چالش مرجعیت
آیتالله سید عبدالهادی شیرازی یک سال پس از آیتالله بروجردی درگذشت
سیدمحمد حسین محمدی
وفات آیتالله بروجردی در سال 1340شرایط حوزه را دوباره دچار چالش بزرگی کرد؛ حوزهای که تا پیش از آیتالله بروجردی دچار پریشانی بود با حضور آیتالله بروجردی به یک آرامش و وحدت مطلوب دستیافت اما این وحدت، مجدداً با وفات آیتالله بروجردی از بین رفت. حکومت ایران بهدنبال این بود که مرجعیت را از ایران به عراق منتقل کند به همین جهت شاه، وفات آیتالله بروجردی را به آیتالله سیدمحسن حکیم تسلیت گفت. در عراق ولی آیتالله سیدعبدالهادی شیرازی و آیتالله شاهرودی نیز حضور داشتند.
بسیاری از علما در تقابل با حکومت، وفات آیتالله بروجردی را علاوه بر سیدمحسن حکیم به سیدعبدالهادی شیرازی نیز تسلیت گفتند. آیتالله سیدعبدالهادی شیرازی تحت ولایت عموی پدرش، میرزای شیرازی پرورشیافته بود، قدرت حافظه، نبوغ و قوت فقهی او زبانزد خاص و عام بود. از نظر علمی و جایگاه اجتماعی چیزی کمتر از آیتالله سیدمحسن حکیم و دیگر مراجع همعصر خودش نداشت. در نجف میان طرفداران سیدمحسن حکیم و طرفداران سیدعبدالهادی شیرازی نزاعهایی درگرفت. این نزاعها گاه به توهینهای نژادپرستانه نیز میکشید یا طرفداران سیدمحسن حکیم، نابینایی سیدعبدالهادی را دستمایه تمسخر قرار میدادند. شرایط در مجموع برای مرجعیت آیتالله سیدمحسن حکیم مساعدتر بود. مرجعیت آیتالله سیدعبدالهادی شیرازی بهمعنای واقعیاش هیچوقت گسترش پیدا نکرد. مقلدان او بخش خاصی از روحانیون و مردم بودند. شاید نابینایی سیدعبدالهادی شیرازی در عدماقبال عمومی به مرجعیت او بیتأثیر نبود. با همه این احوال، سیدعبدالهادی، بعد از وفات آیتالله بروجردی عمر چندان طولانیای نداشت و یک سال بعد در سال1341 از دنیا رفت و مرجعیت آیتالله سیدمحسن حکیم در عراق تحکیم شد.