• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 20 مهر 1399
کد مطلب : 112705
+
-

درحد مقدور و ممکن

در شرایطی که همه فیلم‌های اکران ۹۹ در گیشه شکست خورده‌اند چراغ تولید در سینمای ایران همچنان روشن است


سعید مروتی ـ روزنامه‌نگار



ـ  شکست پشت شکست؛ این داستان اکران ۹۹ است. بعد از کرونا هیچ فیلمی در سالن‌های سینما نمی‌فروشد؛ حتی اگر دنباله کمدی موفقی چون «خوب، بد، جلف» باشد که در روزهای اول اکرانش که هنوز ماجرای کرونا رسانه‌ای نشده بود، مطابق انتظارها می‌فروخت. «شنای پروانه» پرفروش‌ترین فیلم اکران امسال، عایدی‌اش از بلیت فروشی سینماها، شاید تنها بخشی از خرج صحنه‌اش را جبران کند. «خوب، بد، جلف: ارتش سری» که آورده‌اش از گیشه بیشتر از بقیه بوده (و باز هم درنهایت شکست تجاری خورده) بخش عمده فروش خود را در روزهای قبل از شیوع کرونا به‌دست آورده است. این تازه وضعیت پرتماشاگرترین فیلم‌های امسال است. همه امیدهایی که به رونق گیشه پس از بازگشایی سینماها بسته شده بود، نقش بر آب شده؛ سینماهای متمول هم بالای ۵۰‌درصد کارکنانشان را اخراج کرده‌اند و درآمد گیشه در بسیاری از سینماها حتی به اندازه‌ای نیست که کفاف پرداخت قبوض را بدهد. می‌شود گفت عملا اکرانی در کار نیست و سینماداری رسما به گل نشسته است.
ـ   فیلم‌های پشت خط اکران طولانی‌تر از هر زمانی شده؛ فیلم‌هایی که یا از سرناچاری به میدانی می‌آیند که شکست در آن سرنوشتی محتوم است و یا سیاست صبر و انتظار را در پیش می‌گیرند؛ انتظار برای مهار کرونا و بازگشت به شرایط طبیعی.
ـ   در این میان مفری هم به نام اکران آنلاین وجود دارد که شاید تا اندازه‌ای به‌کار فیلم‌های کم‌هزینه بیاید، ولی تجربه این چند‌ماه نشان داده که هنوز نوبت خوشه‌چینی از اکران آنلاین فرا نرسیده است. شاید وقتی دیگر بشود روی اکران آنلاین حساب باز کرد. ولی به‌نظر می‌رسد با چنین روزی فاصله زیادی داریم. فعلا اکران آنلاین برای فیلم‌های سینمایی در حد یک دلخوش‌کنک به‌کار می‌آید؛ در حدی که بخشی از هزینه‌ها جبران شود. فیلم‌های کم‌هزینه شاید قدری روی اکران آنلاین حساب باز کنند، ولی فیلمی که با سرمایه ۱۰میلیاردی تولید شده، نمی‌تواند روی این سیستم عرضه حساب کند.
ـ   کرونا اکران را از نفس انداخته، ولی تولید همچنان ادامه دارد؛ فیلم‌ها یک به یک در گیشه شکست می‌خورند، در فاصله کوتاهی از ورود به عرصه اکران آنلاین، قاچاق می‌شوند و پشت‌خط مانده‌ها جرأت یا انگیزه حضور ندارند، ولی پروانه ساخت‌ها همچنان صادر می‌شوند و فیلم‌های تازه جلوی دوربین می‌روند. عملا دخلی وجود ندارد، ولی هنوز خرج سرجایش است. سؤال اینجاست؛ این سرمایه از کجا می‌آید و بازار سینما چگونه این سرمایه را با احتمال ضعیف بازگرداندنش جذب می‌کند؟ 
ـ   بخشی از سرمایه تولید از نهادهای دولتی-حکومتی می‌آید؛ نهادهایی که بودجه‌ای برای همین کار دارند و در سینمای ایران افرادی داریم که متخصص جذب بودجه از نهادهای مرتبط و حتی غیرمرتبط هستند. در این سینما تهیه کنندگانی با سابقه فعالیت طولانی داریم که تاکنون ریالی از جیب برای فیلم‌هایشان هزینه نکرده‌اند و همیشه با پول دولت کار کرده‌اند. شرایط اقتصادی نامطلوب، تحریم و تورم کمرشکن، بخشی از بودجه‌های فرهنگی را تحت‌الشعاع قرار داده، ولی هنوز چنین اعتباراتی وجود دارد؛ هرچند نه به اندازه گذشته، ولی در حدی است که سینمای موسوم به دولتی تعطیل نشود؛ سینمایی که همیشه وجود داشته و سابقه‌اش به قبل از انقلاب می‌رسد. در دهه50  این سینما در حاشیه بخش خصوصی فعالیت می‌کرد. پس از انقلاب به دلایلی متعدد و متنوع، سینما با محوریت حمایت دولت- حاکمیت ریل‌گذاری شد و در دهه‌های بعد هم همیشه کنار بخش خصوصی حضور داشت و هیچ وقت به حاشیه نرفت.
ـ   اما بخش خصوصی. سال‌هاست تولید در بخش خصوصی با جذب سرمایه‌های سرگردان و در مواردی مشکوک تداوم یافته است. بسیاری از تهیه‌کنندگان قدیمی یا حذف شده‌اند و یا به حاشیه رفته‌اند. تهیه‌کنندگان نسل جدید اغلب متصل به منابع مالی‌ای هستند که به حضورشان در این عرصه یاری می‌رساند. در مورد حضور اسپانسرها هم باید به نقش تأثیر‌گذار خصولتی‌ها اشاره کرد. سال گذشته چند فیلم مهم با سرمایه همین شرکت‌های خصولتی تولید شدند. امسال هم این اتفاق تکرار شده است. درباره دلایل، انگیزه‌ها و اهداف سرمایه‌گذاری در تولیدات سینمایی نکته‌های بسیاری را می‌توان مطرح کرد. انگیزه سود اقتصادی احتمالا از هر چیز دیگری کمرنگ‌تر است. اگر شما مثلا ۱۰میلیارد تومان در اختیار داشته باشید منطق حاکم بر بازار حکم می‌کند که برای رسیدن به سود، ارز و سکه بخرید یا وارد بازار مسکن، خودرو و... شوید و سرمایه‌گذاری در تولید سینمایی آخرین مقصدتان می‌تواند باشد. خواب سرمایه و وضعیت مبهم اکران قاعدتا باید حضور در عرصه تولیدات سینمایی را به سرمایه‌گذاری‌ای فاقد توجیه اقتصادی تبدیل کند. نکته اینجاست که در مواردی بازگشت سرمایه برای سرمایه‌گذار اهمیتی ندارد. پیچیدگی ماجرا هم از همین نقطه شروع می‌شود.
ـ  وقتی می‌شود برای فیلمی که مثلا ۱۰میلیارد هزینه تولید دارد ۱۵میلیارد سرمایه جذب کرد، چه نیازی است به اکران؟ تهیه‌کننده در تولید به سود ۵میلیاردی رسیده و عموما یک‌ریال از این سود هم صرف فیلم بعدی نمی‌شود. تولید بدون اکران هم به راهش ادامه می‌دهد. این سیکل معیوب تا وقتی که ورود سرمایه به عرصه تولیدات سینمایی بدون توجیه اقتصادی همچنان جذاب است، ادامه دارد. البته که توجیه اقتصادی هم فقط از راه گیشه به‌دست نمی‌آید و فقط یکی از راه‌ها، بهره گرفتن از معافیت‌های مالیاتی است. در پیچ و خم‌های این مسیر، انواع و اقسام خرد‌ه‌روایت‌ها وجود دارد که تکمیل‌کننده روایت اصلی‌اند؛ کشتی همچنان به راه خود ادامه می‌دهد.
ـ  اینکه تعداد تولیدات سینمایی نسبت به سال‌های گذشته کمتر شده، با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی طبیعی است. معمولا در نیمه دوم سال بازار تولید در سینمای ایران داغ‌تر می‌شود. در پاییز، تولید به اوج می‌رسد تا در زمستان فیلم‌ها آماده شوند. شرایط کرونایی پیش‌بینی آینده را دشوار‌تر از همیشه کرده، ولی به‌نظر می‌رسد بهمن‌ماه امسال هم جشنواره‌ای در راه است. برخلاف برخی تحلیل‌ها، امسال هم آن‌قدر فیلم وجود خواهد داشت که بشود جشنواره را برگزار کرد. فعلا و در حد مقدور و ممکن چراغ تولید روشن است. فیلم ساختن سخت‌تر شده، ولی متوقف نشده. تا سرمایه (دولتی، حاکمیتی، خصولتی و خصوصی) هست تولید هم خواهد بود.

این خبر را به اشتراک بگذارید