جشن دولتی
پنجاهمین سالگرد سلطنت پهلوی در سال1355
از سال 1305شمسی تا 1357که سال پایانی حکومت پهلوی در ایران است جمعا 18جشن در تقویم سالانه، مرتبط با اعضای خاندان سلطنتی، اقدامات و رویدادها برگزار شده است؛ 1- جشن تاجگذاری رضاشاه (4اردیبهشت 1305)، 2- جشن ازدواج اول ولیعهد (فروردین 1318)، 3- جشن سالروز آغاز سلطنت محمدرضاشاه (25شهریور)، 4- جشن ازدواج دوم محمدرضاشاه (13بهمن 1329)، 5- جشن ازدواج سوم محمدرضاشاه (29آذر 1338)، 6- جشن سالروز رستاخیز ملی (منظور همان کودتای 28مرداد)، 7- جشن سالروز تولد محمدرضاشاه (4آبان)، 8- جشن سالروز تولد ولیعهد (10آبان 1339)، 9- جشن سالروز اعطای حقوق اجتماعی به زنان یا کشف حجاب (17دی)، 10- جشن سالروز کودتای رضاخان (3اسفند)، 11- جشن سالروز انقلاب شاه و ملت (انتخابات 6بهمن)، 12- جشن سالروز تولد فرح دیبا (22مهر)، 13- جشن شکرگزاری به مناسبت نجات محمدرضاشاه از ترور (15بهمن)، 14- جشن زادروز تولد رضاشاه یا روز پدر (24اسفند)، 15- جشن تاجگذاری محمدرضا و فرح دیبا (4آبان 1346)، 16- جشن دوهزار و پانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران (20- 26مهر 1350)، 17- جشن نخستین دهه انقلاب شاه و مردم (6بهمن 1351) و 18- جشن پنجاهمین سالگرد سلطنت پهلوی (4اردیبهشت 1355). علاوه بر این جشنها که برخی از آنها سالانه بود به مناسبت سالروز تولد مادر، خواهران و برادران شاه و سالروز دفن رضاشاه نیز مراسمی برگزار میشد. آخرین جشن اما جشن پنجاهمین سالگرد سلطنت پهلوی از پس دورانی پرمخاطره در تاریخ ایران برگزار شد. این جشن را میتوان نقطه عطف تاریخی رسیدن به مرحله اوج استبداد محمد رضاشاهی دانست؛ در واقع اگر زندگی و زمانه شاه سابق ایران را به 4دوره تاریخی تقسیم کنیم. در فصل اول، او شاهی است که حتی در کاخ خود نیز سروری ندارد و تنها عنوان آن را یدک میکشید. این مرحله بین سالهای 1320تا 1332 است که شاه ذیل نخستوزیران پرنفوذ و یا مجلس مقتدر، محلی برای عرض اندام نداشت. از سال1329 و پس از ترور، او رفتهرفته به سوی اعمال حاکمیت رفت و بعد از کودتای 28مرداد 32تا حدودی توانست آن را بهدست بیاورد اما در مرحله دوم یعنی میل به دیکتاتوری بین سالهای 1332تا 1342 شاه در میانه نخستوزیران مطیع و افرادی مانند علی امینی قرار گرفت و نمیتوانست بهطور کامل از دایره نفوذ رجال قدیمی و زمینداران بزرگ خارج شود. شاید اقداماتی مثل اصلاحات ارضی و تمایل به چهرههایی مثل کانون مترقی و تمایل به حضور جوانان تکنوکرات در ساختار دولت برای از بینبردن اثر رجال پرنفوذ و بعضا قدیمی بود. فصل سوم از 1342 تا 1350 است که بعد از قیام 15خرداد را میتوان رسیدن شاه به دیکتاتوری کامل دانست؛ جایی که دولتی در اختیار و گوش به فرمان همه منویات او را اجرا میکرد. فصل چهارم با آغاز جشنهای 2500ساله و بالارفتن قیمت نفت و احساس بینیازی او به پایگاههای سنتی سلطنت در ایران و ژاندارمی در خلیجفارس و عرصه بینالملل، آغاز مرحله استبداد اوست. جشن پنجاهمین سالگرد سلطنت پهلوی از ابتدای سال1355 و یا با تغییر تقویم شمسی به شاهنشاهی 2535برگزار شد.