ماههای دور از دانشگاه
اپیدمی کرونا مشکلات عجیبی را پیش روی محققان گذاشته و بسیاری از آنها میگویند در خانه تمرکز کافی برای انجام تحقیقاتشان ندارند
مهدی دادخواه تهرانی- مترجم
هنگامی که کووید-19در ماه مارس به انگلستان رسید، میشل ولدسمن، فوق دکتری دانشگاه آکسفورد، دختر دوسالهاش را از مهد کودک بیرون برد. او و شوهرش کار مراقبت از کودک را بین خودشان تقسیم کردند تا هر کدام بتوانند یک نیم روز کار کنند. با این حال، با درنظرگرفتنِ زمانی که برای پاسخ دادن به ایمیلهای فوری و سؤالات دانشجویان در آزمایشگاه خود صرف میکرد، دیگر وقت چندانی برای تجزیه و تحلیل دادهها و نوشتن به امید پیشرفت علمی باقی نمیماند. او میگوید: «انجام خیلی از کارهای علمیام، واقعاً به زمان پیوسته نیاز دارد تا بتوانم تمرکز کنم.» زمانی که جداً از دست رفته بود. ولدسمن، عصبشناس شناختی، فرصتهای از دست رفته برای پیشرفت شغلی را نیز به چشم خود دید. بسیاری از همکاران او در نشستهای مجازی، دورههای آموزشی و جلسات نقد و بررسی مقالات علمی شرکت میکردند، اما او جز برای کارهای فوریِ واجب، وقت نداشت. علاوه بر این، او انجام کارهای جمعیای را که امکان داشت او را در حرفهاش قدرتمند کند، به تعویق انداخت. او هماکنون پس از طی 2سال از فوق دکتری سوم خود، امیدوار است که بتواند عضو هیأت علمی شود. او میگوید: «من واقعاً باید فرصتی برای خلوت و استقلال داشته باشم. همکاری با دیگران مستلزم حداقلی از استقلال است که اکنون ندارم.» ماههاست که قصههایی مانند قصه ولدسمن رسانههای اجتماعی را پر کرده است. میشل کاردل، استادیار دانشکده پزشکی دانشگاه فلوریدا، میگوید: «5دقیقه گشت وگذار در توییتر کافی است تا ببینیم مردم این روزها چقدر درگیر مشکلاتشان هستند.»
اکنون دادههایی که بیرون میآید، میزان این درگیری را با مشکلات مشخص میکند. در هفتههای آغازین پاندمی کرونا، دانشمندانی که فرزند پنجساله یا کوچکتر دارند، گزارش کردند که 38درصد کمتر از زمان معمول و کسانی که کودک بین 6تا 11سال دارند، 32درصد کمتر از ساعات معمولِ تعریف شده را صرف تحقیق میکنند. این دادهها، بنابر مطالعهای درباره حدود 4500محقق اصلی آمریکایی و اروپایی که این ماه در نشریه نیچر هیومن بیهیویر منتشر شد، با افت کاری 16درصدیِ دانشمندان دیگر مقایسه میشود. یک نظرسنجی از حدود 3300استاد دانشگاهِ برزیلی که در ماه آوریل و می انجام شدهم یافتههای مشابهی داشت و نشان داد کسانی که پدر یا مادر هستند - بهویژه مادران کودکان خردسال – آنطور که برنامهریزی کرده بودند نتوانستهاند نوشتههاشان را به موقع تحویل دهند.
این یافتهها با مطالعهای که کاردل در ایالات متحده آمریکا به همراه اعضای هیأت علمی انجام داده است، همخوانی دارد. او میگوید: «این افراد کودکان نوزاد تا پنجساله داشتند، پدر و مادرانی که ساعات کار کمی برایشان گزارش شده بود و بهرهوری بسیار پایینی داشتند.»
جسیکا مِتکالف، دانشیار علوم حیوانات در دانشگاه ایالتی کلرادو، فورت کالینز و عضو هیأت مشاوره برای گروه 500زنِ دانشمند، میگوید: «به مشکل خوردن پدر و مادرها تعجبآور نیست، اما این دادهها دلیل ضرورتِ این موضوع را که والدین اهل دانش و تحقیق در وضع فعلی به حمایت بیشتری نیاز دارند، تقویت میکند.» او در ادامه میگوید: «همکارانی دارم که 3یا 4صبح بیدار میشوند تا قبل از بیدار شدن بچهها به کارهایشان برسند.»
لری اسنایدر، استاد مهندسی سیستمها و صنایع در دانشگاه لیهای و پدر دو دختر 8و 12ساله، میگوید: «این کار فقط یک دستکاری دائمی در واقعیت بوده است.» در ماه می، او و همسرش، استاد انگلیسی در دانشگاه لیهای، بهخاطر سختی کار کم آورده بودند؛ بهطوری که تصمیم گرفتند «آزمایشی» انجام دهند و وقفههای ایجاد شده از جانبِ دخترانشان را طی 3ساعت پی بگیرند. آنها دریافتند که فرزندانشان در هر ساعت 15بار به کمک نیاز دارند. او میگوید: «دادهها واقعاً برای ما روشن کردند که چرا این احساس را داشتیم که اگر زمان وقفه و بهاصطلاح خردهکاریهای روزمره را به زمان کاریمان اضافه کنیم، وقت کافی برای کار فراهم میشود، اما در عین حال در عمل ناممکن بود.» او ادامه میدهد: «وقفهها و خردهکاریها تمرکز شما را میگیرند، و تمرکز مجدد مدتی طول میکشد.» درحالیکه اسنایدر داشت با ساینس کَریرز صحبت میکرد، یکی از دخترانش صحبت او را قطع کرد تا آیپد پدرش را بگیرد و با آن تمرینات ریاضی خود را انجام دهد. اسنایدر به شوخی گفت: «اینجا را دیگر نخوانده بودم.»
با توجه به این موانع، بسیاری از دانشگاهیان بهدنبال راهکارهایی هستند که بار سنگین وظایف را تا حدّی از دوش والدین بردارند. در دانشگاه استنفورد، پزشکان فوق متخصص و اعضای هیأت علمی، در ماه گذشته، چندین نامه به مدیران نوشتند و خواستار بازگشایی مهدکودکهای دانشگاه در اسرع وقت شدند. در اوایل این ماه نیز، 500زن دانشمند بیانیهای خطاب به سرپرستان و مدیران منتشر کردند که در آن مواردی چون انعطاف در تعیین زمان تحویل پروژهها، تمدید قرارداد کارکنان و انعطافپذیریهای دیگر در محل کار برای حمایت از والدین شاغل توصیه شده بود.
برخی از مؤسسات تحقیقی به همه استادیاران امکان تمدید ساعت مأموریت دادهاند. داشون وانگ، رئیس مرکز مطالعات علم و نوآوری در دانشگاه نورث وسترن و از محققان مطالعات رفتارشناسیِ طبیعی انسان، گفته است که معلوم نیست که چنین راهکارهایی در نهایت به نفع والدین باشد یا نه. وی به مطالعهای در سال2018 اشاره کرد که تأثیر سیاستهای بیطرف جنسیتی را که باعث تمدید ساعت مأموریت استادیاران بعد از تولد کودک میشود، بررسی میکند. او میگوید: «این نوع سیاست در واقع منجر به تشدید اختلافات [جنسیتی] شد.» مردان پس از ملموس شدن نتایج این سیاست و افزایش میزان مسئولیتشان، بیانیههای بیشتر انتشار دادند. بهتدریج میزان مسئولیت زنان کاهش یافت. او میگوید: «حیرتم این است که واقعا مسئله در اینجاست؟» والدین دانشگاهی، ممکن است در نهایت به وضع نامطلوبی برسند.
ماری سو کلمن، رئیس اتحادیه دانشگاههای آمریکا، میگوید: «هیچ راهحل «همه جانبه»ای برای چالشهای پیشِ روی والدین وجود ندارد. برای نمونه، دانشجویان تحصیلات تکمیلی و اعضای هیأت علمی ممکن است به اشکال مختلفی از پشتیبانی نیاز داشته باشند و ممکن است روشها و رویکردها از رشتهای به رشته دیگر متفاوت باشد. «امیدم این است که دانشگاهها واقعاً وقت بگذارند و با کسانی که آسیب دیدهاند بهطور جدی گفتوگو کنند و بکوشند به یاری همدیگر راهحلهایی بهدست دهند.»
او در ادامه میگوید: مدیران دانشگاه در موقعیت دشواری قرارگرفتهاند. کلمن، رئیس سابق دانشگاه، میافزاید: «پیامدهای مالی کووید- 19ویرانگر است. بسیاری از موضوعاتی که موضوع گفتوگوهای مردم است، به پول نیاز است تا عملی شوند و اجرای آن با کمبود منابع روبهروست؛ بنابراین عملی کردن آنها بسیار سخت است.»
با نگاهی به آینده باید گفت محققان کهنه کار در این روزها بیش از هرچیز عصبی هستند. ولدسمن میگوید: «بزرگ ترین نگرانی من تأثیر درازمدت است. او دوست دارد مؤسسات تحقیقی و کارگزاریهای تأمین بودجه توضیح دهند که چگونه تأثیرات متفاوت پاندمی بر دانشمندان در دوره شیوع را ثبت و ضبط میکنند. به گفته او «من نمیتوانم به اندازه کافی سخنرانی کنم، نمیتوانم در نشستها شرکت کنم، نمیتوانم کار [تعلیم و تربیت] را انجام دهم، مجبور شدهام برخی همکاری ها را تعطیل کنم. حالا بگویید، چطور اینها را در رزومه خودم بگنجانم؟»
فرناندا استانیسکواسکی، دانشیار زیستشناسی مولکولی در دانشگاه فدرال ریو گراند دو سول و نویسنده مسئولِ تحقیق درباره دانشگاهیان برزیلی میگوید: «ممکن است دانشگاهها بخواهند با ملاحظاتی، کارهای آموزشی را با معاف کردن استادانی که طفل خردسال دارند، از نو تقسیم کنند.» او که داشت فرزند سوم خود را شیر میداد، به ساینس کریرز گفت: «بهنظرم عادلانه نیست... زیرا من خودم انتخاب کردهام که بچهدار شوم، اما شاید برای کسانی که میتوانند هماکنون از این مواهب بهرهمند شوند، یک گرایشِ داوطلبانه باشد.» ممکن است اجرای سازوکار داوطلبانه خیلی باورنکردنی نباشد، اما ربکا کالیسی رودریگز، دانشیار نوروبیولوژی در دانشگاه کالیفرنیا، دیویس، میگوید که دقیقاً همین موضوع در دانشگاه او پیش آمده است. او نتوانسته به همکاران ارشد خود کمک کند چون به زحمت با کودکان 4و 8ساله خود در خانه گذران میکند. او میگوید: «خسته شدهام. دم دمای غروب حس میکنم کارهایم پیش نرفته و از صبح هم عقبترم.» با این حال برخی از اعضای ارشد هیأت علمی داوطلب شدهاند که در کلاسهای بیشتری تدریس کنند؛ راهکاری برای فائق آمدن بر مشکلات فزاینده کرونا که روزبهروز پیچیدهتر میشود.
نویسنده: کتی لانگین