سبقت تولید بر اکران در سینما، در گفتوگو با علیرضا رئیسیان، کارگردان و تهیهکننده
معکوس مسیر دنیا حرکت میکنیم
وضعیت پررونق تولید، ناشی از لزوم پر کردن سبد جشنواره است
علیرضا رئیسیان، کارگردان باسابقه سینما، چند ماه پیش در مصاحبهای گفته بود که مشکلات امروز سینما، ناشی از ضعفی است که پیش از کرونا نیز وجود داشته. وقتی از او میخواهیم نظرش را درباره وضعیت جدید در دوره کرونا بگوید و آن را تحلیل کند، حیرتش درباره عرصه پررونق تولید در روزگاری که بهترین فیلمها نیز در گیشه حتی نتوانستهاند به فروش حداقلی دست پیدا کنند و هزینه تولید خود را بازگردانند به طعنه و با ریشخند است. او میگوید که این متد موفقیتآمیز را باید در سینمای دنیا آموزش بدهیم. اینکه در وضعیت رکود بازار اکران، تولید پیشی گرفته و دستمزدها جهشی ناگهانی داشته چندان در چهارچوب منطق قابل بررسی نیست. ما در اینجا با رئیسیان درباره همین وضعیت عجیب صحبت کردهایم.
درشرایطی که چشمانداز اکران در ماههای آتی و حتی سال آینده مبهم است، چراغ تولید همچنان روشن مانده. این وضعیت راچگونه تحلیل میکنید؟
این مفهوم که «سود در تولید است»، بیش از سه دهه در سینمای ایران رایج شده. به این دلیل که سرمایهگذاران تولید آثار سینمایی هدفشان تصرف اکران سال آینده است. چون امسال با شیوع ویروس کرونا عملا اکرانها مختل شده. مسئله اینجاست که با وجود این، کشورهای توسعهیافته هم به اندازه سینمای ایران تولید ندارند. این کشورها معمولا در سیستم آنلاین نمایشی تولیدات زیادی دارند، اما در سینما نه. و عجیبتر آنکه دستمزدها در ایران بهشدت افزایش پیدا کرده. درحالیکه در دوران بیکاری، بحران اقتصادی و تورم، در همه دنیا دستمزدها کاهش پیدا میکند.
خب بهنظرتان این وضعیت از چه پشتوانهای نشات میگیرد؟
این نشانه شکوفایی در یک چرخه معیوب است که تدبیر مدیران در ایجاد آن بیتأثیر نبوده. شاید لازم باشد این روش مدیریتی سینمای ایران به همه دنیا درس داده شود که یاد بگیرند چگونه در رکود تولیدات بیشتری داشته باشند. آن دسته که در این سینما بیکارند هم حتما نمیدانند چطور باید سرمایه جذب کرده و کار کنند. اصلا چه نیازی به فیلم خوب وجود دارد؟ همین آثاری که در این چند سال، از فروشهای بالایی برخوردارند، برای سینمای ما کافی است.
سرمایه بخش غیردولتی و غیرحاکمیتی چگونه وارد چرخه تولید میشود، درحالیکه سرنوشت اقتصادیاش در بهترین حالت هم مبهم است؟
سرمایهگذار خصوصی بهصورت کلان وجود ندارد. همه سرمایهگذاران موجود در سینمای ایران که اکنون در حال کار هستند وابسته به نهادی دولتی بوده و به شکلهای گوناگون وارد سینما شدهاند. سرمایه خصوصی و سالم کمتر وجود دارد. کارگردانان و تهیهکنندگان ممکن است با چند نفر شریک شوند و یک اثر را به تولید برسانند و امید داشته باشند در سال آینده، سینما روزهای بهتری را تجربه کند. اما اینها هم به واقع سرمایهگذار محسوب نمیشوند، بلکه این شراکت عدهای از اهالی سینماست که عموما هم پخشکننده، هم سینمادار و هم تولیدکننده هستند. سرمایهگذاری بهمعنای آنکه سرمایهگذار در سینما یا در فرهنگ، تئاتر، سینما و موسیقی باشد، وجود ندارد و بسیار روشن است که داستان از چه قرار است.
لزوم تولید در این شرایط چیست؟
برای جشنواره فیلم نیاز است و دولت همه امکانات را به کار گرفته تا جشنواره چند فیلم برای نمایش داشته باشد. آنها که قرار است مثل سالهای گذشته جوایز را بگیرند باید با فیلمهایشان امسال نیز در جشنواره حضور داشته باشند.
ضعف سینمای ما امروز در چه بخشی است که نیاز به هماندیشی و اصلاح آن وجود دارد؟
تحلیل من این است که هیچ سینمایی در دنیا وجود ندارد که تعداد بازیگران مطرحش به اندازه انگشتان دو دست هم نباشد. این مسئله در سینمای ایران به بحران بدل شده. این بحران را نیز باید تولیدکنندگان حل کنند. شاید لازم باشد صنوف سینما با یکدیگر متحد شده و 100 بازیگر در سنین مختلف برای این بازار گسترده تربیت کنند. اگر از بحران کرونا عبور کردیم، آیا باید همچنان از همان مسیر 10 سال گذشته عبور کنیم؟ پیشنهاد میکنم بازیگران جدید و بازیگران قدیمی به تعادلی با یکدیگر برسند. در اینباره باید فکر جدی شود تا هم محصولات بهتر و هم مقرون بهصرفهتری در سینما تولید کنیم. کاری که در همه دنیا انجام میشود و هر سال تعداد زیادی از بازیگران سینما به این چرخه افزوده میشوند. متأسفانه ما همچنان در جا میزنیم.