• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 21 آبان 1399
کد مطلب : 115422
+
-

سینمای ایران در دهه 90چه روزهایی را از سر گذراند؟

پایان‌ باز

مشخص نیست پرونده دهه 90سینما، با شیوع ویروس کرونا چگونه بسته خواهد شد

تیتر یک
پایان‌ باز


نگار حسینخانی ـ روزنامه‌نگار


    برای بخشی از اهالی سینما، شاید دهه 90، دهه ساخت‌وساز پردیس‌های سینمایی باشد یا دهه ظهور فیلمسازان جوان، تازه‌نفس و خلاق. شاید هم د‌هه‌ای پیچیده لای خداحافظی‌های نابهنگام؛ مثل بدرقه کیارستمی سینما. حالا اما در پایان دهه 90 ایستاده‌ایم و روزهای سیاهی را در سینمای ایران می‌گذرانیم. از اتفاق‌های خوب یاد می‌کنیم و با امیدی آن را به پایان می‌رسانیم. هرچند پرده‌های سینما همیشه شگفت‌انگیزترین هدیه‌ برای رؤیاهای از دست رفته بوده و خواهند بود. امید داریم پس از این مرور کوتاه، روزهایی را در آخرین ماه‌های این دهه شاهد باشیم که غم این سال را بشوید و ما را دوباره در سالنی، با صندلی‌هایی منتظر رؤیاپردازی، کنار شما بنشاند. در مرور این دهه، در پایان قرن شاید مهم‌ترین اتفاق برای سینما، اسکار اصغر فرهادی باشد. مردی که چهره اخلاق را در آثارش، جهانی کرد و با فرم خاصی که برای آن برگزید، ریتم و فرم تازه‌ای به سینمای ایران و دنبال‌کنندگان و پیروانش آموخت؛ پایان باز. مانند پایان پرونده دهه 90 که مشخص نیست، با شیوع ویروس کرونا چگونه تمام خواهد شد.

داستان خانه سینما
۱۴ دی‌ماه سال ۱۳۹۰ سیدمحمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه جلسه هیأت دولت از انحلال خانه سینما به‌طور رسمی خبر داد. دلیل این انحلال نداشتن مدارک لازم و مجوزهای مورد نیاز فعالیت خانه سینما بود. همان زمان، محمدمهدی عسگرپور، مدیرعامل خانه سینما، گفت که این موضوع را از طریق دیوان عدالت اداری پیگیری می‌کند. جمال خندان کوچکی، وکیل خانه سینما هم در این‌باره گفت: «وزارت ارشاد درباره مؤسسات و واحدهای آموزشی و فرهنگی که بدون مجوز قانونی دایر می‌شوند استناد کرده و بیان کرده خانه سینما تشریفات قانونی مربوط به تأسیس مؤسسات فرهنگی و هنری را طی نکرده است. فعالیت خانه سینما بدون مجوز قانونی نیست، بلکه با دریافت مجوز قانونی از اداره ثبت شرکت‌های قوه قضاییه و انتشار این مجوز در روزنامه رسمی کشور است، لذا اصولاً استناد به قانون یادشده درباره خانه سینما مصداق ندارد». اما ماجرا در همین‌جا خاتمه پیدا نمی‌کند. محمود احمدی‌نژاد تیرماه سال ۹۲ در نامه‌ای از جواد شمقدری می‌خواهد دستور دهد تا خانه سینما بازگشایی شود. شمقدری به این درخواست جواب منفی می‌دهد. 
در همین روزها هنرمندان جلوی در خانه سینما تجمع، اعتراض و سخنرانی و علیرضا داوودنژاد خانه را فک پلمب می‌کند. با این حال، با اصرار شمقدری، خانه سینمای۲ شکل می‌گیرد. همان خانه‌ای که یک‌بار توسط احمد نجفی برای لغو اکران فیلمش، درش گِل گرفته می‌شود. خانه سینمای 2، برخلاف خانه سینما، نهادی دولتی بود. این ماجرا شهریور۱۳۹۲ فیصله پیدا می‌کند. خانه سینما پس از 2 سال تعطیلی، همزمان با روز ملی سینما، با حکم علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت حسن روحانی بازگشایی می‌شود. اما چرا چنین اتفاق‌هایی می‌افتد؟ خیلی‌ها معتقدند، همه این مسائل از دو قطبی شمقدری و عسگرپور آغاز می‌شود. به همین دلیل شورای مرکزی مجمع فیلمسازان سینمای ایران که از این درگیری خسته شده بودند، در آستانه دهه 90 نامه‌ای سرگشاده، خطاب به مدیرعامل خانه سینما و معاون سینمایی، می‌نویسند و خواهان تفاهم و تعامل این دو می‌شوند. در این نامه آمده است:«جناب عسگرپور، مدیرعامل محترم خانه سینما، آقای شمقدری، معاون محترم سینمایی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دعوای شما بر سر چیست؟ قصد فتح کدام قلعه را دارید یا می‌خواهید کدام قلعه فتح شده را حفظ کنید؟ اگر مسئله شما پاسداری از سینمای ایران است، باید بگوییم حال سینما خوب نیست».
اهالی سینما به خوبی از داستان اختلافات ریشه‌دار جواد شمقدری و عسگرپور باخبرند. شمقدری در مقام معاون سینمایی وزیر ارشاد و از نزدیکان رئیس‌جمهور از قدرتش برای برخورد با خانه سینما استفاده کرده بود. هیأت مدیره هم با هماهنگی‌هایی در یک نشست خصوصی با احمدی‌نژاد، نظر او را برای بازگشایی خانه سینما جلب کرد. شمقدری بی‌اعتنا به آنها، صنوف سینمایی را مجاب به برگزاری جلسه‌ای و ایجاد خانه سینما 2کرد. در روزهای پایانی دولت، دعوای میان شمقدری و عسگرپور به فینال خود نزدیک شد. چون دیگر شمقدری باید با صندلی ریاست وداع و عسگرپور مجبور به ترک سنگر خانه سینما بود.

همه مدیران این سال‌ها؛ از شمقدری تا انتظامی
بیش از یک دهه زمان طی شد تا جواد شمقدری، منتقد همیشگی سیاست‌های سینمایی دولت‌های گذشته بر صندلی معاونت سینمایی وزارت ارشاد تکیه بزند. او که علاقه‌مند بود در دوره اول دولت محمود احمدی‌نژاد سکان سینمای کشور را دست بگیرد، با انتخاب محمدحسین صفارهرندی به‌عنوان وزیر، به پست مشاور هنری رئیس‌جمهور قناعت کرد و در انتظار چهارساله دوم ماند. در این دوره، شمقدری با شعار ریل‌گذاری مجدد در سینما پا به عرصه مدیریت گذاشت، اما بعد از 4 سال فعالیت سال‌های پرتنشی برای سینما ایجاد کرد. پس از او حجت‌الله ایوبی شهریور ۱۳۹۲ با حکم علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌عنوان رئیس سازمان سینمایی انتخاب و جایگزین جواد شمقدری شد اما او نیز با امنیت نسبی و با وجود اینکه انتصابش را فرج بعد از شدت می‌دانستند، با فشارهای حاکم بر سینما، نتوانست به درستی نقش‌آفرینی کند و در اسفند 95با حکم وزیر ارشاد از سمت خود کنار گذاشته شد. پس از او نوبت به محمدمهدی حیدریان رسید که همواره مدیری بود که می‌توانست شرایط را متوازن کند. او از زمستان ۱۳۹۵ عهده‌دار ریاست سازمان سینمایی شد و در سخنرانی‌هایش وعده‌های متعددی را برای حل و فصل چالش‌های پیش‌روی سینمای ایران مطرح کرد اما چندان موفق نبود. حیدریان در دوره خود، در مواجهه با انبوه چالش‌های اقتصادی سینمای ایران کمیته‌ای را برای پیگیری آثار توقیف شده تشکیل داد. اما با تصویب و اجرای قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان تغییر کرد. جای حیدریان را حسین انتظامی، معاون مطبوعاتی پیشین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفت. انتظامی پس از حیدریان و ایوبی، سومین رئیس سازمان سینمایی در دولت‌های‌حسن روحانی است؛ مدیری که چندماهی  است با مهم‌ترین چالش موجود، کرونا و تعطیلی سینماها مواجه شده است.

سرمایه‌گذاران تازه‌وارد 
اوایل دهه 90، کسانی وارد گردونه سینما شدند و نسبت همه‌چیز را تغییر دادند. داریوش بابائیان از تهیه‌کنندگان قدیمی سینما در گفت‌وگویی درباره معضل تهیه‌کنندگان تازه‌وارد در دهه 90می‌گوید که فیلم‌هایی در دهه گذشته با دستمزدهای میلیونی ساخته می‌شد، یکباره رقم‌های میلیاردی پیدا کرد. این رویه عملا فیلمسازان و تهیه‌کنندگان قدیمی را به گوشه‌ای راند. بازگشت سرمایه ممکن نبود و پروژه‌های میلیاردی سال به سال جای بیشتری در سینما پیدا کردند. همین امر باعث شد ارشاد نیز از این رویه حمایت کرده و این مسئله را به شکل الگویی مدیریت کند؛ اینکه تهیه‌کننده یا کارگردان باید با یک شرایط حساب‌شده فیلم بسازد. سرمایه‌گذار بیاورد، مجوز بگیرد!

کرونا، کرونا و باز هم سینما
اسفندماه درحالی‌که متقاضیان برای اکران نوروزی به شیوه‌های مختلفی قصد داشتند با اکران نوروز بازار فیلم‌هایشان را گرم کنند اما تیر غیب آمد و به همه برنامه‌های صاحبان فیلم‌های سال 98خورد تا سرنوشت درس تازه‌ای به همه ما دهد. سوم اسفندماه سینماها با شیوع ویروس کرونا تعطیل شدند. اما با ادامه‌دار شدن تعطیلی سالن‌های سینما، فیلمسازان در جلساتی با شورای اکران و... تصمیم گرفتند آثار خود را به شکل مجازی اکران کنند. ولی باز هم فیلم‌های زیادی منتظر اکران ماند. هرچند ارشاد ماراتن‌وار، پروانه ساخت می‌داد. سینماگران معتقدند فیلمسازان با هدف پر کردن جشنواره فجر امسال‌ تولید می‌کنند، حال آنکه فیلم‌های امسال، روی فیلم‌های سال گذشته تلنبار خواهد شد. سؤال اینجاست: این فیلم‌ها کجا اکران می‌شود؟ سرمایه چه کسانی نابود می‌شود؟ با اکران فیلم‌های «شنای پروانه» و «خوب، بد، جلف 2» و... فیلم‌های اکران کرونا، در بازار کساد سینما سوختند. اکران تازه نابود و اکران‌های مانده بیات خواهد شد. هنوز هیچ‌کس نمی‌داند، کرونا هم با اتمام قرن خواهد رفت یا سینه‌خیز خود را به 1400خواهد رساند؟

این خبر را به اشتراک بگذارید