طراحی شهری و مسئولیتی به نام شهر شاد
الهام سوری | طراح شهری و مدرس دانشگاه :
شادی، موضوعی پیچیده و چندجانبه است که سالهاست در حوزههایی چون روانشناسی و جامعهشناسی مطرح بوده و مورد پژوهش قرار گرفته است؛ بهتازگی حوزههای اقتصاد و طراحی شهری نیز به این جرگه پیوستهاند.
با اینکه در ادبیات نظری طراحی شهری، ظاهرا شادی ازجمله کیفیتهاییاست که بهتازگی به جمع کیفیتهای طراحی شهری پیوسته اما با کمی آشنایی بیشتر با آن، میتوان مدعی شد از زمانی که موضوع رضایت و خرسندی استفادهکنندگان از فضا در طراحی شهر و فضاهای شهری مطرح شده طراحان شهری ناخودآگاه بهدنبال پاسخگویی به چنین نیازی بودهاند.
شهر شاد حاصل تعامل مردمان شاد است؛ مردمانی که هم تجربه شادی لحظهای را داشته باشند و هم شادی ماندگار را تجربه کرده باشند.
چند سالی است که سازمان ملل متحد شاخصها و معیارهایی را در زمینه شادی مطرح کرده و به رتبهبندی کشورها بر اساس این شاخصها میپردازد. در این رتبهبندی، شاخصهای مختلفی چون سرانه تولید ناخالص داخلی، میزان حمایتهای اجتماعی، اعتماد عمومی، سیستمهای سیاسی، وجود فساد، آموزش، شاخصهای بهداشتی و طول عمر، آزادی زندگی و انتخاب، سخاوت و ... در نظر گرفته شده است؛ شاخصهایی که شادی را بیشتر در مقیاس ملی و کلان مد نظر دارد تا مقیاس خرد.
در آخرین رتبهبندی سال2018 ایران بین 156کشور، جایگاه 106 را داشته است. فارغ از این معیارهای کلان، هر روز که میگذرد حسرت مردم ایران نسبت به روزهای شاد گذشته بیشتر و بیشتر میشود؛ گویی شادی پدیدهایاست که با گذر زمان کمرنگتر میشود. طبعا باید برای این وضعیت بحرانی چارهای اندیشید. اما چاره چیست؟ وظیفه ما طراحان شهری و مدیران شهری چیست؟ کدامیک از وجوه شادی را باید هدف قرار دهیم؟
کاملا مشخص است که ایجاد شهر شاد، کاریاست همگانی؛ پس مسئولیت آن بهعهده یک نفر یا نهاد و ارگانی مشخص نیست. برای دستیابی به شادی پایدار و بلندمدت، مردم باید بهصورت کلی از وضعیت عمومی جامعه، عدالت، اقتصاد و دمکراسی رضایت داشته باشند اما نباید از ایجاد شادی در مقیاس خرد ـ چه به صورت کوتاهمدت و چه به صورت بلندمدت ـ هم غافل ماند. تجربه نشان داده که مردم از گفتوگو با همنوعان خود شاد میشوند، درجمعبودن برای آنان لذتبخش است و اجرای آیینهای ملی و مذهبی بهصورت جمعی برای آنان شادیآفرین است. آنها برای دستیابی به این نوع از شادی، نیاز ویژهای که فراهمکردن آن سخت باشد، ندارند؛ فقط نباید مانع شادبودن آنها شد.
همین که بستر چنین فعالیتهایی برای آنها فراهم باشد و کسی نگران امنیت اجتماعی نباشد، مردم راه خود را برای دستیابی به این سطح از شادی مییابند.
موضوع شادی نیز ازجمله مقولاتیاست که مشمول عدالتمحوری میشود. اکنون که به شادکردن فضاهای شهری میاندیشیم بیم آن میرود که مانند بقیه کیفیتها فقط به مردان جوان سالم بیندیشیم و نهتنها به توقع و خواست زنان که بیش از نیمی از استفادهکنندگان از شهر هستند بیتوجه باشیم که سهم کودکان و نوجوانان را هم از این شهر شاد، فراموش کنیم. باید یادمان باشد که شهر شاد، جاییاست که برای همه مردم با هر سن و جنسیت، هر توان مالی و هر ویژگی جسمیای در دسترس باشد و امکان زندگی جمعی را فراهم کند.
نکته حائز اهمیت دیگر آن است که پیداکردن راههای شادکردن مردم و ایجاد شهری شاد، تا حد زیادی به ویژگیهای فرهنگی و جامعهشناختی مردم وابسته است. دستیابی به این کیفیت هم مانند بسیاری دیگر از کیفیتهای طراحی شهری، تجویزی نیست که بتوان نسخه آن را از کتابها و مقالات خارجی برداشت. دستیابی به شهر شاد تنها در سایه شناخت شهروند ایرانی، تعریف شادی از دیدگاه او و پژوهش در مورد توان مدیریتی و شرایط جامعه ایرانی حاصل میشود.