• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
پنج شنبه 15 آبان 1399
کد مطلب : 114809
+
-

شعرنوردی

به زبان شعر

  حسین تولائی:

خیلی وقت‌ها شعری را به‌نام شعر سپید می‌خوانیم که اصلاً شعر نیست؛ بلکه نثر یا قطعه‌ا‌ی ادبی است که فقط سطرهایش به سلیقه‌ی شاعر و نه براساس اصول نگارش شعر سپید، زیر هم نوشته شده است. درواقع شاعر موفق نشده به زبان شعر حرف بزند.
زبان یکی از مهم‌ترین ابزارهایی است که شاعر به کمک آن می‌تواند اثرش را برجسته کند. او با استفاده درست از زبان، از نثر فاصله می‌گیرد. خود زبان برای استفاده در شعر به ابزار دیگری نیاز دارد و آن ایجاز است. یکی از فرق‌های اساسی و مهم شعر و نثر ادبی ایجاز است.
شاعر باید تا می‌تواند برای حذف‌ سطرها، جمله‌ها و کلمه‌های اضافه‌ی تلاش کند. اقتصاد کلام یعنی وقتی می‌شود اندیشه‌ای را با ۹ کلمه گفت چرا با ۱۰ کلمه بگوییم؟! باید تااین‌حد سخت‌گیر باشیم و حتی یک کلمه‌‌ی اضافه را هم از شعر برداریم. این کار فقط با بازخوانی و بازنویسی دوباره و سه‌باره و چند‌باره امکان‌پذیر است. به قول معروف ۱۰‌درصد شعر جوششی است و ۹۰‌درصدش کوششی. یعنی شاعر در لحظه‌ی سرودن دچار هیجان و احساس و عاطفه سرشار است و فقط می‌نویسد، اما باید بگذارد چند روز، یک هفته حتی چند هفته سپری شود. شاعر در این مدت از شعرش فاصله می‌گیرد و وقتی شوریدگی و جوشش اولیه فروکش کرد زمان کوشش و بازنویسی می‌رسد. در این مرحله کار اصلی این است که تا می‌تواند زبان شعرش را اصلاح کند. با منطق و عقل و البته باحوصله و سخت‌گیری باید زبان شعر را مهندسی کرد.
نکته‌ی دیگر برای رسیدن به زبان سالم شعر این است که شاعر با حوصله بگردد و مناسب‌ترین کلمه را برای ابراز اندیشه‌اش پیدا کند. کلمه‌ای که از نظر تصویری که در ذهن تداعی می‌کند، از نظر موسیقی کلام و ارتباط با موسیقی بقیه‌ی کلمه‌ها در بهترین‌جای ممکن شعر بنشیند.
راه دیگر برای فاصله‌گرفتن از زبان نثر و رسیدن به زبان شعر این است که شاعر به‌جای توضیح‌ دادن، تصویر بسازد. این حرف کلیدی همیشه یادتان باشد: توضیح نده! نشان بده!
شعری کوتاه از «احمد شاملو» را مثال می‌زنم تا در یادداشت بعدی از نظر زبان و منطق نثر و شعر آن را تحلیل و بررسی کنیم.
سلاخی
       می‌گریست
به قناری کوچکی
                دل باخته بود.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید