• یکشنبه 29 مهر 1403
  • الأحَد 16 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 20
سه شنبه 15 مهر 1399
کد مطلب : 112324
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/NkWDz
+
-

نوبت غرب است که تهران را بشناسد

مروری بر گفته‌های مهمانان سرشناس و خارجی تهران


شبنم سیدمجیدی ـ روزنامه‌نگار



   پایتخت 224ساله، حوادث، تغییرات، رویدادها و آمد و شدهای بسیاری را به چشم دیده است؛ شهری با داستان‌های هزار و یک شب که سیاحان و سیاستمداران و هرگونه آدم علاقه‌مند به شرق را همواره به سوی خود کشانده است. سفرنامه‌ها، حرف‌ها، گفت‌وگوها و خاطرات آنها که به تهران آمدند، نشان می‌دهد که مواجهه با لایه‌های مختلف این شهر پیچیده، شلوغ، پر از زیبایی و زشتی، پر از مدرنیته و سنت، مملو از آدم‌های مختلف با داستان‌های متفاوت باعث حیرت و شگفتی شده است. نخستین جهانگردانی که به تهران آمدند، البته در روایات خود معماری و شهرسازی را هنوز در این شهر نوپا و ناچیز توصیف کردند اما کم‌کم در دوران ناصری اقدامات اصلاحی آغاز شد. ساختمان‌ها و عمارت‌های بدیع به‌دست برترین معماران ساخته شدند تا جایی که ساموئل بنجامین، وزیر مختار آمریکا در توصیف زیبایی تکیه دولت نوشت: «توصیف زیبایی طاق و سردرهای هلالی‌شکل تکیه امکان‌پذیر نیست.» البته همچنان تهران، آن عظمت و شکوهی که دیگر شهرهایی مثل اصفهان و شیراز داشتند در چشم جهانگردان نداشت. همسر کنسول انگلیس که در زمان رضاخان به ایران سفر کرد در کتاب «مسافر تهران» نوشت: «من آن را شهر می‌خوانم اما تهران یک ده بسیار بزرگ است. هیچ پایتختی ندیده‌ام که این اندازه به یک پایتخت ناهمانند باشد». البته تهران خیلی زود مسیر مدرنیته را طی کرد؛ مدرنیته‌ای که نامتوازن و ناهماهنگ با بسیاری از وجوه زندگی و شهرنشینی بود. اما تهران دیگر شبیه آن ده بسیار بزرگ نبود. شهری بود که حالا در سفرنامه‌ها آن را با مادرید، آتن، مکزیکوسیتی، استانبول و... مقایسه می‌کنند. در دوره بعد از انقلاب، افراد زیادی به واسطه شغل یا موقعیت و... به تهران سفر کردند و بعدها درباره این شهر عجیب، زیبا و شلوغ با مردم کم‌نظیر، داستان‌ها تعریف کردند.


عشق در نگاه اول
چهره‌های بسیاری در فوتبال بودند که تهران را به‌عنوان مقصد کار و زندگی انتخاب کردند و تقریبا این شهر را مثل خانه خود دوست داشتند. مصطفی دنیزلی از مربیان بزرگ خارجی در ورزش ایران، یکی از نمونه‌های فوق‌العاده در دفاع از تهران بود. او یک‌بار به شبکه CNN ترک دعوت شد و با وجود شیطنت مجری در پرسیدن سؤالاتی درباره ایران، گفت: «زندگی من در تهران همانطوری بود که در ترکیه گذشته و می‌گذرد. من در تهران هم خوشحال و راضی بودم». این نخستین باری نبود که دنیزلی از تهران تعریف کرده بود. یکی از جالب توجه‌ترین اظهارنظرهای او درباره تهران به شهریور سال1388 برمی‌گردد. زمانی که گفته بود: «در نخستین دیدارم عاشق تهران شدم. شهری در جهان نمانده که ندیده باشم. همه زندگی‌ام به جهانگردی گذشت. در بدو ورود به تهران همه باورهای ذهنی من درباره این شهر فروریخت. تصویری که در ذهنم ساخته بودند، از بین رفت. روز اولی که وارد تهران شدم، تصمیم گرفتم شهر را بگردم. همین که وارد خیابان‌های شهر شده و چند قدمی زدم، گیج شدم. نخستین احساسم این بود که مردم تهران من را از نزدیک می‌شناسند و مرا خیلی دوست دارند. این برایم هم تعجب‌آور و هم خوشحال‌کننده بود. با اینکه نخستین روز من در تهران بود، خودم را یکی از اهالی تهران حس کردم؛ گویی سال‌ها در تهران بوده‌ام و کاملا احساس یک تهرانی را داشتم».



تهران‌گردی کارلوس کی‌روش 
کارلوس کی‌روش، سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران در فروردین 96بعد از 6سال کار در ایران با وجود اینکه می‌گفت انتخاب بین یکی از شهرهای ایران سخت است، گفت: «تهران، نخستین شهری بود که از ایران دیدم. جالب‌ترین چیز برای من عمق تمدن ایرانی‌ها بود. کشورهای کمی هستند که چنین تمدنی دارند. من وقتی به تهران رسیدم، کلی کتاب درباره این کشور در چمدانم بود». کی‌روش در مدت اقامتش در تهران، از بناهای تاریخی این شهر مانند کاخ جهانی گلستان نیز بازدید کرد.. و در آخر هنگام بازدید از بناهای تاریخی تهران گفته بود که «شاید امروز یکی از بهترین روزها و متفاوت‌ترین صبح‌ها برای من از زمان حضورم در تهران بود.» او در یادداشتی در دفترچه یادبود کاخ جهانی گلستان نوشت: «باید به مردم ایران برای داشتن فرهنگ و تمدن قوی و متفاوت‌شان تبریک گفت».



کیفیت متفاوت زندگی در تهران
آندره آ استراماچونی، سرمربی ایتالیایی سابق استقلال با سایت اسکای ایتالیا درباره شرایط زندگی در تهران صحبت کرده بود؛ «زندگی خصوصی و کیفیت زندگی در ایران خیلی بالاتر و متفاوت‌تر از چیزی است که شما از بیرون می‌بینید. تهران، شهر زیبایی است و مردم مهربانی دارد. خانواده من ابتدا خیلی مطمئن به حضور در تهران نبودند اما الان اینجا هستند و با زندگی در ایران وفق پیداکرده‌اند و از اوضاع راضی‌اند.» استراماچونی بعد از ترک استقلال و بازگشت به رم در گفت‌وگو با کوریره دلواسپورت، روزنامه ورزشی شهر رم درباره زندگی‌اش در تهران گفت: «در یک پنت‌هاوس با یک چشم‌انداز بسیار زیبا در شمال شهر تهران زندگی می‌کردیم، با چندصد متر فاصله از سفارت ایتالیا. این یک منطقه زیبا و با بالاترین سطح سرویس‌دهی، مراکز خرید و رستوران‌هاست اما برای تمرین به دو قسمت مختلف شهر می‌رفتم. یک راننده حرفه‌ای داشتیم اما به‌خاطر ترافیک شهر تهران همیشه رفت‌وآمد ما خیلی طول می‌کشید. به همسرم می‌گفتم آیا وقتی در رم هم هستیم، اینقدر در مورد ترافیک حرف می‌زنیم؟»


تهران شبیه شهرهای اروپایی است
از دیگر فوتبالی‌هایی که سال‌ها در تهران زندگی کرد، برانکو ایوانکوویچ است. سرمربی کروات که سال‌ها به‌خاطر حضور در تیم پرسپولیس در تهران زندگی کرده بود، درباره روزهایش در تهران نیز حرف‌هایی زده بود. او درباره تهران می‌گفت: «انگار در خانه‌ام زندگی می‌کنم و کاملاً در اینجا راحت هستم».  او در مصاحبه دیگری در سال 1394باز هم به تهران اشاره کرده بود و از نخستین روزهای حضورش در تهران یاد کرد: «خیلی دوست داشتم بفهمم زندگی در یک شهر 10میلیون نفری چگونه است؟ شهر به این بزرگی چطور خودش را اداره می‌کند؟ و شهروندانش چگونه از پس این همه شلوغی بر می‌آیند؟ برایم خیلی جالب بود و خیلی لذت بردم از اینکه دیدم مردم در شهری با این همه جمعیت می‌توانند زندگی‌شان را برنامه‌ریزی کنند و به کارهایشان برسند». برانکو همینطور یک‌بار دیگر در فروردین سال1398 شهر تهران را اینگونه توصیف کرده بود: «در شهر تهران تعداد بسیار زیادی از مردم به شکل خیلی خوب در کنار هم زندگی می‌کنند. به‌نظرم تهران مثل یک شهر اروپایی واقعی است».


گزارش ‌شان پن از تهران
احتمالاً سفر‌ شان پن، بازیگر برنده اسکار هالیوود به تهران را همه به یاد دارند. او در آستانه انتخابات 1384با سفر به تهران در صدر اخبار قرار گرفت. او که در این سفر به‌عنوان یک خبرنگار همراه گروه خبری سن فرانسیسکو کرونیکل وارد ایران شد، حتی به نمازجمعه تهران هم رفت و با اکبر هاشمی رفسنجانی هم دیدار کرد. بعد از بازگشت، در خاطراتش نوشت که «شب‌های تهران او را به یاد شب‌های مکزیکوسیتی و بغداد می‌اندازد». پن از بوق مداوم ماشین‌ها، هیاهو و صدای بلند مردم، هوای گرم و آلوده و دود موتورسیکلت‌ها و رانندگی‌های مارپیچی با سرعتی مرگبار نوشت. او حتی از اینکه در تهران مردم فیلم‌های آمریکایی را به‌راحتی و از طریق بازار سیاه می‌دیدند، شگفت‌زده شده بود.


بینوش: مشابه رانندگی تهرانی‌ها ندیده بودم
ژولیت بینوش، بازیگر فرانسوی برنده جوایز بهترین بازیگر در جشنواره‌های کن، ونیز و برلین، در سال 2006به ایران سفر کرد. او یک هفته مهمان عباس کیارستمی، فیلمساز سرشناس ایرانی بود. نیویورک تایمز در سال2007و بعد از حضور ژولیت بینوش در تهران به نقل از او نوشت: «تهرانی‌ها سال‌ها به شهرهای غربی آمدند، حالا نوبت غرب است که تهران را بشناسد». بینوش که در مدت اقامت یک‌هفته‌ای خود در ایران به شهرهای تهران و اصفهان سفر کرد، درباره تهران گفت: «از اینکه می‌دیدم کوه‌های بسیاری تهران را محاصره کرده‌اند، بسیار شگفت‌زده شدم. من شهرهای زیادی را در دنیا دیده‌ام و تا جایی که می‌دانم درخت‌ها در مکان‌های خاصی مثل پارک‌ها وجود دارند اما در این شهر، همه جا درخت می‌بینید که بسیار زیباست. به‌نظر می‌رسد که در این شهر، راه‌ها و خیابان‌ها اطراف درختان ساخته شده‌اند». بینوش در یک گفت‌وگوی دیگر، آزاردهنده‌ترین موضوع در تهران را رانندگی مردم توصیف کرد؛‌ «من واقعا از رانندگی مردم تهران شگفت‌زده شدم. قبلا هرگز مشابه آن را ندیده بودم. من دوست داشتم یک روز در خیابان‌های تهران رانندگی کنم اما واقعا از رانندگی این مردم وحشت کردم.»


تهرانی‌ها، اروپا را دوست دارند
از اشخاص و چهره‌های سیاسی هم مسلما افراد زیادی بودند که به واسطه شغلشان به تهران رفت‌وآمد داشتند یا حتی در این شهر زندگی کردند. بعضی از آنها خاطرات خوب خود در این شهر را به اشتراک گذاشتند. فیلیپه ولتی یکی از اینها بود که در سال‌های 2004تا 2008سفیر سوئیس در ایران بود. او 10سال بعد از بازگشت به سوئیس در مصاحبه‌ای با شبکه سوئیس اینفو درباره ایران و خاطراتش از شهر تهران صحبت کرد. فیلیپه می‌گفت: «خاطرات بسیار خوبی از ایران دارم. من درتهران و در یک منزل زیبا زندگی کردم که البته متأسفانه دیگر وجود ندارد. مردم این شهر بسیار مهربان و از نظر فرهنگی و روانی بسیار به ما نزدیک بودند. آنها اروپا را دوست دارند و فکرشان هم اروپایی است».



سفیر آلمان با نیسان‌آبی در تهران
او همان کسی بود که یک سال، نوروز را با شعری از سهراب سپهری و کنار سفره هفت‌سین تبریک می‌گفت و یک سال دیگر با نوشتن شعری از فروغ. در تهران موتورسواری می‌کرد، با نیسان‌سواری توجه رسانه‌ها را به‌خود جلب می‌کرد و حتی دیگ نذری، هم می‌زد. او به مدارس جنوب شهر تهران سر می‌زد، پشت دار قالی می‌نشست، سر بعضی تمرینات استقلال حاضر می‌شد و.... مایکل کلور برشتولد، سفیر آلمان در ایران از ابتدای حضورش، ارتباط خوبی با شهر برقرار کرد و همواره تصاویر جالبی درباره تهران منتشر می‌کرد. از نخستین برف زمستانی و از برف بازی در ارتفاعات تهران توییت کرد و مواد لازم برای خوشحالی در تهران را، لاستیک ماشین، برف و مردمان مهربان توصیف کرد. سفیر آلمان در آخر هم با انتشار تصویری از خودش سوار بر خودروی نیسان از پایان ماموریتش در ایران خبر داد و نوشت: بعد از 4سال، زمان خداحافظی فرا رسید.


تهران شبیه به مادرید و آتن 
جک استراو، وزیر خارجه اسبق انگلستان و رئیس کمیته مشترک دوستی ایران و انگلیس در سال 1392به تهران سفر کرد. او در یادداشتی که در روزنامه ایندیپندنت منتشر شد، شگفتی خودش را از دیدن تهران بروز داد؛ «هنگامی که پس از 9سال همراه هیأت نمایندگی پارلمانی انگلیس از فرودگاه امام خمینی به هتل خود در مرکز تهران می‌رفتم، زیرساخت‌های این شهر، اتوبان‌ها و خطوط جدید مترو که در دست ساخت بود من را شگفت‌زده کرد. با وجود تحریم‌ها، تهران این روزها بیشتر شبیه به مادرید و آتن به‌نظر می‌رسد تا مثلاً بمبئی و قاهره.»

این خبر را به اشتراک بگذارید