زلزلهای به وسعت یک کشور
لرزش زمین در بوئینزهرا دلهای مردم ایران را لرزاند
حسنا مرادی
ساعت دهوپنجاهوپنج دقیقه شب شنبه، دهم شهریور ۱۳۴۱، بوئینزهرا لرزید. در آن وقت شب، بیشتر مردم خسته از کار و کشاورزی آن روزشان، با خیال راحت در خانههایشان خوابیده بودند. زلزله خیلی شدید بود؛ مرکز لرزهنگاری دانشگاه تهران که چند وقتی بود راه افتاده بود، شدت آن را حدود 2/7 ریشتر گزارش کرد. تا کیلومترها دورتر هم مردم زمینلرزه را حس کرده بودند؛ یزدیها، تبریزیها و حتی بهبهانیها. در تهران هم نهتنها زلزله حس شده بود، بلکه خرابیهایی هم بهبار آورد. دیوار تعدادی خانه ترک خورده و حتی ایستگاه راهآهن تهران هم کمی آسیب دیده بود. در منطقه بوئینزهرا، ۳۰۰ روستا آسیبدیده بود؛ ۹۱روستا کاملا خراب شده بودند و در باقی روستاها هم بیشتر خانهها قابل زندگیکردن نبودند. بیشتر خانههای روستایی که با خشت خام و کاهگل ساخته شده بودند، کاملا خراب شده و مردم زیر آوار مانده بودند. نیروهای امدادی کُند و نامنظم وارد منطقه شده بودند و بیرون آوردن مردم از زیر آوار، خیلی طول میکشید. بیشتر دامهای مردم تلف شده بودند و لاشههایشان زیر آوار مانده بود. با اینکه آمارهای رسمی دولت، تعداد کشتهها را ۱۲۲۲۵ نفر اعلام کرده بود، اما حجم خرابی آنقدر زیاد بود که مردم محلی تعداد کشتهها را خیلی بیشتر و نزدیک به ۲۰هزار نفر میدانستند. نزدیک به 3هزار نفر هم زخمی شده بودند. ۲۱هزار خانه خراب شده بود و نزدیک به صدهزار نفر آواره و بیخانمان شده بودند. بیشتر مردمی که بیخانمان شده بودند، کمی دورتر از خرابههای خانههایشان چادر زده بودند. در اثر زلزله خیلی از چشمههای محلی خشک شده بودند و بعضی قناتها هم آسیب دیده بودند، به همینخاطر مردم آب هم نداشتند و با سختی فراوان روزهای اول پس از زلزله را میگذراندند. کمکهای دولتی از طریق جمعیت شیروخورشید توزیع میشد، اما بیشتر کمکها بهجای اینکه بهدست زلزلهزدگان برسد، سر از جاهای دیگر در آورده بود و بهدست زلزلهزدگان نرسیده بود و به همینخاطر مردم برای کمک کردن به زلزلهزدگان، به جمعیت شیروخورشید اعتماد نمیکردند. خبر زلزله و اوضاع بحرانی مردم که به تهران رسید، خیلیها خودجوش دستبه کار شدند تا به داد مردم بوئینزهرا برسند. بیشتر مراجع تقلید و علما فتوایی برای لزوم کمک به هموطنان قزوینی دادند. آیتالله طالقانی در مسجد هدایت، مردم را به کمک به زلزلهزدگان تشویق کرد و در آنجا کمکهای مردمی قابلتوجهی جمع شد. آیتالله مدنی هم در مسجد جامع همدان، برای بازسازی خانههای زلزلهزدگان کمک زیادی جمع کرد. آیتالله میلانی و آیتالله گلپایگانی هم از مردم خواستند به زلزلهزدگان کمک کنند و خودشان در این کمکها، پیشگام شدند. 3روز بعد از زلزله، یعنی روز چهاردهم شهریور، غلامرضا تختی هم به روزنامه کیهان اعلام کرد که آماده است برای کمک به جمعآوری کمکهای مردمی، فراخوان عمومی بدهد. تختی از وسطهای خیابان شاهپور (وحدتاسلامی) وارد خیابان شد و مغازه به مغازه و خانه به خانه از مردم کمک خواست. همینطور که تختی به سمت خیابان نادری (جمهوری) میآمد، جمعیت هم با او همراه میشدند. نزدیک تقاطع چهارراه قوامالسلطنه (تقاطع سیتیر و جمهوری)، جمعیت آنقدر زیاد شده بود که ساواک ترسیده و سعی کرده بود جلوی حرکت تختی را بگیرد، اما تختی نایستاد و به مسیر خود ادامه داد. وقتی به نزدیکی چهارراه استانبول رسیده بودند، آنقدر کمکها زیادشده بود که یک کامیون پر از کمکهای مردمی هم کنار جمعیت حرکت میکرد. تختی مسیر خود را به سمت چهارراه پهلوی (چهارراه ولیعصر) ادامه داد و از آنجا خیابان پهلوی (ولیعصر) را تا میدان تجریش بالا رفت. در این مسیر چندین کامیون کمک مردمی و مقدار زیادی پول جمع شد که همه را تختی خودش به بوئینزهرا برد و بین مردم توزیع کرد. با بخشی از کمکها هم در آن منطقه چند مدرسه و درمانگاه ساخته شد که خود تختی تا روز آخر ساختشان، به آنها سر میزد. دولت ایران از کشورهای خارجی هم درخواست کمک کرده بود. آمریکاییها یک بیمارستان صحرایی صدتختخوابی در منطقه راه انداختند. ملکه جولیانا و پرنسس بئاتریس، ملکه و پرنسس هلند هم که در آخر شهریور آن سال، به ایران سفر کرده بودند، از مناطق زلزلهزده بوئینزهرا دیدن کردند و دستور دادند که صلیبسرخ هلند به مردم کمک کند. آنها خانههای روستای توفک را به سبک خانههای هلندی بازسازی کردند که بعدها مردم روستا، تغییرات فراوانی در آنها دادند. علاوهبر اینها، هلند برای ساکنین ارمنی روستای چاناخچی، در محله زرکش تهران حدود 70خانه ساخت و ساکنین آن روستا، به محله ارمنیهای تهران مهاجرت کردند. نیروهای مردمی قسمت زیادی از بازسازی روستاهای خرابشده را به انجام رساندند. قسمتی از روستای رودک را دانشجویان دانشگاه تهران، از نو طراحی کردند و ساختند. دهباریک را انجمنهای اسلامی بازسازی کردند و از نو ساختن حسینآباد هم سهم نهضت آزادی شد. زلزله بوئینزهرا، پایان زندگی چندهزار ایرانی را رقم زد، اما سرآغاز تغییرات زیادی در مهندسی شهرسازی در ایران و کمکرسانی در سوانح طبیعی در دنیا شد. بعد از زلزله بوئینزهرا، علیاکبر معینفر استاد زلزله دانشگاه تهران، نخستین آییننامه طراحی ساختمانها در برابر زلزله را تدوین کرد (این آییننامه الان معروف به آییننامه ۲۸۰۰ است). سازمان یونسکو هم درباره این زلزله گزارشی تهیه کرد و با توجه به آن، نخستین برنامه جهانی غذا در منطقه زلزلهزده با تهیه و توزیع بستههای غذایی برای زلزلهزدگان اجرا شد. علاوهبر اینها، یونسکو بعد از این زلزله، نخستین دستورالعمل امدادرسانی در سوانح طبیعی را تهیه کرد و در حوادث بعدی جهان، مبنای عمل قرار داد.