چرا خشونت؟
یکی از مهمترین دلایل بروز ناسازگاری بین زوجین، نداشتن بلوغ فکری و عاطفی است. شخصی که به بلوغ فکری و عاطفی نرسیده، معمولا تصمیمات عجولانه میگیرد، سریع واکنش نشان میدهد و به قول معروف زود جوش میآورد و احساس میکند همه باید طبق خواسته او عمل کنند.
گاهی زن و شوهر به لحاظ فرهنگی و اعتقادی با یکدیگر انطباق ندارند؛ مثلا مرد دوست دارد اجتماعی باشد و با افراد زیادی رفتوآمد کند و زن به این امر تمایلی ندارد یا دو طرف در مورد رعایت حجاب و نوع آن اختلاف نظر دارند. این اختلافات گاهی بالا میگیرد و زندگیشان را تحتتأثیر قرار میدهد. سؤال اصلی این است که اختلافات خانوادگی چه زمانی به خشونت کشیده میشود؟ زمانی که اختلافات خانوادگی ریشهدار و تکراری میشود آستانه مقاومت فرد پایین میآید و ممکن است تحت شرایط بحرانی دست به کارهای خطرناک بزند؛ مثلا همسرش را کتک بزند. دقتکنید که آستانه مقاومت هر فردی متفاوت است و البته به شرایط فرد در دوران کودکی، نحوه بزرگ شدنش و شرایط محیطی نیز بستگی دارد.
ممکن است آستانه مقاومت در زمان پیش از ازدواج صدمه دیده باشد. در این میان عوامل دیگری چون فشارهای اقتصادی و کاری نیز ممکن است به اختلافات و ناسازگاریهای زناشویی دامن بزند و راه را برای اعمال خشونت باز کند. زمانی که دچار استرس هستیم، تحریکپذیر میشویم و تحملمان کم میشود و در چنین شرایطی ممکن است دست به اعمال خشونتآمیز بزنیم. مهمترین اقدام برای بروز چنین مسائلی آموختن مهارتهای پیش از ازدواج است که به زوجین کمک میکند بهدرستی انتخاب کنند و بفهمند کسی که قصد دارند با او ازدواج کنند تا چه حد معیارهایش با آنها برابر است. مسئله مهم دیگر آموزش بعد از ازدواج است. ممکن است زوجی قبل از ازدواج به مشاور مراجعه کرده باشند اما این کافی نیست؛ مهارتهای زندگی برای تمام طول زندگی لازم است.
(همشهری)