عباس ثابتیراد|خبرنگار:
کارل مارکس میگوید: «تاریخ 2بار تکرار میشود: بار اول بهصورت تراژدی و بار دوم بهصورت کمدی»
17سال پیش، هنگامی که مرتضی الویری از سمت شهرداری تهران استعفا داد، کمتر کسی میتوانست باور کند که او عضو شورایی باشد که شهردار منتخبش بعد از گذشت 7ماه استعفا بدهد، اما اینگونه شد.
درست از زمانی که اصلاحطلبان شورای شهر را در پنجمین دوره در دست گرفتند، همه نگاهها به نخستین شورای شهر پایتخت چرخید؛ جایی که شورای شهر 2شهردار عوض کرد و در نهایت منحل شد و شورای دوم، با رأی حداقلی تشکیل شد تا پدیدهای به نام محمود احمدینژاد سر از شورای دوم برآورد و 2 سال شهردار تهران شود و در نهایت ریاست دولتهای نهم و دهم را بهعهده بگیرد. حالا با استعفای شهردار تهران در شورای پنجم آیا باید در انتظار تکرار تاریخ باشیم؟ البته اینبار آنگونه که مارکس گفته: «بهصورت کمدی؟!»
شورای اول تهران در سال1387 تشکیل شد. اکثر منتخبان شورا هم از احزاب اصلاح طلب بودند. بعد از ماجرای دخالت قوه قضاییه در پرونده شهردار تهران و تشکیل دادگاههای پیدرپی، شورای شهر با اکثریت آرا مرتضی الویری را بهعنوان شهردار انتخاب کرد.
اما تداخل وظایف شورا و شهردار باعث استعفای نخستین شهردار شورایی پایتخت شد. اعضای شورای شهر در دومین سال فعالیت محمد حسن ملک مدنی را به شهرداری برگزیدند و بعد از گذشت یک سال ملک مدنی نیز با دستور وزارت کشور از کار برکنار و شورای شهر تهران هم منحل اعلام شد. همین اتفاق باعث شد تا سرنوشت بسیاری از شوراهای شهر کلانشهرهای کشور نیز همانند تهران شود؛ شوراهای شهر اهواز و کرمانشاه.
آیا دوباره این امید میتواند شکل بگیرد که بعد از شورای پنجم و به شکست کشاندن اصلاح طلبان در مدیریت شهری، دوباره اعضای شورای شهر تهران با رأی اندک مردم تعیین شوند و دوباره کرسی مدیریت پایتخت و بسیاری از شهرهای کشور بهدست اصولگرایان بیفتد؟ واقعیت این است که نه شرایط اجتماعی و اقتصادی و سیاسی، شرایط سال82 است و نه معادلات میتواند به این سمت پیش برود. اگر اینبار تاریخ تکرار شود، صورت کمدی آن غمانگیزترین کمدی خواهد بود و ماجرا تنها در دستان اصلاح طلبان و اصولگرایان باقی نخواهد ماند.
تکرار؛ تلخترین کمدی
در همینه زمینه :