل پرداخت حقوق ماهانه به کارمندان وزارتخانههای تأثیرگذار در تامین مالی حکومت، برای تشویق آنان در پیوستن به اعتصابات سراسری ادامه یافت تا وابستگیهای معیشتی کارکنان دولت، مانع تعیینکنندهای برای پیوستن آنها به جریان مخالفان حکومت نباشد. در کشوری که کارهای گروهی و تصمیمات گروهی چندان رواج نداشت، این تصمیمات گروهی بزرگ چگونه شکل گرفت و چنین تأثیرات بزرگی را از خود بهجای گذاشت؟ روانشناسان اجتماعی درباره شیوههای تصمیمگیری و اتفاق نظر گروههای اجتماعی روی این موضوع تمرکز دارند که آیا تصمیمهای گروهی با تصمیمهای فردفرد اعضای گروه همخوانی دارد و گروهها چگونه به اتفاقنظر میرسند؟
درباره پاسخ به چنین سؤالی، قواعد سادهای که بهعنوان «طرحوارههای تصمیم اجتماعی» شهرت دارند، توضیحدهنده هستند. چهار طرحواره تصمیم اجتماعی شهرت بیشتری دارند: «اکثریت برنده است»، «حقیقت پیروز میشود»، «نخستین تغییر عقیده درست است»، «اتفاقنظر اعضا درست است». این طرحوارههای تصمیمگیری موفق به بهدستآوردن اجماع در تصمیم میشوند؛ هرچند گروهها، همیشه موفق به رسیدن به اتفاقنظر نمیشوند و امکان دارد برخی تصمیمهای گروهی دچار تعلیق یا بنبست هم بشوند. تحقیقات متعددی نشان دادهاند همین قواعد ساده در تصمیمگیریهای پیچیده نیز در کسب اتفاق نظر موفق عمل میکنند و در 80درصد موارد به تصمیم درست میرسند. کارکرد بازار بهخصوص در کشورهایی که دارای هنجارهای گروهی مشترک و سطح بالای پیوستگی در بین اعضاست، همواره از موفقیت بیشتری برخوردار بوده است.
تصمیم بزرگ بازار
گروههایی که به اتفاق نظر میرسند
در همینه زمینه :