بوروکرات ناراضی
چگونه یک مسئله را هیچگاه حل نکنیم
جمال رهنمایی
روزنامههای سال 1340مدتها مملو از خبرهای فساد مالی، دستگیری و محاکمه یکی از مشهورترین بوروکراتهای ایرانی بودند. ابوالحسن ابتهاج، مدیرعامل بانک ملی، رئیس سازمان برنامه و بودجه و سفیر ایران در فرانسه سمتهای مهم این اقتصاددان ممتاز بود. او متهم شد که در جریان واگذاری طرحهای عمرانی، رشوههای کلانی دریافت کرده است.
ابتهاج کارشناس برجسته اقتصادی و بودجهریزی بود. او رهبری تیم برنامهنویسان برنامههای دوم و سوم توسعه را بهعهده داشت و حتی در زمان ریاستش بر بانک ملی توانسته بود با تهدید به حراج کاخ سلطنتی، دربار را مجبور به بازپرداخت وام یک میلیون تومانی عبدالرضا پهلوی کند که از بازپرداختش خودداری میکرد. ابتهاج در دادگاه اتهامات را رد کرد و 8ماه بعد تبرئه وآزاد شد.
ابتهاج بعدها در کتاب خاطراتش نوشت که ایستادگی و صراحت او در برابر استفادههای سیاسی شاه از بودجه چه سرنوشتی برایش رقم زده است. او با شاه اختلافنظرهای زیادی داشت ولی 3 اختلاف از بقیه برجستهتر بودند؛ اول آنکه او با مخارج هنگفت تسلیحاتی مخالفت میکرد و باور داشت که ارتش ایران بایستی در حد دفاع منطقهای از خود باشد و بیشتر از آن در روز درگیری با قدرتهای بزرگ قبل از استفاده تصرف یا نابود خواهند شد و این هزینه اضافه باعث فرسودگی کشور میشود. دوم آنکه نفت ملی است و پول آن باید فقط صرف آبادانی کشور شود و سومین موضوع مخالفت او با کمکهای شاه به دولتهای منطقه برای جلب حمایتهای سیاسی و کسب پرستیژهای بیحاصل بود.
توجهنکردن به نقد کارشناسی و بسندهکردن به دریافتهای شخصی و تصمیمات فردی در انسانها در سطوح مختلف رایج است. هنگامی که ما در مواجهه با یک اصل کارشناسی به شیوههای مختلف خودمان را از یک قاعده کلی استثنا میدانیم، یک موضوع مسلم از سوی ما «نادیده» گرفته شده است. صرفنظر از دلایلی که ما بیان میکنیم، درون ما یک مقاومت نامشخص نسبت به پذیرش این امر وجود دارد. این مقاومت تبحر فراوانی در عبورکردن و نادیدهگرفتن لحظهای را دارد که بایستی با تفکر منطقی آن امر را بپذیرد. اگر خود فرد نخواهد این استدلال را قبول کند و وارد مرحله پذیرش بشود، توضیح و تلاش دیگران بیفایده است؛ بهخصوص که فرد قدرت و توانایی بیشتری هم نسبت به دیگران و مخالفان داشته باشد. نادیده گرفتن بخش اول، واکنش طبیعی انسان نسبت به مواجهشدن با یک پدیده جدید برای اوست. در حوادث، فقدانها، شکستها و مغلوبشدنها بروز این واکنش برای لحظه اول و هنگام بروز اتفاق، طبیعی است اما ماندن در این مرحله و طی نکردن مراحل بعدی حل مسئله به ناکامی پایدار و تداوم الگوی نادیدهانگاری به جای حل مسئله منجر میشود.